این روزها، شعار بسیاری از مسئولان شهرداری تهران، تبدیل شهرداری از نهادی «خدماتی» به نهادی «فرهنگی- اجتماعی» است که بیشترین نمود آن را میتوان در کالبد کلانشهر تهران مشاهده کرد. برای آشنایی هر چه بیشتر با این رویکرد، به گفتوگو با «کمیل قیدرلو» از مشاوران فرهنگی شهرداری تهران و معاون اسبق سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نشستیم.
- یکی از اصلیترین دستاوردهای شهرداری تهران، تبدیل نهادی خدماتی به نهادی فرهنگی- اجتماعی بوده است. ما این رویکرد را در طرحهایی چون تأسیس سالن ایرانشهر، گسترش سرای محلهها و حتی در کالبد شهر مشاهده میکنیم. شهرداری تهران با چه رویکردی به عرصه فرهنگ به چنین اقداماتی دست زده است؟
به طور کلی حوزهای در سیاستگذاری و شیوههای حکمرانی به نام «جامعهمحوری» مطرح است که معتقد است تا زمانی که افراد یک جامعه فعالانه برای حل مسائل اجتماعی اقدام نکنند، جامعه به سوی بهبود، حرکت نخواهد کرد. آقای قالیباف و تیم همراه ایشان چه در دوران فعالیت در نیروی انتظامی چه در دوران شهرداری با این رویکرد به سازماندهی دوباره و بازتعریف مأموریتها و فعالیتها پرداختند که البته در نیروی انتظامی که موفقیت این رویکرد مشهود بود و در دوران 8 ساله اخیر طی یک برنامهریزی دقیق تلاش شد تا کلیت شهرداری تهران به این سمت حرکت کند. تأسیس سامانه 1888 برای نظاممندی نظارت عمومی، 137 برای نظاممندی نظارت مردمی و مراکز کوثر در حوزه زنان سرپرست خانوار در راستای همین هدف صورت گرفته است. من نمیخواهم تبلیغ فعالیتهای شهرداری تهران را انجام بدهم اما آمار توسعه خدمات در شهرداری تهران موجود است. تأسیس 500 زمین چمن در محلات، 337 کتابخانه عمومی که تعداد 72 مورد آن شبانهروزی است و تأسیس پردیسهای سینمایی در همین دوران آقای قالیباف صورت گرفته است.
- این تغییرات در وهله اول چگونه آغاز شد؟
ببینید شهرداری تهران از طریق دو نهاد اصلی خود یعنی معاونت فرهنگی - اجتماعی و سازمان فرهنگی هنری، در این حوزه وارد شد. امروز کمتر بخشی در شهرداری تهران وجود دارد که در زمینه جامعهمحوری فعالیت نکند مانند سازمان زیباسازی، سازمان پارکها و فضای سبز و... که پیش از این، نهادی فرهنگی تعریف نمیشدند اما امروز اینگونه نیست. پیش از این، شهرداری از نظر سازماندهی بخشهای اداری، مالی، جغرافیایی و فعالیتها و مأموریتهایش سازمانی آشفته بود و نیروی انسانی آن صرفاً عادت به انجام مجموعهای از فعالیتهای روتین داشت. در نتیجه تغییر در کوتاهمدت و میانمدت کار چندان آسانی نبود. معاونت فرهنگی اجتماعی، یک معاونت کوچک بود که یکسری هزینههای تبلیغاتی- نمایشی را حمایت میکرد. درواقع فعالیتها، مناسبتی بودند. یکسری فعالیتهای پایلوت هم داشتند مانند طرحهایی در حوزه سلامت. بنابراین عملاً زیرساخت قابل توجهی وجود نداشت. بنابراین در آنجا طی یکی دوسال اول، تنها به ایجاد زیرساختهای لازم پرداخته شد.
- این روند در سازمان فرهنگی چگونه بود؟
در سازمان فرهنگی هنری، زیرساختهایی وجود داشت و دو تیم قبلی آقای قالیباف تلاش داشتند به بازتعریف این زیرساختها بپردازند. زمانی که بنده وارد معاونت برنامهریزی سازمان شدم، به طور کلی سیاستگذاری فرهنگی سازمان در حوزههای متنوعی چون فرهنگ شهروندی،فرهنگ دینی، فرهنگ انقلاب و دفاع مقدس، فرهنگ خانواده و... صورت گرفته بود. در سال 87 برای برنامهریزی سال آینده آن، به دلیل وجود 214 هدف، عملاً امکان برنامهریزی مؤثر در سازمان وجود نداشت. اثربخشی در فعالیتها حاصل تمرکز است که قاعدتاً باید بر روی اهداف کاملاً محدود و قابل دستیابی قابل دستیابی است. بنابراین تحدید اهداف از جمله اولویتهای ما در سازمان فرهنگی هنری قرار گرفت. حوزههای مذکوردر سه حوزه کلان توسعه و ارتقای سبک زندگی، توسعه و ارتقای هویت دینی، ملی، انقلابی و مدیریت تغییرات فرهنگی محدود شدند. البته هر یک از این سه حوزه زیرهدفهای ویژه خود را داشتند. اینگونه قدم بعدی پس از اصلاح زیرساختها، تحدید اهداف و مأموریتها بود. پس از تحدید اهداف، امکان بودجهریزی دقیقتر و کنترل فعالیتها و ارزیابی عملکرد برای سازمان فرهنگی فراهم شد. میدانید که عرصه فرهنگ از سیالیت خاصی برخوردار است و همین مسئله عاملی برای عدم امکان ارزیابی و کنترل آن است اما با تحدید اهداف، گام اول برای اصلاح این روند برداشته شد.
- سبک زندگی از جمله حوزههایی است که در سالهای اخیر به کرات مورد تأکید رهبری قرارگرفتهاست. آیا شهرداری تهران در این حوزه، فعالیتهای منسجم و منطبق با یک ادبیات نظری مشخصی را دنبال کرده و یا به دلیل کالبدی بودن بسیاری ازفعالیتهای شهرداری و یا فرهنگی بودن آنها، عملاً ناگزیر از ارائه خروجی در این حوزه شده است؟
اول باید سبک زندگی را تعریف کرد چون واژگان اگر دقیق تعریف نشوند، مشکل ایجاد میشود. سبک زندگی همان نمود بیرونی هویت یک جامعه است. در واقع خروجی نظام باور و ارزشهای یک فرد زمانی که در تعامل با خود، محیط و طبیعت فرد قرار میگیرد، سبک زندگی او را شکل میدهد. این حوزه شامل هنجارهای اعضای یک جامعه، رفتارهای اجتماعی آنها، کالا و خدمات مصرفی آنها و حتی نمادها نیز میشود. شهرداری تهران در هر یک از حوزههای یادشده، بالاخره فعالیتی دارد؛ به طور مثال فرهنگ آپارتماننشینی یک طیفی از هنجارها و رفتارهایی را در بر دارد که قابل انتقال و یادگیری است و شهرداری در این حوزه به ارائه خدمات و تولید محصولات فرهنگی پرداخته است. این هدف همچنین در رآس اهداف سازمان فرهنگی هنری که اساساً برای ارتقای فرهنگ شهروندان تهرانی تأسیس شده قرار دارد. در بخش نظری تلاش ما به عنوان متولیان فرهنگی این بود که بر مبنای ارزشهای بومی (ملی)، اسلامی خود به شکلدهی رفتارها و نمادها بپردازیم و آن را برای پذیرش عمومی شهروندان با فرمت و ساختار جذاب به جامعه عرضه کنیم. برای عملیاتی کردن این هدف، سازمان در دو سطح فراگیر و منطقهای- محلهای به برنامهریزی میپرداخت. معاونت فرهنگی هنری مناطق، در سطح منطقهای- محلهای، بر پایه اهداف ارائهشده سازمان اقدام به برنامهریزی، بررسی و عملیاتی کردن فعالیتها در قالب سامانه طراحیشده میکردند و در سطح فراگیر، از مسیر معاونتهای فرهنگی هنری، بسته برنامههای فراگیر ارائه میشدند. علاوه بر فعالیتهای سازمانی، چند شرکت اصلی بهعنوان زیرمجموعه سازمان در عرصه فرهنگ فعال هستند. مانند نشر شهر. اتفاقاً یکی از شرکتهایی که در حوزه سبک زندگی تا سال 88 فعال بود، شرکت توسعه سبک زندگی شهری بود و حوزه وسیع از موضوعات مبتلابه شهرداری و جامعه را مدنظر داشت که به صورت خاص و تخصصی بر روی آنها فعالیت میکرد. مجموعاً ظرفیتهای متعددی در شهرداری تهران ایجاد شده بود که بتوانند در حوزه سبک زندگی فعالیت کنند.
- در حال حاضر فعالیتهای ویژه شهرداری در حوزه سبک زندگی شامل چه مواردی است؟
در حال حاضر به مدت بیش از یک سال جلسات هفتگی با حضور آقای قالیباف به همراه مشاوران فرهنگی ایشان و رؤسای سازمان فرهنگی هنری، معاونت فرهنگی اجتماعی، مجموعه همشهری و سازمان زیباسازی تشکیل میشود که به اتخاذ تصمیمات کلان در حوزه مدیریت و هدایت مجموعه فعالیتهای فرهنگی حوزه شهرداری تهران میپردازند. این جلسات برای ایجاد انسجام و هویت واحد میان فعالیتهای متکثر شهرداری تهران صورت میگیرند. پس از صحبتهای رهبری در حوزه سبک زندگی نیز، کارگروه مدیریت سبک زندگی در شهر تهران در شهرداری تشکیل شده که آن هم به نحو جدی مشغول برنامهریزی در حوزه مدیریت فعالیتهای ناظر بر سبک زندگی در شهرداری تهران است. البته نکته مهم این است که فعالیتها و زیرساختهای نهادینهشده در شهرداری تهران مانند سرای محلهها و اقدامات ناظر بر مسجدمحوری بهعنوان یک پایلوت قابل تکثیر و الگوبرداری در تمامی شهرداریهای کشور هستند و پس از نیروی انتظامی بین 81 تا 84، یک تجربه بسیار موفق در این خصوص در شهرداری تهران صورت گرفته است.