فرشته ساسانی مدیر کل دفتر امور بانوان وزارت کشور ضمن اشاره به این نکته که افزایش 67 درصدی ورود دختران به دانشگاه را آیا میتوان به فرصتی برای دختران یا تهدیدی برای پسران تعبیر کرد، گفت: اینکه در توسعه پایدار، یکی از مهمترین امور آموزش انسانهاست تردیدی نیست، اما اگر این فرصتها مدیریت نشوند و مورد بیاعتنایی قرار گیرند، تبدیل به مشکلات جدی خواهند شد.
وی افزود: این موضوع را از سه عرصه میتوان مورد بررسی قرارداد، یکی اینکه اگر کسی زحمتی کشیده، عمر و هزینهای صرف کرده، از منظر عادلانهای باید مورد بررسی قرار گیرد. دیگر اینکه از عرصه منافع اجتماعی، آیا ورود 67 درصدی دختران به دانشگاه به مصلحت است و این فرصت تهدیدی برای پسران تلقی نمیشود و نکته دیگر اینکه آیا کسانی که از این امکان دانایی بهرهمند میشوند از توانایی و دانایی آنها بهره کافی برده میشود و به افرادی مأیوس و منفعل و یا معترض و خواهان مطالباتی سیاسی تبدیل نمیشوند.
ساسانی همچنین گفت: اینکه وزارت کشور در این موضوع دخالت کرده به این دلیل است که در وهله اول به نظر میرسد تحلیل این موضوع نیازمند مداخله علمی ورود دانشگاهیان و وزارت علوم به این بحث است.
کلیه موضوعات و حوزهها اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ارتباط تنگاتنگی با وزارت کشور دارند و اگر جنجالهایی در مورد آمار ورود دختران و سهمیهبندی مطرح میشود در نهایت وزارت کشور باید مداخلاتی داشته باشد و به همین دلیل ما تصمیم گرفتیم این موضوع را ابتدا به محافل علمی بسپاریم و از نظرات اساتید و محققان در این زمینه استفاده کنیم.
وی افزود: قبل از محافل اجرایی، محافل علمی باید تحقیق و پژوهش کنند و محافل اجرایی علم را مقتدای خود قرار دهند تا بتوانیم به «توسعه سلامت اجتماعی» دست پیدا کنیم.
دکتر منصوره اعظمآزاده یکی دیگر از سخنرانان این همایش بود که ضمن اشاره به رشد تحصیلی دختران بعد از انقلاب اسلامی به دلیل شرایط و فرصتهایی که پیش آمده گفت: انگیزه دختران که در واقع بیانگیزگی پسران ما را برای ورود به دانشگاه جبران میکند، نشانگر یک نظم فرو ریخته است که باورهای جدیدی جایگزین آن شده است.
وی افزود: ما نباید به دنبال پیامدهای منفی این تغییر باشیم، بلکه میتوانیم پیامدهای مثبت را درنظر بگیریم. یکی از دلایل ورود بیشتر دختران به دانشگاه، محدودیتهای مادی قشر پسران است که ترجیح میدهند زودتر وارد بازار اقتصادی بشوند و دختران به دلیل محدود بودن سایر عرصهها با کسب مولفههای فرهنگی به جامعه راه پیدا کنند.
دکتر آزاده در ادامه گفت: به نظر من جامعه راه خود را به شکل منطقی پیدا میکند و قشری تصمیم گرفتهاند که سرمایههای اجتماعی را حفظ کنند و قشر دیگری به فکر موضوعات مالی هستند. به نظر میآید نظمی فروریخته و نظم دیگری باید جایگزین آن شود.
دکتر ناصر فکوهی، انسانشناس و جامعهشناس سیاسی نیز در بخش دیگری از این همایش سخنرانی کرد و گفت: هرگونه نگاه آسیبشناسانه از ورود دختران به دانشگاه را باید کنار گذاشت و من با هرگونه محدود کردن ورود دختران صریحا مخالفم. زیرا برخلاف نظر گروهی که فکر میکنند این یک پدیده ایرانی است، من معتقدم این موضوع در بسیاری از نقاط جهان دیده میشود و سهمیهبندی بزرگترین اشتباهی است که دستگاههای اجرایی مرتکب خواهند شد به دلیل اینکه ما اگر دختران را از سیستم دانشگاه دولتی خارج کنیم انگیزه برای ورود به دانشگاههای خصوصی در آنها بالا خواهد رفت.
وی افزود: به طور کلی ممنوع کردن و سهمیهبندی یک سیستم انگیزشی به وجود خواهد آورد. افزایش تعداد زنان در دانشگاهها یک پدیده جهانی است و علت اصلی آن حضور اجتماعی زنان است که به دلیل بحرانهای بازار کار و زندگی به وجود آمده و عامل اصلی، تسلط سیستم مردانه در کشور ماست که این تسلط تنها به خانه پدری منتهی نمیشود بلکه یک زن زمانی که همسر و مادر میشود، مشکلات بیشتری در این زمینه تحمل میکند و ساختارهای دیگر خود را با این سیستم منطبق نمیکنند و در واقع زندگی خصوصی و زندگی اجتماعی در تقابل با یکدیگر قرار میگیرند و این چیزی نیست که در دین و سنت ما وجود داشته باشد.
دکتر فکوهی در ادامه گفت: برخلاف برخی تصورات این پدیدهای است که دقیقاً از غرب و جامعه صنعتی به وجود آمده که همه کارها در خانه به عهده زن و کار بیرون به عهده مردان است. این چیزی نیست که بتوان توصیه کرد، زیرا کنشگران اجتماعی براساس توصیهها و سیاستگذاریها عمل نمیکنند بلکه براساس تنظیم خودکار اجتماعی عمل میکنند. اگر قانونی گذاشته شود و با سیستم اجتماعی منطبق نباشد، اجرا نخواهد شد.
وی افزود: در ایران مسأله تحصیل دختران تبدیل به اعتبار و سرمایه اجتماعی شده منتهی این قضیه باید با سایر فضایا انطباق داشته باشد.
فریبا علاسوند که متخصص در زمینه مطالعات زنان است و تحصیلات حوزوی دارد موضوع سخنرانی خود را اکثریت یافتن دختران در دانشگاهها و خلاء مدیریتی و فقدان استراتژی عنوان کرد و گفت: اگرچه آموزش یک شاخص مهم در امر توسعه است ولی به دلیل خطمشی جنسیتی سازمان ملل که در قالب شعار توسعه و جنسیت دنبال میشود، کشور ما در سالهای اخیر به خواسته یا ناخواسته به امر تحصیل دختران توجه بیشتری کردهاست.
بنا بر این میتوان مدعی شد که افزایش دختران درسطح کلان و عام آموزش بخصوص آموزش عالی دارای مدیریت بینالمللی است. در مدیریتهای بینالمللی مصالح ملی کشورها چندان ملاحظه نمیشود، بنابر این هر کشوری میبایست به مصالح خویش بیندیشد.
وی افزود: در کشور ما این پدیده از یک طرف مثبت تلقی میشود و ازطرف دیگر به دلیل عدم مدیریت صحیح مجریان با توجه به ابعاد وسیع آن پدیده مزبور میتواند منشاء مشکلات چند قرار گیرد.
علاسوند همچنین گفت: در برخی کشورها به دلیل این که تحصیل با اشتغال رابطه مستقیمی ندارد، آموزش عالی به صحنه رقابت دختران و پسران تبدیل نشده است. اکثریت یافتن ورود دختران در آموزش عالی نیازمند مطالعه دهها عنوان و یافتن پاسخ دهها سؤال و پرداختن نظریههای متعدد در باره مقولههای خانوادگی و اجتماعی است.
در این همایش تعداد دیگری از متخصصان و جامعهشناسان به ارایه نظرات و راهکارهای مختلف خود در زمینه افزایش ورود دختران به دانشگاهها پرداختند.