عصر 21خردادماه سالجاری پسر جوانی به کلانتری110 تهران رفت و خبر از ناپدید شدن خواهرش داد. وی به مأموران گفت: چند روز پیش همراه خانوادهام به منزل خالهام در شرق تهران رفتم و شب را در آنجا ماندم. صبح امروز خواهرم الهام برای انجام کارهای بانکی از خانه خالهام بیرون رفت اما دیگر برنگشت. از صبح تا حالا هرچه با موبایلش تماس میگیریم، خاموش است.
من و خانوادهام همه جا را بهدنبال الهام گشتیم اما او را پیدا نکردیم برای همین نگران شدیم و تصمیم گرفتیم موضوع را به پلیس اطلاع دهیم. بعد از اظهارات مرد جوان، پروندهای پیش روی بازپرس دادسرای جنایی تهران قرار گرفت و تیمی از مأموران پلیس آگاهی پایتخت تحقیقات خود را برای پیداکردن ردی از دختر جوان آغاز کردند.
کشف جسد سوخته
کارآگاهان در تحقیقات خود دریافتند که الهام از مدتی قبل با مردی به نام فرهاد آشنا شده و حتی قرار بوده با هم ازدواج کنند اما بعد از حدود 1.5 سال آشنایی بهخاطر اختلافاتی که بین آنها پیش آمده بود، به این آشنایی پایان داده بودند. همزمان با بهدستآمدن این اطلاعات، خانواده الهام چند ساعت بعد از ناپدید شدن او به اداره آگاهی رفتند و سرنخی را پیش روی پلیس قرار دادند. آنها اظهار داشتند که به فرهاد (خواستگار دختر ناپدید شده) مظنون هستند و احتمال میدهند که وی الهام را ربوده باشد. برادر وی به مأموران گفت:
خواهرم و فرهاد قصد داشتند با هم ازدواج کنند اما مدتی قبل الهام متوجه شد که فرهاد همسر و فرزند دارد و در همه این مدت به دروغ به او گفته بود که مجرد است. برای همین به او جواب منفی داد اما از همان زمان مزاحمتها و تهدیدهای فرهاد شروع شد برای همین احتمال میدهیم که وی خواهرم را ربوده و بلایی سرش آورده است. بهدنبال اظهارات خانواده دختر ناپدید شده، مأموران تحقیقات خود را برای دستگیری فرهاد آغاز کردند تا اینکه عصر 21خردادماه مأموران کلانتری 128 تهران نو جسد سوخته دختر جوانی را در جنگل سرخه حصار پیدا کردند. در چند متری جسد آثار خون دیده میشد و همهچیز حکایت از آن داشت که قاتل یا قاتلان بعد از کشتن دختر جوان، جسدش را در همان محل به آتش کشیدهاند تا کسی نتواند او را شناسایی کند.
جنایت شوم
با توجه به اینکه احتمال میرفت جسد سوخته متعلق به دختر ناپدید شده باشد، خانواده الهام به پزشکی قانونی دعوت شدند و با دیدن جسد، آن را که کاملا از بین نرفته بود، شناسایی کردند. آنها گفتند که شک ندارند جسد متعلق به دخترشان است و او قربانی جنایتی شوم شده است.با افشای این حقیقت تحقیقات پلیسی برای دستگیری نامزد الهام بهعنوان تنها مظنون پرونده آغاز شد تا اینکه صبح شنبه مأموران این مرد 29ساله را دستگیر کردند.
اعترافات هولناک
فرهاد با دستور بازپرس پرونده در اختیار اداره دهم آگاهی تهران قرار گرفت و بازجویی از او شروع شد. این مرد وقتی نتوانست حقیقت را انکار کند به جنایت اعتراف کرد و گفت: در حدود یک سال و نیم پیش با الهام آشنا شدم. در آن زمان من در یک آموزشگاه رانندگی کار میکردم و مربی بودم. الهام نیز یکی از شاگردانم بود که به وی رانندگی آموزش میدادم. آشنایی ما ادامه پیدا کرد تا جایی که به او وعده ازدواج دادم درحالیکه خودم همسر و فرزند داشتم.
وی ادامه داد: مدتها بود که با همسرم اختلاف پیدا کرده بودم و به همینخاطر راز ازدواجم را از الهام مخفی کرده بودم چراکه تصور میکردم از همسرم جدا میشوم و با الهام ازدواج میکنم. تا اینکه متوجه شدم همسرم باردار است و بعد از مدتی صاحب فرزندان دوقلو شدیم. از آن روز به بعد اختلافاتم با همسرم کمتر شد و از پیشنهاد ازدواجی که به الهام داده بودم پشیمان شدم. برای همین به او گفتم که زن و 2فرزند دارم و تصمیم گرفتم دیگر همدیگر را نبینیم.
چند روز بعد وقتی با الهام درباره این موضوع حرف میزدیم، او با عصبانیت گفت که من یک فریبکارم و زندگی او را به بازی گرفتهام و برای همین میخواهد موضوع را با خانواده و همسرم در میان بگذارد. خیلی ترسیده بودم و فکر اینکه راز آشنایی پنهانیام نزد همسرم فاش شود مرا به وحشت انداخته بود تا اینکه تصمیم گرفتم این راز را برای همیشه مدفون کنم. ساعت 8 صبح 21خرداد با الهام تماس گرفتم و به بهانه اینکه میخواهم با او صحبت کنم به مقابل خانه خالهاش رفتم.
وقتی وی سوار ماشینم شد به سمت جنگل سرخه حصار رفتیم. در بین راه با هم درگیر شدیم و الهام همان حرفهای قبلی را تکرار کرد. من که بهشدت عصبانی بودم با چاقو چند ضربه به او زدم. پس از قتل جسدش را در شمشادهای پارک رها کردم و به محل کارم برگشتم. از آنجا که میترسیدم جسد شناسایی شود، تصمیم گرفتم هر طور شده جسد را از بین ببرم به همینخاطر به محل حادثه برگشتم و جنازه وی را در جنگل به آتش کشیدم. سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران، با اعلام این خبر گفت: متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیارمأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.