به گزارش فارس، مراسم تشییع پیکر زندهیاد محمود استادمحمد صبح روز 5 مرداد ماه مقابل تالار وحدت برگزار شد.
اجرای این برنامه بر عهده احسان کرمی بود و او در ابتدای صحبتهایش گفت: امروز یکی از شریفترین صاحبان قلم را به خاک میسپاریم.
خوشا به حال کسانی که اینجا هستند و نگذاشتند خاطرشان تبدیل به افسوس شود. این روزها تحت تاثیر درگذشت این مرد دوست داشتنی و شریف ممکن است مسئولان ما قول هایی دهند اما باید بدانند که جامعه ایران به اندازه کافی مظلوم است پس چیزی نگویند که شرمنده شوند.
در ادامه خسرو حکیمرابط نویسنده،بازیگر و پژوهشگر تئاتر طی یادداشتی بیان داشت: فیلی که در «زمستان» از «مستان» بود و پیل بود و ... زنده بود و زنده «مرده» او به مشتی خاک خریده شد و ... .
«موجودات» «فیلوفیل» با همه «علاقه»ای که به فیل دارند، معمولا به سختی میتوانند فیلی بخرند، چه رسد به فیلی که پیل هم باشد، زنده باشد و «خود» باشد، چنین پیلی هرگز «خویشتن» خویش را به اختیار هر «موجود» خریدار صاحب جاه و صاحب اختیار آب و علوفه زمانه نمیسپارد؛ حتی آن «موجودی» که برای سواری گرفتن از او و بار نهادن بر گرده وی حاضر باشد پالان ابریشمین و مطلا بر آن گرده بگذارد و باز هم چند آب آن خریدار خنگ، علفش تَر و تُرد و خودش خِبره، «دعوت کار، دعوت کننده» و چربزبان هم که باشد.
من اما، پیرفیلی را میشناختم که نه فقط فیل، بلکه براستی پیلی بود با عمری طولانی و رنجبار، که برهوت خشک و بیآب و علف را به جان خرید... پیل بود و پیل باقی ماند... زنده... پاکیزه ... تنها... .
باری اما... سرانجام، در آفتاب خیزان یک روز از هزاران روز سرد زمستانی نجیبانه سر نهاد و فرو خفت،... بیخیال و بیصدا ... اینگونه ... پاکیزه زاد، پاکیزه ماند و پاکیزه مرد.
خبر به شهر رسید... صداهای تلخ و شیرین درهم پیچید:
همشهریان ! بشتابید! پیلتان مرد! فیلی که پیل بود و زنده بود و تنها بود ... مرد. پیل.... زنده مرد!
همشهریان آمدند... به تماشا آمدند.
«موجودات» «فیلو فیل»، «فیل»، «بانان» «فیل» سواران - حسرت کشیدههای پیل زنده نیز همراه با «سیاه لشکری، نوحه خوانان خود را رساندند؛ مویهکنان و آشفته مو؛ سوار بر «موجوداتی» شکسته عاج و بریده گوش و بی خرطوم با همشهریان درآمیختند.
زنده پیل که تن نداده بود؛ مردهاش را قاپیدند؛ ارزان، کم زحمت و کم هزینه، به مفت، به قیمت ناداشته «مشتی خاک» خریدندش، بر شانهها بنشاندندش، به میدان بردندش، به تماشا گذاشتندش از خود کردندش ... خوردندش و در شعاع نیمه جان غروبی سرد زمستانی به خاک سپردندش و باز گشتند.
و آب شب را با خیال راحت خفتند، فردا شبان پیش رو را نیز خوش و فردا - و فردا روزان - را نیز خوش و خوشتر گذراندند...
و همشهریان «نجیب»، «شریف»، غمگین، شرمگین و دلتنگ، در سیاهی شب و در سکوتی سنگین به خانههای خود برگشتند... به سلامت به خانه برگشتند.
سپس ناصر زرافشان در خصوص محمود استادمحمد تصریح کرد: محمود استادمحمد روز به روز و ساعت و به ساعت به استاد تئاتر بدل شد و «محمود»های دیگر تئاتر نیز باید همین لحظات را پله به پله طی کنند تا به جایگاه استادمحمد برسند.
وی ادامه داد: مرگ یک هنرمند به دلیل مشکل نبود دارو و عدم امکان تهیه آن حقیقت تلخی است و اینکه امروز اینجا بایستیم و بگوییم کمبود دارو، نمایشنامه نویس بزرگ تئاتر ایران را از ما گرفت حقیقتی تلخ تر است.
زرافشان خاطرنشان کرد: یک سینه حرف دارم اما گرمای هوا و ایستادن در برابر جسد نمایشنامه نویسی که تئاتر ایران به آن مدیون است مجال حرف زندن را از من گرفته است.
در بخش دیگری از این مراسم فریبرز رئیس دانا نمایشنامه نویس و عضو کانون نویسندگان با بیان آنکه محمود استادمحمد میراث بزرگ تئاتر ایران بود گفت: این نمایشنامه نویس افتخار تئاتر لاله زار و فخر تئاتر جهان بود و ایمان دارم وی در کنار «استانیسلاوسکی»، «برتولد برشت» و «چخوف» در بهشت آرمانی به زندگی ابدی خود ادامه خواهد داد.
وی ادامه داد: اجل به استادمحمد فرصت نداد در غیر این صورت او میتوانست از برآیند نظریات آن سه نویسنده غربی که نامی از آنها بردم تئوری نمایش ایرانی و تئاتر متکی بر دیدگاه و عرفان شرقی را به مخاطبان و هنردوستان و فرهنگ این کشور غنی از تمدن ارائه کند.
در پایان اسماعیل خلج نویسنده و کارگردان تئاتر جملاتی را در خصوص محمود استادمحمد و آثارش بیان کرد.
بعد از سخنرانیها حجت الاسلام سیدمحمود دعایی نماز میت را بر پیکر این نمایشنامه نویس فقید قرائت کرد و در ادامه پیکر این هنرمند برای خاکسپاری در قطعه هنرمندان توسط هنرمندان تشییع شد.
در این مراسم هنرمندانی همچون بهروز بقایی، اسماعیل خلج، الهام پاوه نژاد، هنگامه مفید، مهرداد رایانی مخصوص، محمد حیدری،عزتالله مهرآوران، حبیب دهقان نسب، حسین کیانی، فرزین صابونی، مهدی صباغی، شهرام کرمی، مجید امرایی، بهزاد صدیقی، افروز فروزند، حسین مسافرآستانه، خسرو حکیم رابط، ناصر حسینی مهر، رضا بابک، اکبر زنجانپور، آرش دادگر، خسرو شهراز، اصغر همت، نگار جواهریان، ابوالفضل پورعرب، مسعود دلخواه، محمدرضا خاکی، نادر برهانی مرند، پرستو گلستانی، علی سرابی، محمد یعقوبی، آیدا کیخایی، رضا حداد، ابراهیم پشتکوهی، اصغر دشتی و ... و مسئولانی حجتالاسلام سیدمحمود دعایی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات، قادر آشنا رئیس مرکز هنرهای نمایشی، رحمت امینی رئیس مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری، اتابک نادری رئیس مجموعه تئاتر شهر و ...حضور داشتند.