این خبر را از ما بشنوید: «تا پایان سال 1393 فاز یک شهربازی تهران افتتاح میشود.»
«مهندس احمد دنیامالی»، مدیر پروژهی هزار و یک شهر به دوچرخه میگوید: «در این طرح، شهر بازی دو فاز دارد و به دلیل مسائل مالی، محدودیتهایی برای خرید تجهیزات وجود دارد، اما امیدواریم بتوانیم فاز یک شهربازی را تا پایان سال 93 به بهره برداری برسانیم.»
این شهربازی یک بخش از هفت دیار مجموعهی هزار و یک شهر است که بهطور کلی ذهنیت ایرانیان را در طول تاریخ نسبت به جهان هستی و آفرینش و انسان نمایش میدهد و به هفت دیار آفرینش (تهران قدیم)؛ دیارتاریخ، دیار راه ابریشم، دیار ماجراجویی، دیار اساطیر، دیار آینده و دیار قصه تقسیم شده است.
در این شهر، خیابان سرگرمی هم داریم، خیابانی به طول 400 متر و شامل مغازههایی جذاب و چشمگیر که در طول ورودی شهربازی، اکوزیستگاه و پارک آبی در قسمت تجاری امتداد یافته است.
مهندس دنیامالی میگوید: «بچهها در نوجوانی در اوج انرژی و یادگیری هستند و اگر شرایط خوبی خصوصاً در حوزهی اوقات فراغت برایشان فراهم شود، نتایج خوبی در زمینهی آموزش کار و هنر بهدست میآوریم. مثلاً آنهایی را که به مجسمهسازی علاقهمندند، به جای بردن در فضاهای بسته و تاریک، به طبیعت ببریم تا با ساخت حجمهای ساده آرام آرام توانایی ساخت مجسمه را پیدا کنند این نوع آموزش در همه جای دنیا رسم است.»
او تأکید میکند که «کمبود فضاهای تفریحی یکی از مشکلات بزرگ شهر تهران در بخش نوجوانان است.»
میپرسیم: «با افتتاح شهربازی بخشی از این مشکلات حل میشود؟»
و مهندس دنیا مالی میگوید: «هزار و یک شهر یک پروژهی بزرگ است که در حوزهی نوجوانان هم بخشهای زیادی دارد، اما یادمان باشد که ضریب این که یک خانواده در سال چندبار میتواند کودک یا نوجوانش را ببرد آنجا چهقدر است.
هزار و یک شهر مدرن است و بزرگ و شما میتوانید از صبح تا شب آنجا باشید و از امکاناتش استفاده کنید. آنجا حتی امکانات اقامتی دارد و میشود در هتل خانوادگیاش اقامت کرد. بچهها در آنجا هم میتوانند آموزش ببینند و هم بازی کنند. اتفاقی که الآن در جاهای دیگر میافتد، مثلاً در 10 شهر دنیا مجموعههایی را برای نوجوانان اختصاص دادهاند که آنجا بروند و مشاغلی را که دوست دارند انتخاب کنند و اجرا کنند.
مثلاً اگر کسی بازیگری دوست دارد این کار را تمرین میکند، افراد متخصص هستند که جراحی قلب را برای علاقهمندان این رشته تشریح میکنند یا در بحث امداد و نجات یا گویندگی هم همینطور. یا در بحث اقتصاد به آنها ژتون میدهند که بروند خرید کنند، در اینجا، آنها هم اوقات فراغت را میگذرانند، هم آموزش میبینند و هم برای شغل آیندهشان درست تصمیم میگیرند. ما در ایران از هر دانشآموزی بپرسیم در آینده چه کاره میشوی پاسخها معلوم است دکتر، مهندس یا خلبان. خب، هزاران حرفهی دیگر وجود دارد که اگر با آن آشنا شوند ممکن است یکی از آن شغلها را دوست داشته باشند.
الآن میخواهند دکتر شوند سر از بازار در میآورند، اما اگر از کودکی تصویر درستی از شغل آینده داشتند، وضع بهتری پیدا میکردند. ما با نوجوانهایی مواجه میشویم که اگر شغلی را انتخاب میکنند آن را میشناسند این مراکز در حوزهی بزهکاری هم تأثیرگذارند و باعث میشوند وقت کمتری در خیابان به بطالت بگذرد.»