با توجه به این مسئله درمییابیم که بازی چه نقش مهمی در زندگی کودکان ایفا میکند، به گونهای که میتوان بازی را شکل دهنده شخصیت کودک دانست؛ اگر تحلیل دقیقی بر روی بازی کودک در خردسالی داشته باشیم میتوانیم تا حد زیادی شخصیت او را در بزرگسالی بیابیم.
خشونت، کمرویی، عصبی بودن، ترس و وحشت و عدم اعتماد به نفس در بزرگسالان جزو مواردی هستند که در بازیهای کودکانه این افراد قابل کشف است و اگر در همان دوران به کمک کودکان برویم، در بزرگسالی با مشکلات کمتری روبهرو خواهند شد.
از بازی کردن کودک خود جلوگیری نکنید، زیرا در بازی، کودک توانایی ارتباط جمعی با دنیای اطراف خود را پیدا کرده و قادر به حل مشکلات کوچک و بزرگ خود خواهد بود.
با توجه به زندگی ماشینی امروز و خانههایی که روز به روز کوچکترمیشوند، نیازمند یافتن بازیهای مناسب در آپارتمانها هستیم، هر چند هیچ کدام از این نوع بازیها جایگزین بازی در فضای باز نمیشود؛ روانشناسان معتقدند اثرات بازیها در فضای باز به مراتب بیشتر از بازیها در فضای بسته است.
متأسفانه امروزه بازیهای کامپیوتری چنان دنیای کودکان را اشغال کرده که از هرگونه بازی فکری و بدنی بازماندهاند و مانع ارتباط جمعی کودک میشوند. یکی از اثرات بد بازیهای کامپیوتری چاقی مفرط کودکان است که به علت نشستن مداوم در مقابل تلویزیون یا کامپیوتر به وجود میآید.
بعضی از بازیهای کامپیوتری که جنبه فکری و سرعت عمل دارند در زمانهای محدود برای بچهها مناسب هستند ولی استفاده بیش از حد از این بازیها نه تنها کمکی به آنها نمیکند بلکه تا حدی باعث عصبی و کمحوصله شدن کودکان نیز میشود، به همین دلیل استفاده از این بازیها باید کنترل شده و در زمانهای خاصی باشد.
بازی کردن کودکان به رشد اجتماعی و عاطفی آنها کمک میکند. کودک با دنیای واقعی، زیبایی و زشتیهای آن آشنا میشود و کمکم میآموزد که با همیاری و مشارکت کارهایش را پیش ببرد. کودک با بازی کردن، میآموزد که مسئولیتپذیر باشد و راههایی برای بروز و بیان اعتقادات و احساسات خود مییابد.
دکتر رابرت وایت میگوید: «بازی کردن برای همه افراد کاری شادی آفرین است ولی برای کودکان، علاوه بر شادیبخش بودن، عملی جدی محسوب میشود.»
بنابر این بازی کردن کودکان را به هیچ عنوان نمیتوان وقت تلف کردن دانست، زیرا بخش مهمی از آینده کودک با بازی کردن شکل میگیرد و استعدادهای نهفته و پنهان او، فرصت شکوفایی مییابند. کودک با رعایت مقررات، رقابت، پیروزی و شکست، مبارزه با ترس و خجالت، مسئولیتپذیری و مشارکت آشنا میشود و بدین طریق، موجب «برونگری» کودک و تقویت حواس و افزایش توانمندیهای او میگردد.
نکته مهم در بازی کردن، توجه به روحیات کودکان است و بازیها باید متناسب با این روحیات انتخاب شود. بهطور مثال کودکی بیش فعال و پرانرژی است. این کودک حداقل به یک یا دو بازی پرتحرک در روز احتیاج دارد، در غیر این صورت، انرژی کودک انباشته شده و موجب بروز مشکلات رفتاری در او میشود. بنابر این در انتخاب بازی باید به میزان سلامتی، بهرههوشی، جنسیت، خلاقیت، شرایط روحی و فرهنگ خانواده توجه کرد.
والدین باید برای بازیهای روزانه کودک خود برنامهریزی داشته و به بازی آنان جهت دهند. مثلاً قرار دادن حداقل یک بازی آموزشی در روز برای کودک الزامی است. کودکی که از سه سالگی تحت تعالیم پدر و مادر خود به بازی کردن درست و هدفمند بپردازد در هفت سالگی از لحاظ ذهنی، درسی، برخورد اجتماعی و گروهی از سایر همکلاسیهای خود بالاتر بوده و این بازیها به او کمک خواهد کرد تا از نظر درس بخصوص در یادگیری زبان دوم و ریاضیات عملکرد مناسبی داشته باشد.
با بازی کردن میتوانیم چنان به کودک خود نزدیک شویم که او ما را مثل دوست خود بداند. والدینی که در کودکی فرزندشان، زمانهایی را به بازی با آنها اختصاص دادهاند، مشکلات کمتری در سنین نوجوانی با آنها داشتهاند، زیرا در نهان کودک، اعتماد به پدر و مادر شکل گرفته و در سن نوجوانی هم قادر به برقراری ارتباط با والدین خود هستند.
از بازیهای مهم و اساسی کودکان، بازیهای تخیلی است که به رشد و خلاقیت کودک کمک بسیاری میکند؛ این گونه کودکان خلاق در بزرگسالی میآموزند که در مواجه با مشکلات سوار بر ابر خیال شده و راهحلهای فوقالعادهای بیابند.
کودکانی که در کنار این بازیهای خلاق، بازیهای آموزشی نیز دریافت کردهاند، راهحلهای واقعیتری مییابند، در نتیجه خلاقیت و عملکرد صحیح، از کودکی در عمق وجود آنها جا میگیرد. کودکانی که خلاقیت قوی دارند، اغلب کسانی هستند که قادر به سرودن شعر، نواختن ساز یا نقاشی کشیدن هستند و این افراد در بزرگسالی نیز به یک موسیقیدان، نقاش، خطاط، کارگردان یا نویسنده خوب تبدیل میشوند.
یکی دیگر از بازیهایی که به شکلگیری شخصیت کودک کمک میکند، بازیهای تقلیدی است. کودک در این بازیها میآموزد که نقش فرد دیگری را بازی کند (مثلاً نقش پدر و مادر، معلم، خاله و...) ایفای این نقشها در مرحله اول، دقت و نکته سنجی کودک را برای بهتر بازی کردن بالا میبرد و در مرحله بعد به او یاد میدهد که خود را به جای دیگران گذاشته و شرایط آنها را درک کند.
در بازی کردن، سن کودک خود را فراموش نکنیم. او قرار نیست که هر چیز را به طور کامل و صحیح انجام دهد. پس از محدود کردن او در بازیها بپرهیزید، همچنین از خط دادن بیش از حد، به گونهای که کنترل بازی در دست شما قرار بگیرد خودداری کنید.
اسباببازیهای گران قیمت خلاقیت کودک را افزایش نمیدهد! کودک هرگز به قیمت یک اسباببازی نگاه نمیکند، حتی ممکن است جذابیت بازی کردن با یک تکه چوب برای او بسیار بیشتر از اسباببازی گران قیمت و ارزشمندی باشد که شما خریدهاید. در خرید، پیش از هر کاری به ایمنی اسباببازی و سپس عملکرد آن دقت کنید.
اما در نظر داشته باشید که مهمتر از هر چیز برای کودک، بازی کردن با بزرگترهاست. در آن حالت، هر اسباببازیای برای آنها جذاب خواهد بود، حتی اگر این اسباببازی یک ماهیتابه باشد! مهم این است که فضای بازی کودک دلپسند و شاد باشد.
منابع:
1 - روانشناسی بازی کودکان، افشین پاآهو (اینترنت)
2 - بازی باکودکان امروز، رابرت ک.ج لانگ
3 - تربیت کودک و نقش والدین