حوض نقاشی از آن دسته فیلمهاست؛ فیلمهایی که ابتدا نان بکری سوژهشان را میخورند و اگر مورد توجه و اقبال مخاطب قرارمیگیرند ابتدا به دلیل موضوعی است که مورد توجه قراردادهاند و در این هنگام نوع تمرکز و پرداخت سوژه از نظر ساختار روایتی اهمیتی ویژه دارد؛ چرا که بسیاری موضوعات دست نخوردهای پیدا میکنند اما با ذهنیتی و کلیشهای بر آن موضوع میپردازند؛ پس لزوما آن سوژه نو یا بکر را خراب میکنند.
2 - تا پیش از این فیلمسازانی همچون پوراندرخشنده در فیلمهایشان معلولیت جسمیذهنی را موضوع کار خویش قراردادهاند و در این باره آثاری ساخته شده است اما تاکنون در سینمای ایران آنطور که باید و شاید هیچکس (هیچ فیلمسازی نتوانسته) موضوع معلولیت را به روش سهل و ممتنع به تصویر بکشد. البته مجید مجیدی در رنگ خدا اثری برجسته درباره محرومیت بینایی ساخته است اما معلولیت جسمی یا ذهنی حدیثی است دیگر.
3 - هنر حوض نقاشی در این است که توانسته قصه زندگی یک خانواده معلول جسمی را در حالتی غیرساکن روایت کند. البته این بدان مفهوم نیست که قصه مرکزی حوض نقاشی فارغ از ایراد است اما آنچه نوشته و به تولید درآمده هرگز مخاطب را نمیپراند و در مجموعه روایتی خود مخاطب را فریب یا اذیت نمیکند. شاید گریه او را در بسیاری از اوقات دربیاورد اما دچار ضعف مشهود در رعایت شاخصههای فیملنامهنویسی یا کارگردانی نیست.
البته میتوان بدان ایراد گرفت که میتوانست داستانکهایی برای قوت قصه مرکزی ایجاد کند تا در چند سکانس به تکرار نرسد اما بزرگترین حسن این اثر هوشمندی در طراحی گرهافکنی و گرهگشاییهای قصهاست؛ اینکه پسر سالم یک زوج معلول جسمی حوصلهاش از معلولیت پدر و مادر سر میرود و به دنبال یک مادر برای خود میگردد فیالنفسه موضوعی قابل باور و جذابی است اما در نحوه این بریدن و ماندن در خانه خانم ناظم مدرسهاش که مادر جدید است ایراداتی وجود دارد؛ ایراداتی که غیرقابل باور جلوه مینماید و به نظر میرسد خانواده خانم ناظم بهرغم مشکلاتی که در درونش وجود دارد بیش از حد راحت است و وجود و حضور این بچه را در میان خود میپذیرد.
4 -البته شخصیت پردازیهای این اثر نیز در خورتوجه است؛ چرا که به واسطه حسن انتخاب بازیگران و اجرای خوب آنها قابل باور جلوه کرده و به نوع گرههای قصه میآید و بازی در خور تحسین شهاب حسینی و نگار جواهریان نقطه اوج این ماجراست که باعث شده شخصیتپردازیها به باور مخاطب بسیار نزدیک شود. صدالبته مخاطب، سایر شخصیتهای فیلم را هم باور میکند. حتی بیکاری یکی از این دو معلول و همسر خانم ناظم در شرایط کنونی اجتماعی برای مخاطب قابل هضم است. از سوی دیگر به واسطه حسن درایت در انتخاب بازیگرها هیچ کدام از بازیهای این فیلم خارج نمیزند و در چارچوب فکر مرکزی فیلم به خدمت آن درمیآید.
5 - بازی شهاب حسینی و نگار جواهریان بدان دلیل خوب است که آنها توانستهاند به واسطه تامل در نمونههای عینی معلولین جسمی در اجتماع به بازنمایی مناسبی از این دو کاراکتر برسند، این موجب همذاتپنداری حداکثری مخاطبین فیلم با این قصه و این شخصیتها شده و اگر جشنواره فجر گذشته به این دو بازی خوب توجه کافی و وافی نداشت تنها به واسطه ملاحظات ... و مشکلاتی که بین وزارت ارشاد و حوزه هنری به وجود آمده بود اما به هر حال شایسته این همه بیتوجهی نبود.
6 - حوض نقاشی مطمئنا تاکنون بهترین اثر مازیار میری است که مثل برخی از فیلمهای متوسطش حوصله مخاطب از دیدنش سر نمیرود (مثل به آهستگی) و مخاطب را پای فیلم نگه داشته و متاثر میکند و بدون شک یکی از آثاری است که هرگز در سینمای ایران فراموش نمیشود البته این بدان معنی نیست که این فیلم شاهکار یا اثر بسیار برجستهای است اما به واسطه برخی از توانمندیهای بالفعلاش از آثار خوب سینمای ایران در این سالهاست.