این مراسم در ادامه آیینهای بزرگداشت بزرگان فرهنگ و ادب ایران است که امسال با عطار نیشابوری در 25 فروردین آغاز شد و حالا، پس از حدود یک ماه، یکبار دیگر به نیشابور رسیده است.
پس از عطار، اول اردیبهشت مراسم بزرگداشت سعدی شیرازی برگزار شد و پس از آن و تنها 2 روز بعد، در سوم اردیبهشت، مقام بلند خالق کشکول را گرامی داشتیم، «بهاءالدین محمدعاملی» معروف به شیخ بهایی که حالا زادگاهش، بعلبک لبنان، دور از دستان ادبدوستان هموطنش است و برای دیدارش تنها به آرامگاه شیخ بزرگ در حرم مطهر حضرت رضا(ع) بسنده میکنند.
همچون مولانا که در قونیه ترکیه آرام گرفته است و نظامی که غریب گنجه جمهوری آذربایجان است.
پس از شیخ، خراسانیان، ثروتمندترین ایرانیان در آسمان ادب، 25 اردیبهشت آرامگاه بزرگترین حماسهسرای جهان را گلباران کردند و حالا، دوباره تنها 3 روز بعد، روز ملی مرگاندیشترین شاعر – فیلسوف ایران، سبب شد محمدحسن صفار هرندی، برای پنجمینبار در طول تنها یک ماه، پیام بزرگداشت بنویسد: «خیام حکیم الهی و شاعری سحرآفرین است که درد فلسفی وی در رباعیات پرارجش از آبشخور وحدانیتی محض سیراب گردیده و راه به فراخنای سبز و روش دانایی و یقین برده است.»
خیام در سالهای 430 تا 440 هجری قمری، یعنی حدود هزار سال پیش در نیشابور، چشمهایش را برای نخستینبار باز کرد و 80 تا 90 سال بعد، همانجا، برای آخرین بار بست.
در این 80 – 90 سال، 125 رباعی سرود، اما هیچکدام در آن ایام منتشر نشد. مردم آن روزگار، نگاه ویژه او را به مرگ و حیات، چندان خوش نمیداشتند و برای درک دنیای بزرگ اندیشه متفاوت او، قرنها زمان لازم بود.
«امروزه معرفت و شناخت جامع شخصیتی چون حکیم عمر خیام نیشابوری میتواند الگویی شایسته، فراروی تمام پژوهندگان علم و دانش و ادب، بهویژه نسل جوان کشورهای اسلامی قرار دهد تا با تکیه بر پیشینه غنی و پرافتخار خویش، آوازه بزرگی و عظمت این مرز و بوم مقدس را به گوش جهانیان برسانند.»
اما خیام که در تمام عمر، دست از تفکر برنداشت و حتی هرگز ازدواج هم نکرده همانطور که وزیر ارشاد میگوید، الگوی عالمان نیز میتواند باشد. حتی بیش از ادیبان. او اثر بزرگ خود را در جبر وقتی نوشت که هنوز حتی 30 سال هم نداشت.
کتابی درباره معادلههای درجه سوم به زبان عربی که هنوز اثری قابل استناد است. پس از آن رسالهای در شرح مشکلات کتاب مصادرات اقلیدس که یکی از مهمترین متون ریاضی کهن است و همارز با نظریه اقلیدس قرار میگیرد، نوشت.
تدوین تقویم جلالی، تحلیل مسائل بنیادین موسیقی و بسیاری دیگر از رسالهها و یافتههای دیگر علمی، ازجمله دیگر دستاوردهای خیام است. ولی شهرتش در بین عامه مردم غرب نیز بسیار تحت تأثیر ترجمه رباعیاتش توسط فیتز جرالد انگلیسی است.
از نکات جالب زندگی خیام، هم مکتب بودن با حسن صباح و خواجه نظامالملک است. هرچند زندگی خیام، همچون بسیاری دیگر از بزرگان آن روزگار ایران، آمیخته با افسانه است، اما میگویند این سه یار دبستانی در زمان کودکی، به یک مکتب میرفتند و با یکدیگر عهد کردند که هرکدام به جایگاهی رسید، آن 2 را یاری دهد.
هنگامی که سالها بعد، نظام الملک به وزیری سلجوقیان رسید، به خیام فرمانروایی نیشابور و حومه را پیشنهاد داد، ولی خیام نپذیرفت. نظامالملک هم در عوض برای او 10 هزار دینار مقرری تعیین کرد تا در نیشابور به او پرداخت کنند.
(محمدعلی فروغی در مقدمه تصحیحش از رباعیات خیام میگوید این داستان سند معتبری ندارد و برای اینکه راست باشد لازم است حسن صباح و خیام بیش از 120 سال عمر کرده باشند...)
حالا تندیس خیام در بخارست، پایتخت رومانی است و هتلی بهنام او در تونس ساختهاند، اما او در کهکشانها، جایگاه والاتری دارد. یکی از حفرههای کره ماه، به افتخار اخترشناس بزرگ ایران، «عمر خیام» نامگذاری شده است و یک سیاره کوچک نیز در سال 1980 بهنام او نامیده شد. یکی از موضوعات مورد بحث دو تن از شخصیتهای رمان معروف «گرگ دریایی» نوشته جک لندن، خیام است.
مارتین لوترکینگ در سخنرانی تاریخیاش از خیام شاهد مثال آورد و انجمن ادبی عمر خیام در لندن در سال 1983 دو بوته گل سرخ بر مزار فیتز جرالد کاشت و لوحی را نصب کرد که بر آن نوشته است: «این بوتههای گل سرخ که در باغ کیو پرورده شده و تخم آنرا سیمپسن از سر مقبره عمر خیامی در نیشابور آورده است، به دست چندین تن از هواخواهان ادوارد فیتز جرالد از جانب انجمن عمر خیام، غرس شد.»