توی صف فروشگاه جلوتر از من، زنی با دختربچه ۸-۹ ساله بسیار شیطون ایستاده بود. او در حال چیدن خرید خود روی میز صندوقدار بود. در همین میان، دختر شیرین زبانش بستهای پاستیل را مدام از جلوی صندوقدار برداشته و تو خریدهای مادرش میگذاشت و متقابلا مادر هم هوشیارانه و بسیار خونسرد، بسته را از میان خریدها برداشته و توی قفسه جای میداد.
این حرکت بسیار برای من جالب بود. چرا که این زن خرید بسیاری کرده بود و هزینه آن بسته پاسیل نمیتوانست فشاری از لحاظ مالی برای او باشد.
او دلیل مهمی برای این کار داشت. دلیلی که مانع خرید یک بسته پاستیل کوچک برای فرزندش میشد. چرا که این مادر دانا، پاستیل را در هر اندازه و حجم که باشد، برای فرزند خود مفید و سالم نمیدانست.
شما هم اگر بچهها را دوست دارید، اگر مسئول تربیت بچهای هستید که همه دنیا را برای او میخواهید و راضی نمیشوید، هیچ وقت در زندگی بیمار شده و یا شکست بخورد، به موقع به او "نه" بگویید. بچهها باید "نه" گفتن و "نه" شنیدن را یاد بگیرد. این امر در زندگی و آینده آنها نقش بسزایی دارد.
در روانشناسی، قدرت به تعویق انداختن خواستهها، یکی از ملاکها بلوغ انسان به حساب میآید. افراد این قدرت نه به یکباره بلکه به مرور زمان به دست میآورند.
انسان در روند زندگی و رشد خود یاد میگیرد که از خیر، بسیاری از چیزها به دلیل و شرایط خاص و یا برای رسیدن به اهداف بالاتر دست کشیده و گذرد.
او همچنین در طول عمر خود یاد میگیرد، آنچه را که میخواهد، با شرایط و امکانات خود سنجیده و سپس برای بدست آوردن آن تقاضا و تلاش کند.
شاید این موجود دوپا در شرایطی مجبور شود، تحقق خواستههای خود را به تعویق بیندازد. این امر تنها محدود به خواستههای خاص و ویژه نیست، بلکه میتواند از خواستههای ساده و کوچکی چون؛ خرید یک لباس گرفته تا خواستههای بزرگتر مانند خرید خانه یا بدست آوردن پست و مقام و یا حتی خواستههای عاطفی مانند، داشتن و برقراری رابطه خوب با کسی که دوستش دارد، اشد.
واضح است که بچهها معمولاخواستههای زیادی ندارند. شاید همه چیزهایی که میخواهند را بتوان با پرداخت کمی پول بیشتر تهیه و در دسترس آنها قرار داد. اما آیا این کار درست و به صلاح آنها است؟
شما به عنوان سرپرست کودک، نباید به همه خواستههای او بله بگویید. شاید با دادن جواب مثبت بخواهید شر یک بچه سمج را از سرت خود باز کنید. اما باید بدانید این پاسخ، شر بزرگتری را در آینده هم برای شما و هم برای فرزند شما بوجود خواهد آورد.
سعی کنید با قاطعیت به او "نه" بگویید و دلیل "نه" خود را به آرامی توضیح دهید و از او بخواهید که در باره توضیحات شما فکر کرده و آنها را درک کند.
برای مثال؛ اگر او یک اسباببازی جدید از شما میخواهد به او بگویید؛ پول شما برای خرید این اسباب بازی کافی نیست. مطمئن باشید بچهها میتوانند معنی محدود بودن پول و حد و حدود خود را درک کرده و راضی خواهند شد.
ممکن است فرزند شما برای خریدن یک بستنی یا یک بسته چپس گریه و زاری کند. نگران نشوید، کمی تحمل کنید و به او توضیح دهید که این خواسته برای سلامتی او مضر است و شما نمیتوانید با آن موافقت کنید.و خیلی موارد نظیر آن...
مطمئن باشید، بالاخره گریه و دادو فریادهای او به پایان خواهد رسید. کودکان خیلی زود، خواسته خود را فراموش میکنند. چرا که آنها یاد خواهند گرفت که با گریه و شلوغ کردن، نمیتوانند به خواستههای خود برسند.
والدین و سرپرستان کودک باید با درایت شگردهای چون ؛ پرت کردن حواس کودک و یا جلب توجه او به سایر چیزها، کودک را از گریه و زاری باز دارند.
اگر صرف ساکت کردن بچهها میخواهید سریع، چیزی را که میخواهد به او بدهیم به طور غیرمستقیم به او یاد میدهید که با گریه و شلوغ کاری میتواند به هرچیزی که میخواهد برسد. اینطور نیست؟
والدینی که بدون گفتن "نه" هر خواسته فرزند خود را برآورده میکنند و از این جهت نیز به خود میبالند که هرگز دل فرزند خود را نشکستهاند و یا هرگز به او "نه" نگفتهاند، باید بدانند و منتظر باشند، زمانی که فرزندانشان پا به جامعه میگذارند با "نه"های بسیاری مواجه خواهند شد. "نه"هایی که نه تنها باعث دل شکستگی، بلکه باعث سرشکستگی آنها نیز خواهد شد.
این کودکان سرمایه و ثروت آینده ما هستد. کافی است اینگونه کودکان در کنکور رد شوند یا برای استخدام کاری نه بشنوند یا در خواستگاری دختر مورد علاقه خود پاسخ "نه" دریافت کنند و یا .... گویی دیگر دنیا برای آنها به آخر رسیده است. در این شرایط، ممکن است، دست به کارهای نسنجیده و جبران ناپذیر بزنند و یا افسرده و منزوی شوند.
بنابراین، اگر فرزندان خود را دوست دارید، بهتر است در کنار همه بلهها وعشقهایی که به آنها میدهید، گاهی "نه" هم بگویید تا درآینده شادتر و قویتر زندگی کرده و از "نه"ها و شکستهای جامعه نترسیده و جا نخورند.
منبع: empoweringparents