ایسنا نوشت: نیمه ماه شعبان مصادف با سالروز ولادت آخرین منجی و نجات دهنده بشر حضرت بقیه الله الاعظم حضرت امام مهدی(عج) است که از عظمت و جایگاه ویژهای برخوردار است و همگان در جشن ولادت ذریه رسول خدا(ص) شادمان و مسرور هستند. به این مناسبت بخش از زندگانی آن امام همام و البته برخی از شبهههایی که در ارتباط با مساله مهدویت و انتظار و ظهور امام عصر(عج) مطرح میشود را مرور میکنیم و پاسخ آنها را با استفاده از کتب معتبر ارائه میدهیم.
نام پدر ومادر امام زمان (ع):
نام پدر این بزرگوار امام حسن عسکری (ع) پیشوای یازدهم و نام مادر گرامیشان نرجس خاتون (س) میباشد که ایشان بنا بر روایات یک شاهزاده رومی بودند و در خواب با امام حسن عسکری (ع) آشنا شده و مسلمان میشوند. امام زمان تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)میباشد (به زندگینامه امام حسن عسکری (ع) وهمسرشان نرجس خاتون (س) مراجعه شود)
مقام و منصب:
ایشان معصوم چهاردهم و امام دوازدهم شیعیان هستند.
نقش انگشتری:
«انا حجة الله فی ارضه» ویا « اناحجة الله وخاصته»
نام و کنیه امام مهدی(عج)
نام بزرگوارش محمد بن الحسن و کنیهشان ابوالقاسم است. امام زمان حضرت مهدی (عج) هم نام و هم کنیه حضرت پیامبر اکرم(ص) است. در روایات آمده است که شایسته نیست آن حضرت را با نام و کنیه، اسم ببرند تا آن گاه که خداوند به ظهورش زمین را مزیّن و دولتش را ظاهر گرداند.
القاب امام زمان(عج):
مهدی، خاتم، منتظر، حجت، صاحب الامر، صاحب الزمان، قائم و خلف صالح. ازجمله القاب مبارک ایشان میباشد. شیعیان در دوران غیبت صغری ایشان را «ناحیه مقدسه» لقب داده بودند. در برخی منابع بیش از 180 لقب برای امام زمان(ع) بیان شده است.
تاریخ ولادت:
یک سال و یک ماه پس از ازدواج امام حسن عسکری (ع) و نرجس خاتون امام زمان به دنیا آمدند. حضرت ولی عصر (ع) بنا بر بیشترین روایت روز جمعه نیمه شعبان 255 هجری قمری متولد شدهاند. شب این میلاد خجسته را «شب برات» و «شب مبارک» و «شب رحمت» خوانند. شیخ صدوق در کمال الدین نقل میکند نرجس خاتون روزی مشاهده میکند که نوری وارد بدن او میشود و به امام حسن عسکری موضوع را گزارش میکند و امام او را نوید به بارداری امام زمان میدهد و میفرماید: پسری میآوری که نامش محمد است و پس از من، جانشین من خواهد بود.
میلادش روز جمعه نیمه شعبان 255 هجری است چون پدرش وفات کرد او 5 ساله بود و مشهور بین علماء نیز همین تاریخ است و کسی در این جهت اعتراضی نکرده مگر کلینی در کافی و صدوق در کمال الدین و شیخ طوسی در الغیبه که این سه بزرگوار یک مرتبه سال 255 و بار دیگر 256 نوشتهاند اما هر سه بیشتر سال 255 هجری را قبول دارند.
برای ولادت ایشان تاریخهای دیگری هم ذکر شده علت اینکه در تاریخ تولد ایشان عدهای اختلاف دارند ممکن است به دلیل پنهان نگه داشتن تولد آن امام بوده باشد بنابراین اصل ولادت مهدی جزء مسلّمات تاریخ است و در این تاریخ بین علما و محدثان و علمای فریقین هیچگونه اختلافی نیست.
پس بنا برمبنای مشهور حضرت پس از شهادت جد گرامیش، امام هادی (ع) حدود یکسال بعد، متولد شده است یعنی حدود یکماه از حکومت مهتدی عباسی گذشته، زیرا مهتدی یک شب به آخر ماه رجب مانده به حکومت رسید و تولد امام (ع) نیمه شعبان است.
غیبت کوتاه مدت یا غیبت صغری
مدت غیبت صغری بیش از 70 سال بطول نینجامید ( از سال 260ه. تا سال 329ه. ) که در این مدت نایبان خاص، به محضر حضرت مهدی ( ع ) میرسیدند، و پاسخ نامهها و سؤالات را به مردم میرساندند. نایبان خاص که افتخار رسیدن به محضر امام (ع) را داشتهاند، چهار تن میباشند که به " نواب خاص " یا " نایبان ویژه " معروفند. 1 - نخستین نایب خاص مهدی (ع) عثمان بن سعید اسدی است. که ظاهرا بعد از سال 260هجری وفات کرد، و در بغداد به خاک سپرده شد. عثمان بن سعید از یاران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام یازدهم بود و خود در زیر سایه امامت پرورش یافته بود. 2 - محمد بن عثمان: دومین سفیر و نایب امام (ع) محمد بن عثمان بن سعید فرزند عثمان بن سعید است که در سال 305هجری وفات کرد و در بغداد بخاک سپرده شد. نیابت و سفارت محمد بن سعید نزدیک 40 سال بطول انجامید. 3 - حسین بن روح نوبختی: سومین سفیر، حسین بن روح نوبختی بود که در سال 326 هجری فوت کرد. 4 - علی بن محمد سمری: چهارمین سفیر و نایب امام حجه بن الحسن ( ع ) است که در سال 329هجری قمری درگذشت و در بغداد دفن شد. مدفن وی نزدیک آرامگاه عالم و محدث بزرگ ثقه الاسلام محمد بن یعقوب کلینی است. همین بزرگان و عالمان و روحانیون برجسته و پرهیزگار و زاهد و آگاه در دوره غیبت صغری واسطه ارتباط مردم با امام غایب و حل مشکلات آنها بوسیله حضرت مهدی (ع) بودند.
غیبت دراز مدت یا غیبت کبری و نیابت عامه
این دوره بعد از زمان غیبت صغری آغاز شد، و تاکنون ادامه دارد. این مدت دوران امتحان و سنجش ایمان و عمل مردم است. در زمان نیابت عامه، امام (ع) ضابطه و قاعدهای به دست داده است تا در هر عصر، فرد شاخصی که آن ضابطه و قاعده، در همه ابعاد بر او صدق کند، نایب عام امام (ع) باشد و به نیابت از سوی امام، ولی جامعه باشد در امر دین و دنیا. بنابراین، در هیچ دورهای پیوند امام (ع) با مردم گسیخته نشده و نبوده است. اکنون نیز، که دوران نیابت عامه است، عالم بزرگی که دارای همه شرایط فقیه و دانای دین بوده است و نیز شرایط رهبری را دارد، در راس جامعه قرار میگیرد و مردم به او مراجعه میکنند و او صاحب " ولایت شرعیه " است به نیابت از حضرت مهدی (ع). بنابراین، اگر نایب امام (ع) در این دوره، حکومتی را درست و صالح نداند آن حکومت طاغوتی است، زیرا رابطهای با خدا و دین خدا و امامت و نظارت شرعی اسلامی ندارد. بنابر راهنمایی امام زمان (عجل الله فرجه) برای حفظ انتقال موجودیت تشیع و دین خدا، باید همیشه عالم و فقیهی در راس جامعه شیعه قرار گیرد که شایسته و اهل باشد، و چون کسی - با اعلمیت و اولویت - در راس جامعه دینی و اسلامی قرار گرفت باید مجتهدان و علمای دیگر مقام او را پاس دارند، و برای نگهداری وحدت اسلامی و تمرکز قدرت دینی او را کمک رسانند، تا قدرتهای فاسد نتوانند آن را متلاشی و متزلزل کنند. گر چه دوری ما از پناهگاه مظلومان و محرومان و مشتاقان - حضرت مهدی (ع) - بسیار دردآور است، ولی بهر حال - در این دوره آزمایش - اعتقاد ما اینست که حضرت مهدی (ع) به قدرت خدا و حفظ او، زنده است و نهان از مردم جهان زندگی میکند، روزی که " اقتضای تام " حاصل شود، ظاهر خواهد شد، و ضمن انقلابی پر شور و حرکتی خونین و پردامنه، بشریت مظلوم را از چنگ ظالمان نجات خواهد داد، و رسم توحید و آیین اسلامی را عزت دوباره خواهد بخشید.
مهدویت در دوره آخرالزمان
اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجی در دینهای دیگر مانند: یهودی، زردشتی، مسیحی و مدعیان نبوت عموما، و دین مقدس اسلام، خصوصا، به عنوان یک اصل مسلم مورد قبول همه بوده است.
اعتقاد به حضرت مهدی ( ع ) منحصر به شیعه نیست
عقیده به ظهور حضرت مهدی (ع) فقط مربوطبه شیعیان و عالم تشیع نیست، بلکه بسیاری از مذاهب اهل سنت ( مالکی، حنفی، شافعی و حنبلی و ... ) به این اصل اعتقاد دارند و دانشمندان آنها، این موضوع را در کتابهای فراوان خود آوردهاند و احادیث پیغمبر (ص) را درباره مهدی ( ع ) از حدیثهای متواتر و صحیح میدانند.
دیدگاه مذاهب اسلامی درباره لقب منجی چیست؟
با ملاحضه روایاتی که از شیعه و سنی به دست ما رسیده پی میبریم که همگی برا این اتفاق دارند که لقب منجی جهانی"مهدی" است.
حاکم نیشابوری به سند خود از ابن سعید خدری نقل کرده که رسول خدا(ص) فرمود: "مهدی از ما اهل بیت است". ایشان همچنین فرمودند: "مهدی خروج میکند در حالی که بالای سر او ابری است، در میان آن ابر کسی است که ندا میکند: این مهدی خلیفه خدا است، او را پیروی کنید".
آیا امام زمان(عج) غیر از 313 نفر اصحاب دیگری نیز دارند؟
یکی از سوالاتی که مطرح میشود این سوال است که از روایات استفاده میشود اصحاب امام زمان(عج) بعد از ظهور از 10 هزار نفر کمتر نیست. محمدبن مسلم از امام باقر(ع) نقل میکند که فرمود: هرگاه برای او (حضرت مهدی(عج)) 10 هزار مرد جمع شد پس در روی زمین معبودی به جز خدا باقی نمیماند. البته در این که مقصود از روایاتی که اصحاب حضرت را 313 نفر معین کرده چند احتمال وجود دارد که از جمله آنها به جهت اختلاف در درجات اخلاق آنها، در سرعت ملحق شدن آنها به حضرت، در دفاع نمودن از حضرت و به لحاظ وظایف و کارهایی است که به جهت اختلاف درجات اصحاب به آنها محول خواهد شد.
طول عمر امام زمان (ع)
یکی از سوالات و شبهاتی که در خصوص آنحضرت مطرح میشود درباره طول عمر مبارک ایشان است. عمر امام (ع) با در نظر گرفتن عمرهای درازی که قرآن بدانها گواهی میدهد، و در کتابهای تاریخی نیز افراد معمر (دارای عمر دراز) زیاد بودهاند، و در گذشته و حال نیز چنین کسانی بوده و هستند، عمر زیاد حضرت مهدی (ع) به هیچ دلیلی محال نیست، بلکه از نظر عقلی و دید وسیع علمی و امکان واقع شدن به هیچ صورت بعید نیست. از اینها گذشته اگر از نظر قدرت الهی، بدان نظر کنیم، امری ناممکن نیست. در برابر قدرت خدا - که بر هر چیز تواناست - عمرهایی مانند عمر حضرت نوح (ع) و عمر بیشتر از آن حضرت و یا کمتر از آن کاملا امکان دارد. برای خدای قدیر و حکیم، کوچک و بزرگ، کم و بسیار، همه و همه مساوی است. بنابراین حکمت کامل و بالغ او، تا هر موقع اقتضا کند بنده خود را در نهایت سلامت زنده نگاه میدارد. پس طبق حکمت الهی، امام دوازدهم، مهدی موعود (ع) باید از انظار غایب باشد و سالها زنده بماند و رازدار جهان و واسطه فیض برای جهانیان باشد تا هر وقت خدا اراده کند ظاهر گردد، و عالم را پس از آنکه از ظلم و جور پر شده، از قسط و عدل پر کند.
منابع برخی روایات و نقل قولها:
1- کتاب الغیبة شیخ طوسی تحقیق شیخ عباد اللّه تهرانی و شیخ علی احمد ناصح صص 136 141 مؤسسه معارف اسلامیه.*کتاب الغیبة محمد بن ابراهیم نعمانی تحقیق علی اکبر غفاری صص 116 126 مکتبه صدوق. *کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال علاء الدین هندی ج14صص261 تا 276. مؤسسه الرسالة* کمال الدین وتمام النعمة شیخ صدوق با تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری ج1 و 2صص256 286. انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم.
2- .اثبات الوصیة مسعودی ص 276 دارالأضواء بیروت*مروج الذهب ومعادن الجوهر مسعودی ج4ص 199 دارالمعرفة بیروت*کمال الدین شیخ صدوق ص 434.
3- بحارالأنوارعلامه مجلسی، ج 51، ص 2* غیبت شیخ طوسی ص 137 - 152*وفیات الاعیان ج 3 ص 316 * ارشاد شیخ مفید ص 326* اعلام الوری ص 293* نورالابصارص 170 *ابن وردی ج1 ص 232* ابوالفداء ج 1 ص 47 * الاتحاف ص 69 * الیواقیت والجواهر ص 288 *
4- کتاب پاسخ به شبهات مهدویت،علی اصغر رضوانی.