مسلما امید نسبت به سیاستهای مناسب دولت جدید یکی از عوامل رونق سهام بانکهاست، اما در شرایط کلیتر باید این مسئله موشکافی شود که چگونه میتوان رشد اخیر سهام بانکها را تحلیل کرد و آیا میتوان به آینده آنها نیز امیدوار بود؟
در این میان برخی تحلیلگران مسئله امکان حذف تدریجی تحریمهای بانکی را در صعود سهام بانکها برجسته میکنند و رأی یک دادگاه بریتانیایی به رفع تحریم بانک ملت شاهد مثال قرار میگیرد. اگرچه رفع تحریمهای بانکی میتواند تأثیر مثبتی بر سهام آنها بگذارد اما روند کند رفع این تحریمها، در اروپا، از یک طرف و تفاوت موضع آمریکا، از طرف دیگر موجب میشود، امکان بروز تحول ریشهای در این مسیر کم باشد.
از سوی دیگر، برخی تحلیلگران رشد زیاد از حد نقدینگی در 8سال اخیر را عامل رشد سهام بانکها قلمداد میکنند و آن را فرصتی برای بازار پول میدانند. در حال حاضر رقم نقدینگی به مرز 450هزار میلیارد تومان رسیده است. البته این انتظار وجود دارد که افزایش نقدینگی تا چند سال دیگر نیز ادامه یابد. حال میتوان پرسید که آیا رونق بانکها بهطور مستقیم از افزایش نقدینگی متاثر میشود؟
البته اگر بانکها بتوانند نقدینگی را جذب کرده، آن را تبدیل به تسهیلات مطمئن کنند میتوان گفت؛ رابطهای میان رشد نقدینگی و شکوفایی بانکها وجود دارد. با این حال میتوان مشاهده کرد تا سال 1391، با وجود رشد مداوم نقدینگی، بانکها نتوانستند چرخش کار و کارایی خود را افزایش دهند.البته بهنظر میرسد که از سال 1391به این سو تحولی در حوزه بهبود فعالیتهای بانکی آغاز شده که مهمترین دلیل آن افزایش حمایتها از نظام بانکی برای تأثیرگذاری بر نقدینگی سرگردان و بازار متلاطم ارز بود.
افزایش حجم نقدینگی سرگردان و نوسان عجیب بازار ارز، موجب شد؛ سیاستگذاران اقتصادی بهطور جدی به فکر بهرهبرداری از بانکها برای ساماندهی نظام پولی کشور بیفتند، چیزی که تا به حال مغفول مانده بود. اما اینکه تا چه حد این نوسازی نظام بانکی بر سهام بانکها تأثیرگذار خواهد بود هنوز مشخص نیست. البته این موضوع به انعطاف و قدرت ساماندهی بانکهای کشور هم مربوط میشود که هنوز چندان قابلتوجه نیست.