به گزارش ایسنا، بدیهی است که مواجهه با وقایع تاریخی صرفا باید از منظر تاریخی و در نظر گرفتن شرایط زمانی آن واقعه باشد و بهرهبرداری سیاسی و جناحی از تاریخ دور از انصاف است.
در این باره با سید محمود طالبیان که پیش از این مسئولیت بازنشستگان معاونت تحقیقات اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس خراسان رضوی را بر عهده داشته است، به گفتوگو نشستیم تا شرایط نظامی و سیاسی پیش از پذیرش قطعنامه را بررسی کنیم.
موضعگیری یکطرفه سازمانهای بینالمللی
یکی از مقولات مهم درباره جنگ تحمیلی، نابرابر بودن آن و برخورد ناعادلانه جامعه جهانی با آن است.محمود طالبیان، مدرس دانشگاه در این باره به خبرنگار ایسنا گفت:عملکرد شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره جنگ عراق علیه ایران قابل مقایسه با جنگ عراق و کویت نیست.
وی ادامه داد: شواری امنیت یک هفته بعد از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، قطعنامهای صادر کرد و در آن صرفا ابراز نگرانی شد و در متن قطعنامه هم از واژه «منازعه» استفاده نشد تا مسئولیتی برای این شورا ایجاد نشود و پس از آن هم 22 ماه سکوت کرد،ولی در قبال جنگ کویت،24 ساعت پس از شروع حمله عراق شورا تشکیل جلسه داد و قطعنامه صادر کرد.
- چرا پس از آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد سال 1361 پیشنهاد آتشبس را نپذیرفتیم؟
طالبیان در پاسخ به این سوال گفت: ایران در قبال پذیرش قطعنامه آتشبس، خواستههایی داشت که سازمان ملل حاضر به گنجاندن آنها در قطعنامه نشد. این خواستهها عبارت بودند از:اعلام متجاوز بودن عراق،برقراری آتشبس همزمان با پذیرش قطعنامه و پرداخت غرامت جنگ از سوی عراق.
این رزمنده دورن دفاع مقدس یادآور شد: قطعنامه 598 شورای امنیت، برخلاف قطعنامههای پیشین،برای نخستین بار با عنوان «منازعه بین ایران و عراق» صادر شد. آمریت در آن غالب بود و مفصلترین قطعنامه صادره محسوب میشد. جمهوری اسلامی ایران پیش از آن تمامی قطعنامهها را به دلیل بیتوجهی به خواستههای خود رد میکرد، اما در قبال این قطعنامه سیاست دیگری اتخاذ کرد و با رایزنی سیاسی سعی شد تا مفاد آن مطابق خواست ملت ایران تصحیح شود.
جانشین فرمانده سپاه فردوس در دوران دفاعمقدس، خاطرنشان کرد: هرچند بعضی تحلیلگران معتقدند بهتر بود تمام قوای کشور بسیج میشد و جنگ در آن مقطع پایان نمیپذیرفت اما بیشتر صاحبنظران بر این باورند که ادامه جنگ چندان معقول نبود و با توجه به حضور تمام قد نیروهای خارجی در خلیج فارس، در صورت ادامه جنگ هم تضمینی برای پیروزی قطعی وجود نداشت.
استراتژی ایران برای پایان جنگ
طالبیان، استراتژی ایران برای پایان جنگ را تصرف یک منطقه ارزشمند از عراق دانست و گفت: ایران با چنین راهبردی درصدد بود تا بر سر میز مذاکره موضع برتر داشته باشد. درنتیجه، تصرف جزیره استراتژیک فاو، یکی از بزرگترین پیروزیهای ایران پس از آزادسازی خرمشهر بود و باعث شد تا صحنه جنگ به سود ایران تغییر کند و در مقابل اعتبار سیاسی و نظامی عراق زیر سوال برود.
مسئول بسیج شهرستان گناباد در دوران دفاع مقدس، تاکید کرد: آمریکا که شاهد زوال عراق و برتری ایران بود، تصمیم گرفت بیش از گذشته در عرصه نبرد حضور یابد. اقدامات ایالات متحده از این مقطع به بعد نشان داد که این کشور درصدد است به ایران اعلام کند که با آمریکا - و نه عراق - مواجه است. بنابراین «فاو» با هدایت اطلاعاتی و راهبردی آمریکا بازپس گرفته شد و استراتژی «دست برتر» ایران برای خاتمه جنگ دگرگون شد.
این استاد دانشگاه افزود: حضور و مداخله مستقیم آمریکا به نفع عراق در جنگ، راهبرد «جنگ بدون برنده» آمریکا را آشکارتر کرد. رزمندگان ایرانی برای تصرف فاو، 70 روز مقاومت کردند اما بعدها در کمتر از 36 ساعت این منطقه حساس از دست رفت. در این شرایط ایران هدف بعدی خود را فتح بصره قرار داد. در این راستا «عملیات کربلای 4 » سوم دیماه 1365 آغاز شد ولی به دلیل هوشیاری دشمن،24 ساعت بعد متوقف شد. در این مرحله غلبه بر پیامدهای سیاسی- نظامی عملیات کربلای 4 بسیار دشوار بود.
وی ادامه داد: «عملیات کربلای 5 » با هدف تصرف بصره انجام شد اما اوضاع همانند نبرد فاو، به جنگ فرسایشی تبدیل شد.
گسترش جنگ در شمالغرب
این رزمنده دوران دفاعمقدس افزود: در زمستان سال 1366 که درگیری در منطقه خلیج فارس کاهش پیدا کرد، باقیمانده توان و امکانات سپاه از دریا به منطقه شمالغرب منتقل شد که نتیجه آن انجام «عملیات والفجر 10» بود. عراق در برابر این عملیات، هیچگونه واکنش شدیدی انجام نداد و با بمباران شیمیایی خسارات و تلفات زیادی به با رآورد. تصور میشد اگر در جبهههای شمالغرب حمله آغاز شود، عراق نیز نیروهای خود را بر آن منطقه متمرکز خواهد کرد اما این اتفاق نیفتاد. بنابراین برخی تحلیلگران معتقدند که ایران دو راه بیشتر نداشت، حفظ انقلاب یا ادامه جنگ.
حملات شیمیایی عراق
طالبیان در خصوص حملات شیمیایی عراق گفت:عراق از دهه 1970 میلادی برای تهیه و تولید سلاحهای شیمیایی به موازت اقدام برای دستیابی به سلاح اتمی تلاش خود را آغاز کرد. ارتش عراق پس از تجاوز به ایران،ابتدا این سلاحها را به صورت محدود به کار گرفت ولی از سال 1362 تا پایان جنگ،تولید و استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی به نحو شگفتانگیزی افزایش یافت.
وی در مورد تعداد این حملات خاطرنشان کرد: تعداد حملات شیمیایی عراق از دی ماه 1359 تا اسفند 1366، جمعا 242 مورد بود که قربانیان آن 44 هزار نفر ذکر شده است. همچنین عراق 6000 بمب شیمیایی در جنگ علیه ایران به کار گرفت.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: جنایتی که صدام در منطقه کردنشین «حلبچه» بر ضد شهروندان خود مرتکب شد، هر روز امکان داشت در یکی از شهرهای بزرگ ایران اتفاق بیفتد و چنین کاری مطمئنا شرایط جنگ را بسیار پیچیده و دشوار میکرد.
حمله موشکی آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران
طالبیان در مورد آخرین اقدام آمریکا گفت: آمریکاییها که از مقاومت ایران خشمگین بودند و به زعم خود، ادامه جنگ را به زیان امنیت انرژی میدیدند، تصمیم گرفتند تا به هر نحو ممکن جدیت خود برای خاتمه را علنی کنند.
وی ادامه داد:در نتیجه، ناو «وینسنس» آمریکا در یک اقدام جنایتکارانه، دوازدهم تیر 1367 با شلیک دو فروند موشک به هواپیمای ایرباس جمهوری اسلامی ایران، جان 290 تن انسان غیرنظامی را گرفت. آمریکا برای محدود کردن اثرات منفی این اقدام در افکار عمومی، در نخستین واکنش مدعی شد هواپیمای ایران نظامی بوده و قصد هدف قرار داد ناو آمریکایی را داشته است.
این استاد دانشگاه افزود: آمریکاییها تمایل داشتند به طرف ایرانی تفهیم کنند که برای به دست گرفتن ابتکار عمل در جنگ از هر اقدامی علیه مردم ایران بهره خواهد گرفت. به همین دلیل، رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا حمله ناو آمریکایی به هواپیمای غیرنظامی ایران را اقدامی «شایسته» خواند. البته در قطعنامهای که پس از این اقدام صادر شد، کشور ایران، محق اعلام شد.
بحران در حوزه صادرات نفت (جنگ نفتکشها)
طالبیان با اشاره به درآمد اصلی ایران، یعنی نفت، گفت: در اواخر جنگ تحمیلی، صدور نفت از خلیج فارس نیز با مشکل مواجه شده بود. علاوه بر این، جزیره خارک که بیشتر سکوهای نفتی در آن قرار دارد، مرتب توسط هواپیماهای عراقی بمباران میشد.
این پژوهشگر تاریخ دفاع مقدس گفت: صادرات نفت ایران در سالهای بین 1363 تا 1365 کاهش یافت. علاوه بر این، قیمت نفت هم از 26 دلار در هر بشکه به شش دلار رسید و در نتیجه درآمد نفتی ایران با کاهش چشمگیری مواجه شد.
کمکهای تسلیحاتی به عراق
طالبیان اظهار کرد: دولت آمریکا برای جلوگیری از شکست عراق، باید این کشور را به لحاظ تسلیحاتی تقویت میکرد. برای تحقق این هدف با مانعی جدی روبرو بود و آن این بود که کنگره آمریکا پیش از جنگ،عراق را به دلیل نقض حقوق بشر و تروریسم تحریم کرده بود. حال یا باید تحریمها لغو شود و یا این که تسلیحات آمریکایی از طریق کشوری ثالث به عراق ارسال شود. سلاحهای آمریکایی شامل موارد زیر بوده است:
تجهیزات الکترونیک،انواع ماشینآلات،دستگاههای حساس و کامپیوتری فوقالعاده قوی که در امر تولید سلاحهای شیمیایی- موشکی و هستهای نقش حساسی دارند و هلی کوپتر «بل».
دستیابی عراق به موشکهای «اسکاد» و جنگ شهرها
طالبیان در مورد تحول قدرت هوایی عراق پس از دستیابی این کشور به موشک، افزود: روسها به تلافی کمک ایران به مجاهدان افغان، به عراق موشکهای «اسکاد بی. و «سی» دادند.
وی ادامه داد: صدام با تغییر ساختار اسکاد به موشک جدیدی دست یافت و چون میخواست به کشتار غیرنظامیان مشروعیت بخشد، آن را «الحسین» نامگذاری کرد. الحسین که بردی دو برابر موشک اسکاد- بی داشت، برای هدف قرار دادن تهران تولید شد. هدفی که تا پیش از این تنها با حمله جنگندههای عراقی قابل وصول بود.
این پیشکسوت جهاد و ایثار،افزود: عراقیها با مهندسی معکوس موشکهای اسکاد، از هر سه موشک اسکاد، دو موشک الحسین تولید کردند. مخازن ترکیب اکسیژن و سیستم مراقبت فشار آن ساخت آلمان بود، بدین ترتیب عراقیها به تدریج موفق به تولید موشک «العباس» با برد 860 کیلومتر شدند. این تغییر بنیادین در موازنه نظامی، یکی از عوامل اصلی تصمیم ایران برای قبول قطعنامه 598 بود.
طالبیان به کمکهای انگلیس در این خصوص اشاره کرد و گفت: این کشور بیش از 5/1 میلیارد دلار کالای تکنولوژی پیشرفته به عراق صادر کرد. دستیابی عراق به این تکنولوژی این امکان را برای بغداد فراهم کرد که بُرد موشکهای اسکاد روسی را به 600 کیلومتر افزایش دهد.
کمکهای مالی به عراق
طالبیان در خصوص کمکهای مالی خارجی به عراق گفت: میزان این کمکها روشن نیست،ولی انتشار برخی آمار و ارقام نشان میدهد این کمکها بسیار زیاد بوده است. بخش وسیعی از این کمکها را چند کشور حاشیه خلیج فارس تامین کردند.
این رزمنده دوران دفاع مقدس در این راستا با اشاره به اظهار نظر «وفیق السامرایی»،مسئول بخش ایران در استخبارات عراق،افزود: کشورهای حوزه خلیجفارس بیش از 45 میلیارد دلار به عراق کمک کردند،که بیش از نیمی از آن به عربستان سعودی تعلق داشت.
وی گفت: هم چنین بخش دیگری از این کمکها شامل 300 میلیون دلار بود که آمریکا در سال 1361 برای خرید برنج و گندم در اختیار رژیم عراق قرار داد. این کمک تدریجا افزایش یافت و در مجموع به بیش از پنج میلیارد دلار رسید.