- آیا انقلاب مصر ناکام بوده است؟ اگر بوده، علت چیست؟
می توان گفت ناکام بوده است. بهعلت اینکه مردم به مطالباتی که داشتند، دست نیافتند. مطالباتشان تغییر نظام مبارک بود. مبارک رفت اما سیستم مبارک همچنان پابرجاست. میخواستند مشکلات اقتصادیشان حل شود اما چند برابر شد. قبل از انقلاب امنیت داشتند، امروز ناامنی دارند.
- علت این ناکامی آیا به شخص مرسی و خطاهایش برمیگردد و آیا اگر فرد دیگری غیراز مرسی رئیسجمهور میشد شرایط اکنون بهتر بود؟
در وهله نخست به شخص مرسی برمیگردد. اما چون مرسی نماینده یک جریان فکری و سازمانی با پیشینه طویل المدت به نام اخوانالمسلمین است این ناکامی به آنها هم برمیگردد. به علت اینکه اخوانیها شیفته قدرت شدند و خواستند به هر قیمتی شده قدرت را حفظ کنند و در نتیجه اجازه ندادند نیروهای رقیبشان همدوش آنها جلو آیند و در نتیجه این اتفاقات افتاد. اگر هر نیروی دیگری به جای مرسی سر کار میآمد و این سیاست را در پیش میگرفت او هم به اینجا میرسید.
- خواستههای مخالفان مرسی چیست؟
این خواستهها قبلا خیلی محدود بود. اما به مرور چون پاسخ درستی ندیدند و سرکوب هم شدند، این مخالفتها هم افزایش یافت، هم شمار افراد بیشتری را در برگرفت و هم اینکه تعداد خواستهها بیشتر شد. خواستههایی که الان مطرح میشود کنارهگیری مرسی، انتخابات زودرس و بعد تغییر قانون اساسی است. چون مرسی این قانون اساسی را که با تعداد اندکی آرا تأیید شد، مصوب تلقی کرد، در نتیجه او میخواهد آن را بر صددرصد مردم اعمال کند، طبعا آنها هم مخالفت میکنند.
- چه اقدامی میتواند به این ناآرامیها پایان دهد؟ برخیها موضوع انقلاب دوم را مطرح میسازند.
بعید میدانم کسی دنبال انقلاب دوم باشد، زیرا همان انقلاب اول مصیبت کافی ایجاد کرد نظیر فقر و ناامنی. ناامنی که نبود اما فقر بود و امروز خیلی بدتر شده. درنتیجه دنبال آن نیستند اما آنها به این ناآرامیها ادامه خواهند داد تا زمانی که به حداقل خواسته هایشان برسند یا به خواستهای برسند که از نظر آنها پاداش خوبی باشد برای این کارهایی که میکنند که فکر میکنم همان رفتن مرسی باشد.
- بهنظر شما حمله اخیر به شیعیان مصر امتداد درگیریهای شیعه و سنی و تأثیر تحولات سوریه است یا اینکه مؤلفهای از تحولات داخلی مصراست؟
ادامه همان بحران است. این خط آمریکاست که میخواهد هزینههای خود را کم کند و در نتیجه بهترین حالت ممکن به راه انداختن جنگ مذهبی است. در اینگونه جنگها انگیزهها قوی است و دوطرف میخواهند به احدیالحسنیین برسند یعنی میخواهند یا شهید شوند یا پیروز شوند.
بنابراین غربیها به این موضوع دامن میزنند. هم غرب و هم چین و روسیه خواستار این هستند که جنگ در سوریه ادامه یابد. یکی از علل آن هم، نیروهای کنونی سلفیها و نیروهای طرفدار القاعده هستند و در این سو، سوریه و حزبالله و ایران است و هر کدام از این دو طرف کشته شوند، به نفع غربیهاست. در ثانی میتوانند این نوع جنگها را توسعه و گسترش دهند.