سه‌شنبه ۴ تیر ۱۳۹۲ - ۰۷:۰۰
۰ نفر

آنچه درباره کشف منابع جدید نفت و انرژی در آمریکا و مستقل شدن این کشور در زمینه واردات انرژی تا یک دهه دیگر منتشر شده، برای عربستان اخبار بدی است. چگونگی واکنش عربستان به این وضعیت جدید می‌تواند بقا یا عدم‌بقای این کشور را رقم بزند.

آمریکا - عربستان


تحولات کنونی در بازار جهانی انرژی برای عربستان سعودی چندان خوب به‌نظر نمی‌رسد. اول آژانس بین‌المللی انرژی در نوامبر 2012اعلام کرد آمریکا تا سال 2020جایگاه نخستین تولید‌کننده انرژی جهان را از غول نفتی خلیج‌فارس یعنی عربستان می‌گیرد. هفته گذشته هم اعلام شد که آمریکای شمالی در نتیجه توسعه سریع صنعت نفتش، طی 5سال آینده بر بازار تولید جهانی نفت مسلط می‌شود. این تحولات پیش‌بینی نشده نه‌تنها به پرستیژ عربستان لطمه می‌زند بلکه تهدیدی بالقوه برای موقعیت برتر اقتصادی این کشور طی سالیان گذشته است. این اخبار به‌ویژه اکنون که جهان عرب روزهای دشوار بعد از انقلاب در کشورهای عربی را می‌گذراند و اکثر کشورها با مشکلات اقتصادی و کاهش درآمد روبه‌رو هستند، اهمیت زیادی دارد.

دورنمای شرایط عربستان تیره و تار است و به همان اندازه واکنش رسمی آن به شرایط جدید مخدوش به‌نظر می‌رسد.‌ در ماه گذشته طی 5روز، 2 مقام ارشد سعودی 2 دیدگاه کاملا متفاوت ‌درباره برنامه تولید نفت کشورشان ارائه کردند. شاهزاده ترکی الفیصل، رئیس سابق سرویس اطلاعات عربستان و مدیر کنونی مرکز تحقیقات و مطالعات اسلامی ملک فیصل، در 25آوریل در سخنرانی‌ای در دانشگاه هاروارد گفت: پادشاهی عربستان ظرفیت کلی تولید نفت خود را از روزانه 12/5میلیون بشکه نفت کنونی به 15میلیون بشکه نفت تا سال 2020افزایش می‌دهد. این میزان تولید می‌تواند عربستان را یک‌بار دیگر به تولیدکننده اول نفت در جهان تبدیل کند. اما 5روز بعد، علی النعیمی وزیر نفت عربستان در سخنرانی‌ای در مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل واشنگتن پیامی کاملا متفاوت داد و با رد سخنان شاهزاده ترکی گفت: ما به چنین دورنمایی حتی تا سال‌های 2030یا 2040هم فکر نمی‌کنیم. ما واقعا به 15میلیون بشکه نفت در روز نیازی نداریم.

دلیل این تفاوت در اظهارنظرات چیست؟ با توجه به وابستگی جهان به نفت و نیاز رو به رشد جهان به این کالا، قرار نیست که نیاز به تولید نفت کشوری مانند عربستان کمتر شود. درحقیقت این تفاوت 2ونیم میلیون بشکه‌ای در ارقام ارائه شده توسط این دو مقام سعودی، معادل کل ظرفیت تولید کشورهای تولیدکننده‌ای مانند مکزیک، کویت، عراق، ونزوئلا و نیجریه است. اینکه عربستان بخواهد تولیدش را افزایش دهد یا نه، بر زندگی تک‌تک خانوارهای روی کره زمین تأثیر می‌گذارد.

بعضی شاید برآورد شاهزاده ترکی را نادیده بگیرند و این برآورد را ناشی از غفلت او از مسائل فنی بدانند و دلیل این اختلاف برآورد را همین موضوع ارزیابی کنند اما در عربستان سعودی تصمیم درباره میزان تولید نفت یک تصمیم کاملا سیاسی است. شاهزاده ترکی برخلاف علی النعیمی(وزیر نفت) از اعضای خانواده سلطنتی سعودی است و نظرات او درباره مسائل مهمی چون میزان تولید نفت، اهمیت دارد. اختلاف نظر میان این دو مقام سعودی، موضوع تصمیم مهم و استراتژیکی است که عربستان باید در سال‌های آینده بگیرد؛ تصمیم برای اینکه حفاری بیشتر بکند یا نه.

عربستان که درآمدی جز نفت و مالیات بر درآمدهای فردی اشخاص ندارد و 40درصد از 28میلیون شهروندش زیر 15سال سن دارند، به‌شدت به درآمد نفت برای تأمین شهروندانش وابسته است. اکنون که به‌دلیل اعتراض‌های مردمی و انقلاب در کشورهای ‌عربی حکومت مجبور است با هر ابزاری با نارضایتی عمومی مقابله کند، به پول برای پرداخت یارانه به مردم نیازمند است. عربستان سعودی در فهرست کشورهای مصرف‌کننده نفت، در ردیف ششم قرار دارد و بیشتر از کشورهای صنعتی‌ای چون آلمان، کره‌جنوبی و کانادا نفت مصرف می‌کند. درحالی‌که بخش عمده نفت تولیدی این کشور در داخل مصرف می‌شود، فقط 7میلیون بشکه نفت برای صادرات باقی می‌ماند. این در حالی است که هزینه و مصرف دولت رو به افزایش است.

با توجه به همه آنچه گفته شد، برای آنکه عربستان توان اقتصادی‌اش را تضمین کند باید از قیمت بالای نفت اطمینان داشته‌باشد. این اطمینان وقتی حاصل می‌شود که قیمت سرانه هر بشکه با قیمت اعلام شده در بودجه عربستان متوازن باشد. این قیمت که عربستان آن را قیمت منصفانه می‌خواند، در سال‌های اخیر به‌شدت افزایش یافته‌است. النعیمی وزیر نفت عربستان چندی پیش گفت: در سال 1997فکر می‌کردم 20دلار در هر بشکه قیمت منطقی و منصفانه است. در سال 2006فکر می‌کردم 27دلار منطقی است اما الان از 100دلار حرف می‌زنیم. براساس اطلاعات شرکت سرمایه‌گذاری نفت عربی، قیمت منطقی برای هر بشکه نفت اکنون 94دلار است و این کمتر از قیمت نفت برنت است. از نظر ایران قیمت هر بشکه نفت باید 125دلار باشد و این اختلاف میان ایران و عربستان در اوپک است اما اگر اصلاحات لازم برای تأمین منابع جدید درآمدی در کشورهای تولیدکننده ایجاد نشود، این قیمت منطقی از این هم بیشتر می‌شود. براساس برآورد شرکت سرمایه‌گذاری جده که یکی از مهم‌ترین مراکز اطلاعات اقتصادی عربستان است، تا سال 2020قیمت منطقی نفت برای هر بشکه به 118دلار می‌رسد. به این ترتیب ذخایر نقدی عربستان به‌شدت کاهش می‌یابد و تا سال 2025به نفت 175دلاری و تا سال 2030به نفت 300دلاری نیاز خواهد داشت. به این ترتیب عربستان برای متوازن کردن بودجه‌اش در آینده یا به حفاری و تولید نفت بیشتر نیاز دارد تا مقدار نفت بیشتری با قیمت ارزان‌تر بفروشد و کسری بودجه‌اش را جبران کند یا باید تولیدش را کاهش دهد تا قیمت نفت در بازارهای جهانی بالا برود. گره بحث و اختلاف نظر میان شاهزاده ترکی و النعیمی هم همین است.

هر دوی این مقامات سعودی اهمیت درآمد‌های نفتی برای بقای خاندان سعودی را خیلی خوب می‌دانند اما درباره چگونگی اداره این وضعیت اختلاف نظر دارند. شاهزاده ترکی بر این عقیده است که عربستان باید ظرفیت تولید خود را بالا ببرد اما نعیمی که مسئول تحقق این هدف و برنامه است، ترجیح می‌دهد ظرفیت تولید را در این حد حفظ کند و حتی آن را کاهش بدهد. اگر تاریخ راهنمای ما باشد، می‌توانیم حدس بزنیم و راه و پیشنهاد نعیمی عملیاتی می‌شود. از سال 1980قیمت نفت در بازارهای جهانی تقریبا چهاربرابر شده‌است اما عربستان که یک‌پنجم ذخایر نفتی جهان را دراختیار دارد، ظرفیت تولید خود را چندان افزایش نداده‌است. دلیل دیگر بی‌میلی النعیمی برای افزایش تولید نفت این است که از آنچه رئیس سابق اکتشافات شرکت سعودی آرامکو در سال 2007در ریاض به کنسول آمریکا گفته خبر دارد. براساس اطلاعاتی که از این مکالمه در سایت ویکی‌لیکس فاش شده، آن مقام سعودی گفته است که عربستان درباره میزان ذخایر نفتی‌اش بزرگ‌نمایی کرده و 40درصد بیشتر از حد واقعی رقم داده‌است. این به این معنی است که تولید در حد کنونی قابل دوام نیست.

اگر این ادعا درست باشد، یعنی تنها یک راه برای حکومت عربستان باقی مانده و آن بالا نگه داشتن قیمت نفت از طریق توقف تولید جدید با پیش‌بینی افزایش تولید نفت آمریکاست. معنی دیگر این است که برخلاف باور عمومی، افزایش کنونی تولید داخل نفت آمریکا تأثیر اندکی بر قیمت‌های جهانی نفت دارد. نفت کالایی است که قیمتش در بازار جهانی تعیین می‌شود. اگر آمریکا حفاری و تولید بیشتری کند، عربستان تولیدش را کاهش می‌دهد و به این ترتیب رابطه میان عرضه و تقاضا تنظیم می‌شود و قیمت همچنان بالا می‌ماند.

اختلاف‌نظری که میان شاهزاده ترکی و علی النعیمی درباره وضعیت تولید نفت عربستان در آینده وجود دارد، بر آینده اقتصاد جهان تأثیر زیادی خواهد داشت. چه عربستان این وضعیت را دوست داشته‌باشد و چه نداشته‌باشد- که احتمالا ندارد- بازار جهانی انرژی در آینده رقابتی‌تر می‌شود. در یک بازار رقابتی نفت باید توسط همه تولیدکنندگان و براساس ذخایرشان تأمین شود. آمریکایی که تنها 2درصد ذخایر متعارف نفت جهان را دارد نمی‌تواند بیشتر از عربستانی که 10برابر بیشتر نفت دارد، نفت تولید کند. عربستان خود را تولیدکننده‌ای مسئول و حساس نسبت به نیازهای کشورهای تولیدکننده نشان داده‌است. این نیازها رو به رشد هستند. اگر عربستان تولیدش را متناسب با این نیازها افزایش ندهد آمریکا از کارت خود استفاده می‌کند و با استفاده از ذخایر گاز طبیعی، این خلأ را جبران می‌کند. وقتی خودروها و کامیون‌هایی که در آمریکا به فروش می‌رسند با سوختی راه بروند که از گاز طبیعی به‌دست می‌آید و محصول خود آمریکاست، قیمت سوخت در بازارهای داخل آمریکا تعیین می‌شود نه در ریاض. به‌زودی سیستمی که در آن مصرف‌کنندگان نفت مجبور باشند برای تأمین کسری بودجه و تعهدات دولت عربستان پول بیشتری برای نفت بپردازند تغییر می‌کند؛ آن هم در روزهایی که اکثر کشورهای جهان با مشکلات و بحران مالی روبه‌رو هستند و به‌دنبال کاهش تعهدات مالی‌شان.

فارن پالیسی

کد خبر 220259

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار غرب آسیا

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز