سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲ - ۰۸:۵۴
۰ نفر

در فرهنگ فلسفه اسلامی، حکمت متعالیه، فلسفه‌ای اشراقی با آموزه‌هایی چون اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود، امکان فقری، حرکت جوهری و... شناخته می‌شود؛ حکمتی که در ساحات مختلف هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی واقع‌گراست و غایت آن معرفت حقیقت به قدر و توان ذهنی و وجودی انسان است.

حکمت سیاسی متعالیه

 از منظر تاریخی اما حکمت متعالیه، نظامی حکمی محسوب می‌شود که به وسیله صدر‌المتالهین در قرن یازدهم هجری پایه‌گذاری و طی تنها 2 قرن بعد تبدیل به اصلی‌ترین جریان حکمی فلسفی ایران زمین شد و بعد از ملاصدرا و در قرون اخیر با تلاش مجدانی چون حکیم زنوزی، حکیم سبزواری، علامه رفیقی قزوینی، علامه شعرانی، علامه‌طباطبایی و امام‌خمینی و شاگردان ایشان توسعه‌یافته است. اما از آنجا که حکمت متعالیه را جدای از بعدنظری در بعد عملی نیز می‌توان پی گرفت، بحث «حکمت سیاسی متعالیه» به‌عنوان نظریه کتاب حاضر مورد توجه قرار گرفته است. کتاب حکمت سیاسی متعالیه تالیف ابوالحسن حسنی که توسط نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است در پی نظریه‌پردازی خویش به تبیین موضوع حکمت سیاسی متعالیه پرداخته و طی آن سعی در ایضاح مفهومی این اصطلاح دارد. این کتاب که در 5 بخش تدارک دیده شده است با این عناوین، بخش اول: درآمد سخن، بخش دوم: کلیات، بخش سوم: روش‌شناسی حکمت متعالیه، بخش چهارم: مبانی حکمت سیاسی متعالیه و بخش پنجم: مسائل حکمت سیاسی متعالیه سعی در ارائه یک ساختار منسجم از موضوعی با عنوان حکمت سیاسی متعالیه دارد. همچنین در پی این نتیجه‌گیری از آنجا که حکمت متعالیه مدعی سازگاری با دین است و در راستای این ادعا و برای پایداری این سازگاری هم در مبادی وهم در مبانی بر‌هان‌هایش و در نتایج حاصله دین را چیرگی داده است. پس حکمت متعالیه باید به‌عنوان مبدا عقلی اندیشه در سیاست دینی نیز قرار بگیرد.

کد خبر 223375

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز