در روابط عمومی نمیتوانیم بگوییم دقیقا چقدر بر مخاطبان سازمان متبوع اثر گذاشتهایم. نمیتوانیم بگوییم فعالیت ما دقیقا چه اندازه رفتار مخاطبان سازمان را تغییر داده و نمیتوانیم بگوییم که دقیقا چه مقدار از فروش کالا یا خدمات شرکت از طریق فعالیت روابطعمومی به دست آمده است؛ این مسئله بهویژه در شرکتها، بنگاهها و سازمانهای اقتصادی بسیار مهم است. شاید به همین دلیل است که مدیران این سازمانها عموما بودجه کمی به روابط عمومیها اختصاص میدهند و آنها را در تصمیمگیریهای کلان سازمان شرکت نمیدهند.
با ظهور پدیده اینترنت و به تبع آن روابط عمومی الکترونیک، روابط عمومی آمارها و ارقامی در اختیارمیگذارد که بیشک میتوانیم با تکیه بر آن آمارها و ارقام، ارزیابی دقیقتری از فعالیتهای روابط عمومی داشته باشیم. این شاخصها عموما در فضای وب قابل شمارش هستند و با درنظر گرفتن فعالیت انجام شده و آمار بهدستآمده از بازدید سایت، میزان مشارکت در سایت و شاخصی به نام Bounce Rate، میتوان به شاخصی به نام «ضریب کارایی» دست یافت. مفهوم «ضریب کارایی» از حوزهای تخصصی در وب به نام سئو (SEO) وارد حوزه جدیدی به نام سئوپیآر (SEOPR) یا آخرین دستاورد روابطعمومی الکترونیک شده است.
ضریب کارایی میتواند تمام فعالیتهای روابطعمومی را با درنظرگرفتن میزان موفقیت در فضای وب ارزیابی کند. این ارزیابی بهویژه برای سازمانهای داناییمحور، سازمانهایی که خدماتشان از طریق اینترنت عرضه میشود و شرکتهایی که کالاهایشان را در اینترنت میفروشند اهمیت دارد. اما سازمانها، شرکتها و بنگاههای اقتصادی نیز با اولویت کمتری به ضریب کارایی نیاز دارند.با تکیه بر این ضریب، مقیاس خوبی برای ارزیابی روابط عمومیها خواهیم داشت. در واقع میتوانیم با تکیه بر فعالیتهای قابل ارزیابی کمی، فعالیتهای کیفی روابطعمومی را ارزیابی کنیم.
خوشبختانه با ورود و روزآمد شدن پنگوئن و پاندا در الگوریتم گوگل، تبلیغات جایگاه خودش را برای دریافت رتبه صفحه از دست داده است. سئو نیز در این میان به اعتقاد برخی صاحبنظران با این تغییرات مرده است. همه اینها نویدبخش عرصه جدیدی به نام سئوپیآر (SEOPR) در فضای وب است.اگر روابطعمومیها خودشان را به این سلاح مجهز نکنند در آینده با مشکلات فراوانی روبهرو خواهند شد.
ضریب کارایی نشان میدهد که فعالیت ما تا چه اندازه توانسته در محبوبیت، بازدید از سایت، دریافت لینک و طرحشدن موضوعات در شبکههای اجتماعی تاثیرگذار باشد. همچنین تمام فعالیتها در مقایسه با تاثیرشان مورد ارزیابی قرار میگیرند. بهعنوان مثال وقتی روابط عمومی اقدام به برگزاری نمایشگاه میکند، در پروسهای دوماهه، تمام لینکهای دریافتی مورد ارزیابی قرار میگیرد. این ارزیابی به ما درصدی میان صفر تا 100 میدهد که با استفاده از آن میتوان با درنظر گرفتن هزینههای آن سمینار و مقایسه آن با روشهای دیگری که میتوانسته همین اندازه از پوشش، دریافت لینک و مراجعهکننده به سایت را به همراه داشته باشد، ضریب کارایی «برگزاری نمایشگاه» را محاسبه کرد.
ضریب کارایی میتواند نرخ تاثیر فعالیت روابطعمومی را در میزان فروش ارزیابی کند اما این ضریب توانایی محاسبه همه اثرات فعالیت روابطعمومی را ندارد که این یک نقطه ضعف برای آن به شمار میرود. با این حال از آنجا که سازمانهای تجاری بیشتر تاکید بر اثر بخشی در فروش دارند، این شاخص میتواند کارایی روابط عمومی را در فروش، مشارکت، دریافت لینک، دریافت رتبه سایت و... محاسبه کند.
با توجه به اینکه این ضریب برای نخستینبار در حوزه روابطعمومی ایرانی مطرح میشود، امید است که دانشجویان در مقاطع کارشناسیارشد و دکتری روابطعمومی، کارهای تحقیقاتی برای بسط این نظر ارائه کنند تا بتوانیم جایگاه روابط عمومی را به عنوان نهادی کارا در کشور تغییر دهیم.