خرج تحصیل در کشور ما آنقدر بالاست که بسیاری از خانوادههای کم بضاعت ترجیح میدهند که فرزندانشان اساسا قید تحصیل در مقاطع عالیه را بزنند تا مجبور نشوند هر سال میلیونها تومان هزینه دانشگاه را با مشکلات فراوان تهیه کنند. چنین شرایطی شاید اوج بیعدالتی در کشور باشد؛ آنهایی که بضاعت مالی دارند با پرداخت هزینه دانشگاه به مدارج علمی بالا میرسند، مدرک میگیرند و موقعیت اجتماعی خود را تثبیت میکنند، اما در سوی دیگر همین جامعه خیلیها با حسرت دانشگاه زندگی میکنند، استعداد نهفته خود را سرکوب میکنند،چون تورم آنقدر به آنها فشار آورده که برای تامین نیازهای ابتدایی زندگی خود نیز دچار مشکلات فراوان شدهاند، و در این روزگار آشفته مگر میتوان شاخ غول شهریه دانشگاه را شکست؟
محمد باقر قالیباف که خود یک روستازاده ساده است و طعم چنین مشکلاتی را چشیده، قصد دارد برای تحقق عدالت واقعی- و نه عدالت شعاری- با یک تغییر جهادی، تحصیلات عالیه را برای خانوادههای مستضعف تا مقطع دکترا رایگان کند تا یکی از مهمترین دغدغههای زندگی این افراد برطرف شود و اساسا چرخه فقر و فاصله طبقاتی در کشور کمرنگ شود. در چنین شرایطی دیگر، نشستن روی صندلی دانشگاه و گرفتن مدرک، تنها برای طبقههای متمول جامعه نیست، دانشگاه محلی میشود برای تحصیل همه مردم .
قالیباف در این باره میگوید: امروز در کشور ما برخی از مردم بضاعت مالی دارند و میتوانند مخارج تحصیل خود و فرزندانشان را تامین کنند، اما گروه دیگر که توان مالی چندانی ندارند، نمیتوانند از عهده این مخارج سنگین بربیایند. چرا امروز باید به دلیل عدم تمکن مالی، برخی از استعدادهای کشور از بین بروند؟ یکی از اهداف ما این است که با مدیریت جهادی بتوانیم شرایطی را فراهم کنیم که تمام فرزندان با استعداد طبقه مستضعف جامعه بتوانند تا سطح دکترا به صورت رایگان تحصیل کنند. یک جوان روستایی و حتی یک جوانی که در حاشیه شهر زندگی می کند و از استعداد لازم نیز برخوردار است، به دلیل نداشتن امکانات نمی تواند به دانشگاه برود و باید رقم های هنگفتی را به دانشگاه آزاد و اخیرا به دانشگاه های دولتی پرداخت کند. این در حالی است که در قانون اساسی دیده شده که دولت باید هزینه های این افراد را تامین کند اما امروز این کار انجام نمی شود.
در جامعه امروزی ما متاسفانه ثروت اصالت پیدا کرده و آنهایی که توانمندی مالی ندارند، بسیاری از حقوق اجتماعی ابتدایی خود را از دست میدهند. متاسفانه نظام آموزشی نیز دچار چنین بحرانی شده و موقعیتهای تحصیلی مناسب را تنها در اختیار آنهایی قرار میدهد که توان پرداخت این رقمهای سنگین و گاه نجومی را دارد. و چه ظلمی از این بزرگتر که به فردی بگویند حق درس خواندن نداری، چون بضاعت مالی نداری. نباید تردید داشته باشیم که باز کردن درهای دانشگاه برای دهکهای پایینی جامعه که از استعداد و توانمندی علمی لازم برخوردارند، مقدمهای خواهد شد برای تزریق یک روح تازه در مسیر علمی و حتی مدیریتی کشور. تاریخ نشان داده که بسیاری از مفاخر ایران از همین طبقات مستضعف جامعه بودهاند که درس خوانده و خودی نشان دادهاند، اما حالا که درهای دانشگاه را به روی این افراد بستهایم، اساس فرصت بروز استعدا را از آنها گرفتهایم.
قالیباف که کارنامهاش نشان میدهد که تا کنون به تمام وعدههایش عمل کرده، با ایجاد چنین تحولی در نظام آموزشی کشور، بسیاری از این بیعدالتیها را از بین خواهد برد.