وقتی آمبولانس وارد بیمارستان شد، دخترک هنوز نفس میکشید؛ هرچند سخت و نامنظم. هیچکس نمیدانست واقعاً چه اتفاقی افتاده، نه علائمی از عفونت دیده میشد و نه اثری از کودکآزاری. تنها جملهای که مرتب از دهان پرستار بچه خارج میشد این بود: «من نمیدانم چه شده، ناتالی امروز کمی بیمار بود. من فقط مدت کوتاهی او را در اتاق تنها گذاشتم و رفتم تا به بچههای خودم برسم ولی وقتی برگشتم دیدم که ناتالی به این وضع افتاده.»
با وجود همه اقدامات، وضع ناتالی هر لحظه بدتر میشد. حالا دیگر ضربان قلبش هم نامنظم شده بود... سهم ناتالی از این دنیا فقط 7 ماه بود. روز بعد در پزشکی قانونی، بدن کوچک و ظریف ناتالی زیر دستهای پروفسور هانتیگتون بود تا علت مرگ را مشخص کند.
در معاینات اولیه هیچ آثاری از کودکآزاری دیده نشد، نه استخوان شکستهای، نه کبودی و نه خراشی و نه اثری از سوختگی، ولی در پشت چشمان زیبای ناتالی و در پس موهای قهوهای و نرم او خبرهایی بود.
پروفسور متوجه شد که شبکیه هر دو چشم ناتالی وضع غیرعادی دارند و ابری قرمز رنگ در آنها دیده میشود، بررسیهای بیشتر وجود خونریزی در داخل مغز ناتالی را نشان داد. همه علائم و نتایج معاینات، در کنار فقدان شواهد ظاهری، پروفسور را به یک نتیجه رساند: «نشانگان تکان کودک». ناتالی چنان با شدت تکان داده شده بود که مغزش خونریزی کرده بود.
این داستان، چند هفته قبل، یکی از مهمترین سوژههای مطبوعات و خبرگزاریهای ایالات متحده بود.
برای ما که به اخبار آزارهای وحشتناک کودکان عادت کردهایم، شاید این تعریف زیادی فانتزی و سانتیمانتال بیاید؛ اما فرنگیها اصطلاحی دارند که اگر تا به حال به گوشتان نخورده، حق دارید: نشانگان تکان کودک (SBS) اولین بار در سال 1972 و در یک مقاله پزشکی توصیف شد و تا سال 1997 که لوییز وودوارد انگلیسی به دنبال مرگ ماتئو ایپن، پسربچه 8 سالهای از اهالی ماساچوست، در آمریکا بازداشت شد، رسانهها هم خیلی به آن توجه نمیکردند.
در حال حاضر اما نشانگان تکان کودک در دنیا بیشتر به عنوان نوع کشندهای از کودکآزاری شناخته میشود، هرچند ممکن است بهطور تصادفی هم رخ دهد. این اتفاق هنگامی رخ میدهد که کودک چنان با شدت تکان داده شود که در اثر آن آسیبی در داخل جمجمهاش ایجاد گردد.
اهمیت نشانگان تکان کودک در این است که 75 درصد کودکانی که دچار این حالت میشوند، میمیرند و یا اینکه برای تمام عمر دچار معلولیت ذهنی و ناتوانی میشوند. تنها در کشور آمریکا سالانه 1200 تا 1400 کودک دچار این نشانگان میشوند که یکچهارم آنها میمیرند و اکثر آنهایی که زنده میمانند دچار ناتوانیهای شدید و دائمی میشوند.
تکان مرگبار
نشانگان تکان کودک معمولاً هنگامی رخ میدهد که یک نوزاد یا کودک را از شانهها یا سینه بگیرید و بهشدت تکان دهید. در این حالت، مغز کودک در داخل جمجمه به جلو و عقب پرت میشود و در اثر برخورد با استخوان جمجمه بافت مغز کوفته و متورم میشود. از طرف دیگر، حرکت ناگهانی مغز باعث پاره شدن عروق ظریف مغز کودک میشود.
پارگی عروق مغز از یکسو باعث خونریزی درون جمجمه و در نتیجه ایجاد فشار بیشتر بر مغز میشود و از سوی دیگر اکسیژن و مواد مغذی (که از طریق خون به سلولها میرسند) به سلولهای مغزی نمیرسند و این مساله باعث تخریب سلولهای مغزی و در نهایت مرگ میشود.
یکی از اولین مناطقی که پزشکان با مشاهده آن میتوانند به خونریزی مغزی پی ببرند، شبکیه چشم کودک است. در بیشتر موارد، شواهد خونریزی مغزی و نیز افزایش فشار درون جمجمه با معاینه ته چشم بیمار قابل تشخیص است.
اما اینکه چرا بزرگسالان در اثر چنین تکانهایی معمولاً دچار مشکل نمیشوند، پاسخ سادهای دارد: سر کودک به نسبت جثهاش بزرگ و سنگین است و تقریباً 25 درصد وزن نوزاد را تشکیل میدهد (وزن مغز بزرگسالان 10 درصد وزن آنهاست)، در حالی که عضلات گردن نوزاد و کودک خیلی ضعیف است و در نتیجه نمیتواند فشار ناشی از تکان شدید را تحمل کند.
کودکی که دچار نشانگان تکان کودک شده است، در مراحل اولیه دچار بیحالی، تشنج، استفراغ، تحریکپذیری، مشکلات تنفسی و در نهایت کوما و مرگ میشود ولی حتی اگر بتواند از مرگ جان سالم بهدر ببرد، آینده چندان بهتری در انتظارش نیست. این کودکان به علت آسیبهای مغزی در درازمدت دچار ناتوانی در یادگیری یا عقبماندگی ذهنی، معلولیت جسمی، کوری، کاهش شنوایی، اختلالات گفتاری، تشنج و... میشوند.
مواردی که نام برده شدند، علائمی هستند که کودک از خود بروز میدهد و در برخی بیماریهای دیگر هم دیده میشوند. بنابراین به صرف وجود آنها نمیتوان تشخیص نشانگان تکان کودک را مطرح کرد. پزشکان در مواردی که از لحاظ بالینی و شرح حال بیمار به این نشانگان شک کردهاند، معمولاً 3 نشانه کلاسیک را مورد توجه قرار میدهند: خونریزی در شبکیه چشم، خونریزی زیر سخت شامه مغز(SDH) و نیز تورم مغز. برای تشخیص قطعی وجود چنین نشانههایی، معاینه ته چشم و انجام CT اسکن یا MRI ضروری است.
جنایت ناخواسته
تحقیقات مختلف نشان دادهاند که اکثر موارد نشانگان تکان کودک بهصورت تصادفی ایجاد شدهاند و کسی قصد جنایت نداشته است. قاتلین ناخواسته معمولاً والدین یا پرستار کودکی هستند که به هر دری میزنند، نمیتوانند گریه کودک را ساکت کنند و در نهایت، در کمال نا امیدی و عصبانیت، بچه را بهشدت تکان میدهند. اکثر این افراد وقتی میفهمند که با این کارشان باعث مرگ کودک بیگناه شدهاند، باورشان نمیشود و نمیتوانند خود را ببخشند.
در سمت مقابل، اکثر کودکانی که دچار این نشانگان میشوند، کودکان بخت برگشتهای هستند که به دلیل ابتلا به کولیک، دائماً دل درد دارند و به همین دلیل مرتب در حال گریه کردن هستند.
طبق شواهد موجود، بزرگسالانی که آستانه تحمل پایینی دارند و یا اینکه قبلاً خودشان مورد سوءاستفاده واقع شدهاند، بیشتر امکان دارد که با تکان دادن کودک درصدد آرام کردن او برآیند. این افراد تقریباً در 80 درصد موارد مرد هستند و اکثراً در اوایل دهه 20 سالگی بهسر میبرند و از طبقه فقیر اجتماعی هستند. قربانیان هم در 60 درصد موارد پسر هستند و اکثراً سنی بین 6 تا 8 ماه دارند، هرچند ممکن است سن آنها از چند روز تا چند سال متغیر باشد.
مراقب باشید؛ شکستنی است
پژوهشی که در سال 2001 توسط پزشکان انگلیسی انجام شد، نشان داد که برای ایجاد نشانگان تکان کودک لزوماً به نیروی شدیدی نیاز نیست و حتی یک تکان آرام هم با آسیب رساندن به مرکز تنفس کودک، که در بصلالنخاع- محلی بین مغز و نخاع- واقع است، میتواند باعث وقفه تنفسی و مرگ کودک شود.
از سوی دیگر پژوهشگران آمریکایی در سال 2003، برای شبیهسازی نشانگان تکان کودک مانکنهای خاصی را تهیه کردند. بررسیهای آنها نشان داد که آسیبی که در اثر یک تکان شدید در نوزاد ایجاد میشود، از لحاظ آماری شبیه به سقوط از ارتفاع 30 سانتیمتری روی یک سطح سفت است.
این موارد میتوانند بسیاری از احکام قضایی در موارد نشانگان تکان کودک را زیر سؤال ببرند، اما لااقل در حال حاضر به نظر نمیرسد که دادگاهها تمایلی به تجدید نظر در این امر داشته باشند. به هر حال در اغلب موارد، متهم اعتراف کرده است که هنگام واقعه، کودک را بهشدت تکان داده است. در مورد آدری هم وضع به همین منوال است. با وجودی که وکیل آدری با استناد به تحقیقات جدید، خواستار تکرار محاکمه وی شده است ولی تاکنون دادگاه با این امر موافقت نکرده است.
آیا بالا انداختن کودک خطر دارد؟
نگران نباشید. قضیه به همین سادگی هم نیست. بالا انداختن کودک، تکان دادن کودک روی پاها، تاب دادن کودک (روی تاب بچه) و یا بالا و پایین پریدن با کودک قاعدتاً خطری ندارد و باعث نشانگان تکان کودک نمیشود.
همچنین خیلی بعید است که افتادن تصادفی کودک باعث این مشکل شود. سقوط کودک از تخت یا مبل تنها باعث آسیب جزیی میشود ولی افتادن کودک از آغوش والدین در بعضی موارد میتواند واقعاً خطرناک باشد، پس مراقب باشید. در واقع برای ایجاد «نشانگان تکان کودک»، نیاز به یک تکان شدید و جنایتکارانه وجود دارد که البته یک بزرگسال عصبانی، بهراحتی ممکن است که این کار را انجام دهد!
چند توصیه مهم
همانطور که اشاره شد، عامل وقوع این حادثه، تکان دادن شدید کودک است، بنابراین هیچگاه کودک خود را تکان ندهید، حتی بهصورت ملایم. البته این توصیه معمولاً در هنگام عصبانیت فراموش میشود. دکتر رابرت بلاک، رئیس کمیته کودکآزاری آکادمی اطفال آمریکا میگوید: اینکه فقط به والدین بگویید که بچه را تکان ندهند، فایدهای ندارد. این را همه میدانند که نباید کودک را تکان داد ولی وقتی تحملشان را از دست میدهند، همه توصیهها را فراموش میکنند.
جالب است بدانید که چندی پیش در یک نظرسنجی در آمریکا، 58 درصد والدین گفتند که گاهی اوقات در هنگام عصبانیت واقعاً دلشان میخواسته به نحوی به کودک خود آسیب برسانند! بنابراین خیلی مهم است که برای چنین مواقعی یک برنامه درست داشته باشید تا قبل از اینکه به نقطه انفجار برسید، بتوانید عصبانیت خود را کاهش دهید.
در واقع، نکته کلیدی برای پیشگیری از این جنایت ناخواسته، کنترل استرس است. والدین و پرستار کودک باید آموزش ببینند که چگونه عصبانیت خود را کنترل کنند و در صورت نیاز از دیگران کمک بگیرند.
فراموش نکنید که نوزاد معمولی 3-2 ساعت در روز و در 20 تا 30 درصد موارد، بیشتر گریه میکند. اگر کودک شما بیش از حد گریه میکند، اول از همه مطمئن شوید که جایش تمیز و راحت است و گرسنه هم نیست.
خواباندن کودک به شکم یا پهلوی چپ، آواز خواندن و گذاشتن یک موزیک ملایم میتواند کودک را آرام کند. همچنین شما میتوانید از چیزی برای مکیدن (مانند پستانک) یا یک اسباب بازی صدادار برای کودکتان استفاده کنید. در مرحله بعد میتوانید کودک را سوار تاب بچه کنید یا او را بغل کنید و در خیابان قدم بزنید یا سوار اتومبیل شوید. اگر هر کاری میکنید فایدهای ندارد میتوانید یکی از این دو کار را انجام دهید:
با یکی از دوستان یا آشنایان تماس بگیرید و از او بخواهید به کمک شما بیاید (این کار برای حفظ جان فرزندتان ضروری است!). خودتان هم کمی قدم بزنید و یک دوش بگیرید.
اگر استفاده از روش قبل ممکن نیست، بهتر است به توصیه مرکز پیشگیری از کودکآزاری آمریکا عمل کنید: کودک را به پشت روی تختش بخوابانید، رادیو یا ضبط را روشن کنید و در اتاق را ببندید. هر 10 دقیقه به کودکتان سری بزنید تا وقتی که یا کودکتان آرام شود و یا شما!
در هر حال به یاد داشته باشید که یک کودک گریان فقط به یک رفتار ملایم ممکن است پاسخ دهد. این نکته را هم فراموش نکنید که اگر کودک شما دائماً گریه میکند، شاید واقعاً یک مشکل جسمی داشته باشد. در این موارد، حتماً با یک پزشک مشورت کنید.