هنرمندان و مردم آخرین بار به دیدن جلیل شهناز آمدند و محمد موسوی یکی از 2بازمانده گروه استادان که جلیل شهناز در دهه 60با حضورفرامرزپایور (سنتور)، علیاصغربهاری (کمانچه) و محمداسماعیلی (تنبک) تشکیل داده بود، برای او نی نواخت تا اینگونه با یار دیرینهاش وداع کند. نوازندگی تارجلیل شهناز و حضورش در موسیقی سنتی ایران به اندازهای معروف بود که او را شهسوار تار میخوانند. حضور گسترده مردم نشان میداد که قدر هنر و هنرمندان این سرزمین را میدادند؛ حتی اگر هنرمندی سالها بهدلیل بیماری از اجرای صحنهای دور باشد. قدردانی از مردم نکتهای است که محمدرضا شجریان سخنان خود را با آن شروع کرد: به شما عزیزانی که اینگونه با عشق زنده یاد شهناز را بدرقه کردید تسلیت میگویم، عزیزانی که میدانند جلیل شهناز چگونه هنرمندی بود.
شجریان که در سال 1387گروهی که با آن کار میکرد را به افتخار جلیل شهناز، گروه شهناز نام نهاد در ادامه صحبتهای خود گفت: شما مردم همواره دنباله رو هنرمندانی بودید که بیانکننده زبان حال شما بودند و من امیدوارم همه هنرمندان این سرزمین با مردم باشند و ازدل مردم صحبت کنند.
او برای این مراسم شعری از خیام با مطلع «یاران موافق همه از دست شدند» با نی محمد موسوی خواند که حال روزهای موسیقی ایران بود که یکی یکی بزرگان موسیقی خود را از دست میدهد. بزرگان موسیقیای که خاطرات فراوانی را با نغمههای خود برای مردم ساختهاند. نغمههای جلیل شهناز را حسین علیزاده همیشه جاودان خواند: این نغمهها هیچگاه از ذهن ما فراموش نخواهد شد.
این آهنگساز حضور شهناز را دل مردم جاودانه خواند با این حال خطاب به مسئولان هنری گفت: ای کاش مسئولان و مدیران هنری کشور در زمان حیات این استاد مسلم موسیقی عکس العمل بیشتری در مقابل هنر این هنرمند ارزشمند موسیقی ایرانی داشتند.
علیزاده، شهناز را مایه الهام هم نسلان خود خواند، هنرمندی که به گفته خالق نینوا به راحتی نمیتوان از او و تأثیراتش گذشت، به همین دلیل علیزاده در انتهای سخنان خود اعلام کرد: همه بدانند که ما هنرمندان موسیقی همیشه با نغمههای بزرگانی چون استاد جلیل شهناز زندهایم.
فعالیت بیش از 80سال در عرصه موسیقی باعث شد که فرهاد فخرالدینی زنده یاد شهناز را یکی از گنجینههای موسیقی بداند که در زمان حیات خود گنجینهای گرانبها از موسیقی ردیف ایرانی جمع کرده است. فخرالدینی با دلی پردرد به ظلم و ستمی اشاره کرد که به موسیقی ایران رفته است: بیدلیل هم نیست که موسیقی ایرانی در بسیاری از موارد تا این حد غمگین است چرا که همواره در معرض ظلم و ستم فراوانی قرار گرفته که پابرجایی آن مدیون استادان و هنرمندانی چون جلیل شهناز است.فخرالدینی تارنوازی شهسوار تار ایران را نشانی از عشق خواند و گفت: و بیدلیل نیست که صدای ساز او اینچنین به دل مینشیند چرا که عاشقانه یاد گرفته و عاشقانه تحویل مخاطب داده است.
ارزش نهادن به هنرمندان نکتهای است که فخرالدینی هم دلی پری از آن دارد:ای کاش قدر این هنرمندان را بیش از اینها میدانستیم. بهطور حتم مسئولان برای نشان دادن تصویر بزرگانی چون جلیل شهناز مضایقه کردند و من امیدوارم مسئولان با مرگ عزیزان و بزرگانی چون استاد شهناز بهخودشان بیایند و به کسانی که عاشقانه به هنر موسیقی عشق میورزند بیش از هر زمان دیگری احترام بگذارند.
کم لطفی به هنرمندان و عزیز شدن آنها در در زمان سوگشان نکتهای است که علی اصغر شاهزیدی، خواننده و دوست نزدیک شهناز دراین مراسم با گلایه از آن یاد کرد: متأسفانه خیلیها طی چند سال گذشته در حق جلیل شهناز کم لطفی کردند. بسیاری از هنرمندانی که در سالهای دور همواره از افتخار همجواری با استاد شهناز میگفتند و این نکته را مایه مباهات خود میدانستند در سالهای پایانی عمراین هنرمند اصلا سراغی از وی نگرفتند و این، بسیار جای تأسف دارد که چرا در زمانی که استاد سلامت بودند در کنار وی حضور داشتند و در وقت بیماری او را فراموش کردند.