انتشار نامه هیاتمدیره خانه سینما به رئیسجمهور و اعلام تشکیل مجمع عمومی فوقالعاده با حضور اعضا واکنش مهدی عظیمی دبیر هیات بازگشایی را به همراه داشت؛ بهطوری که عظیمی اعلام کرد برای جلوگیری از فعالیت هیات مدیره خانه سینما امکان دارد به نیروی انتظامی مراجعه شود. او چند روز پیش هم گفته بود مخالفان فعالیتهای هیات بازگشایی خانه سینما به اشد مجازات خواهند رسید. با این ادبیات و این رویه بعید است خانه سینما بازگشایی شود و اگر هم این اتفاق بیفتد احتمالا این خانه سرنوشتی بهتر از جامعه صنفی تهیهکنندگان یا همان اتحادیه2 پیدا نمیکند.
امری که واضح بهنظر میرسد تلاش رئیس سازمان سینمایی کشور برای جلوگیری از حضور سینماگران منتقد خود در ترکیب خانه سینماست. بهنظر میرسد هیات بازگشایی خانه سینما نیز اساسا بههمین منظور تشکیلشده و با تاکید بر اینکه فقط اصناف ثبتشده میتوانند در خانه سینما حضور یابند خود نشاندهنده نیت شمقدری در روزهای پایانی حضورش در ساختمان میدان بهارستان است.
به هر حال نمیتوان انکار کرد که بخش قابلتوجهی از اهالی سینما بهدلایل مختلف و متنوع میانه خوبی با سازمان سینمایی ندارند. اغلب اصناف خانه سینما هم به همین دلیل حاضر به آنچه ثبتقانونی نامیده میشود نشدهاند و تشکیل خانه سینما با صنف تهیهکنندهها و چند صنف محدود، نهشرط عقل است و نه اینکه چنین مکانی را میتوان جامعه اصناف سینمایی کشور نامید. در چنین شرایطی شاید بهتر باشد همه چیز مسکوت گذاشته شود تا خانه سینما در دوره دولت یازدهم بازگشایی شود.
اگر تا چند ماه پیش بهنظر میرسید با حضور چهرههایی معتدل و خارج از دوگانه شمقدری- عسگرپور میتوان به بازگشایی خانه سینما امیدوار بود، وقایعی که پس از تدوین اساسنامه جدید پیش آمد نشان داد حتی حضور سینماگرانی که منتقد سیاستهای هیات مدیره خانه سینما هستند هم نمیتواند این ماجرا را ختم بهخیر کند.
در شرایطی که بهترین فیلمسازان نسل انقلاب و دفاع مقدس و شاخصترین سینماگران و فنسالاران سینمای ایران درست یا غلط، با استدلال یا از سر لجبازی، منتقد سیاستهای سازمان سینمایی هستند و طرف مقابل هم نشانهای از تعامل بروز نمیدهد، بهترین کار صبوری است تا با پایاندولت دهم و آغاز به کار دولت یازدهم خانه سینما بازگشایی شود. در فضای پرتنش فعلی سکوت و تأمل بهترین راهکار است.