شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۶ - ۰۷:۳۹
۰ نفر

فریده عباسی: سال 1377 و برای نخستین بار در طول تاریخ دانشگاه‌های ایران، آمارهای سازمان سنجش و آموزش کشور خبر از افزایش نسبت دختران به پسران در کنکور ورودی دانشگاه‌ها نشان داد، مقامات این سازمان در همان زمان اعلام کردند که 1/52 درصد دانشجویان ورودی را دختران تشکیل داده‌اند.

 در همان سال نیز واکنش محافل سنتی به رشد چشمگیر و پرسرعت ورود دختران به دانشگاه آغاز شد.

 دو سال بعد و در جریان برگزاری سمینار حوزه‌های علمی خواهران اعلام شد که رشد ورود دختران به دانشگاه، «خلاف وظایف مادری و همسری زن» است و از چنین روندی به عنوان عامل «بیکار شدن تعداد بیشتری از مردان که از نظر اسلام نان‌آور خانواده‌اند» یاد شد.

 در اردیبهشت سال 1382، حسین رحیمی، رئیس وقت سازمان سنجش اعلام کرد که: در بعضی رشته‌ها پذیرش داوطلبان به بیش از 70 درصد رسیده است. وی همچنین از احتمال «ایجاد محدودیت 50 درصدی در پذیرش دختران» در کنکور دانشگاه خبر داد و گفت: با ایجاد چنین محدودیتی «مشکل سربازی داوطلبان پسر جبران خواهد شد.»

 رئیس وقت سازمان سنجش در سخنان خود همچنین گفت: «اگر سقف پذیرش جنسی در این رشته‌ها لحاظ شود، نه تنها باعث حفظ تعادل در هرم جنسی دانشگاه‌ها می‌شود بلکه نوعی توازن جنسی در رشته‌های تحصیلی و تعداد دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها به وجود می‌آورد.»

سهمیه بندی جنسیتی در کنکور سال 1383 برای سه رشته پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی در نظر گرفته شد اما با مخالفت گسترده نمایندگان مجلس و فعالان جنبش زنان مواجه و سبب شد تا محمد خاتمی رئیس جمهور وقت دستور لغو محدودیت پذیرش دختران در برخی رشته‌ها از سوی سازمان سنجش را صادر کند.

 این روند با افت و خیزهایی ادامه یافت تا آن که در بهمن ماه 1385 تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرحی را به منظور کاهش ورود دختران به دانشگاه‌های کشور به مجلس ارایه کردند.

این گروه از اعضای مجلس با اشاره به افزایش تعداد ورودی دختران نسبت به پسران که اکنون به 65 درصد رسیده است آن را برای کشور «خطرناک» و برای قداست خانواده «نامناسب» توصیف کرده و اعلام کردند که قصد دارند با تصویب این طرح ورود دختران به دانشگاه را با محدودیت‌هایی مواجه کنند. در این میان نماینده لردگان در مجلس و از حامیان اصلی طرح محدود کردن ورود دختران به دانشگاه درباره علت ارایه این طرح به مجلس گفت: «وقتی دختران بدون اجازه همسر خود نمی‌توانند کار کنند و به شهرهای دور بروند، تخصص آنها به حال مملکت هیچ تأثیری ندارد!»

 این روی سکه

در بیانیه 17 ماده‌ای کنفرانس جهانی آموزش عالی در مورد «پاسداشت تلاش و خرد جمعی زنان جهان» آمده است: اگرچه پیشرفت‌هایی در ارتباط با دستیابی زنان به آموزش به دست آمده است، اما موانع اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی زیادی مانع از مشارکت مؤثر زنان می‌شود که یکی از راهکارهای برطرف کردن این موانع توجه به آموزش عالی و افزایش فراگیر آن بدون تبعیض جنسی و مبتنی بر اصل شایسته سالاری است.

 رشد آمارهای پذیرفته‌شدگان دختر در دانشگاه‌ها و برتری آنان نسبت به تعداد پسران، یکی از شاخص‌های اصلی مسایل آموزش عالی در این سالها بوده است. اما حقیقت آن است که آنچه چنین رویه‌ای را به یک مسئله تبدیل می‌کند، در پیدا و پنهان‌های دیگر جامعه ما و از سوی نگاه حاکم بر این بخش نهفته است.

 پدیده فزونی ورودی دختران به دانشگاه تنها یک روی سکه است اما آنچه در این میان غیرطبیعی است مربوط به دختران نیست بلکه ورود پسران به دانشگاه و ادامه تحصیل آنهاست.

دکتر سید ضیاء هاشمی، استاد دانشگاه در این‌باره می‌گوید: طی سال‌های گذشته بین تعداد دانش‌آموزان دختر و پسر مشغول به تحصیل در سطح مدارس کل کشور تفاوت معنی‌داری وجود نداشته اما در آمار داوطلبان دانشگاه، به عنوان مثال در کنکور سراسری 1385 وضعیت کاملاً متفاوت است. یعنی 895 هزار داوطلب دختر و 528 هزار داوطلب پسر در این آزمون شرکت کردند.

این استاد دانشگاه با استناد به آمارهای موجود می‌گوید: مسئله این نیست که در یک رقابت عادی، دختران تلاش بیشتری می‌کنند و گوی سبقت را می‌ربایند بلکه نسبت قبول دختران و پسران نسبت یکسانی است. آمارها نشان می‌دهد که 5/29 درصد دختران و 1/29 درصد پسران موفق به قبولی در کنکور می‌شوند یعنی از هر 100 نفر 29 نفر اعم از دختر و پسر وارد دانشگاه می‌شوند.

بنابر این موضوع این نیست که چرا دختران بیشتر قبول می‌شوند بلکه موضوع این است که چرا پسران کمتر داوطلب حضور در دانشگاه می‌شوند.

 پسران و آینده پیش‌رو

شانس قبولی و توفیق در دانشگاه یکسان است اما چرا با توجه به جمعیت یکسان دختران و پسران در سطوح تحصیلی قبل از دانشگاه، در مرحله انتقال از دبیرستان به دانشگاه، پسران کمتر از دختران ترجیح می‌دهند وارد دانشگاه شوند؟

 هاشمی در این باره می‌گوید: علت اصلی این است که کارکرد دانشگاه برای دختران در مقایسه با پسران بالاست. پسران وقتی به افق پیش روی خود نگاه می‌کنند، می‌بینند که بهترین مسیر برای آنها دانشگاه نیست و مسیرهایی را می‌توانند انتخاب کنند که بهتر از دانشگاه قادر است آینده آنها را رقم بزند.

 این مدرس دانشگاه با اشاره به تفاوت نقش خانوادگی و اجتماعی موجود میان دختران و پسران می‌گوید: نقش مادری و همسری در نقش اجتماعی است که برای زنان تعریف شده است اما نقش پدری و همسری تنها یک نقش خانوادگی است. در حقیقت آن نقشی که برای مرد هویت‌ساز است، همان موقعیت شغلی اوست که اگر از آن برخوردار نباشد، احساس خلاء می‌کند وقتی پسران با این زمینه به آینده می‌نگرند، به این نتیجه می‌رسند که دانشگاه لزوماً برای آنها شغل مناسبی ایجاد نمی‌کند.

بنابر این آنها به این نتیجه می‌رسند که بدون مدرک دانشگاهی شانس بیشتری برای اشتغال دارند و چنین نیست که با ورود به دانشگاه جایگاه استثنایی و موفقیت‌آمیزی برای خود در نظر بگیرند.

 این جامعه‌شناس در مورد وضعیت دختران و زنان دانشگاهی می‌گوید: کسب منزلت اجتماعی در مورد دختران و زنان الزاماً وابسته به اشتغال نیست. کارکرد منزلت اجتماعی برای آنها محفوظ است یعنی یک زن خانه‌دار اگر دارای تحصیلات عالیه باشد اعتبار او افزایش پیدا می‌کند و این صرفاً یک ژست اجتماعی نیست. تجربه ثابت کرده زنانی که تحصیلات بالاتری دارند، نسبت به حقوق خود آگاه‌ترند و قابلیت دفاع بیشتری دارند و مادران تحصیل کرده مادرانی شایسته‌‌تر با شأن اجتماعی و خانوادگی بالاتر هستند و همه اینها امکان و انگیزه بیشتری را برای دختران در مسیر ادامه تحصیل فراهم می‌کند.

 افزایش تعداد دختران دانشگاهی

دکتر ناصر فکوهی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران با تأکید بر این که هرگونه دیدگاه آسیب‌شناسانه با مسئله ورود دختران باید کنار گذاشته شود، می‌گوید: این تصور که این موضوع یک پدیده ایرانی است کاملاً غلط است و این ناشی از آن است که ما محلی فکر می‌کنیم در حالی که رقم افزایش زنان در سیستم دانشگاهی یک پدیده جهانی است و در همه کشورها مشاهده می‌شود، در حقیقت علت این نوع نگاه آن است که سیستم‌های اجتماعی پیش از این مردانه بوده‌اند و حالا وقتی زن‌ها می‌خواهند حضور اجتماعی داشته باشند در برخی موارد با واکنش منفی روبه‌رو می‌شوند.

فکوهی با اشاره به طرح سهمیه‌بندی جنسیتی در دانشگاه‌ها می‌گوید: نتیجه چنین رویکردی آن است که به تدریج دختران از سیستم دانشگاه‌های دولتی خارج می‌شوند و تعداد زیادی دانشگاه‌های خصوصی ایجاد می‌شود که دختران به آن سمت گرایش می‌یابند که در نتیجه آن کیفیت تحصیلی دختران با همان تعداد دانشجو پایین می‌آید.

 طی 72 سال که از تأسیس دانشگاه در ایران گذشته تا سال 1377 همواره نسبت پسران راه یافته به دانشگاه از دختران بیشتر بود اما چنین نسبتی هرگز اعتراضی را به دنبال نداشت. با این حال از سال 77 که برای نخستین بار دختران با اختصاص بیش از پنجاه و دو درصد ورودی دانشگاه‌های کشور چنین نسبتی را به نفع خود تغییر دادند. تاکنون در چند مرحله مقامات وزارت علوم، سازمان سنجش و برخی از مقامات دولتی خواستار اجرای سهمیه‌بندی جنسیتی برای محدود کردن ورود دختران به دانشگاه شده‌اند.

جهش کمی آموزش دختران نگاهی دقیق به آمار آموزش و تحول آنها در 25 سال گذشته تصویر دقیق‌تری از وضعیت کمی آموزش دختران ایران را به نمایش می‌گذارد. در فاصله سال‌های 1358 تا 1380 هر سال به‌طور متوسط 5/5 درصد به شمار دختران دانش‌آموز (3/5 درصد برای پسران) افزوده شده و در نتیجه تعداد کل دختران دانش‌آموز در این دوره از حدود 3 میلیون نفر به 9 میلیون نفر رسیده است.

نرخ رشد متوسط سالانه جمعیت دختران دانش‌آموز در دوره راهنمایی و دبیرستان از 9 درصد در سال فراتر می‌رود برای مثال تعداد دبیرستانی‌های دختر از 400 هزار نفر در سال 1358 به بیش از 2/3 میلیون نفر در سال 1380 افزایش یافت. رشد آموزش دختران در مدارس و کلاس‌های سوادآموزی سبب افزایش چشمگیر نرخ باسوادی در میان زنان شده به طوری که امروز از 5 زن ایرانی 4 نفر با سواد است.

 تحقیقات میدانی و آمار آموزشی نشان می‌دهند که دختران در دوره راهنمایی و متوسطه بهتر از پسران درس می‌خوانند و کمتر مردود می‌شوند. نتیجه موفقیت آموزشی دختران را می‌توان در نسبت دخترانی که دوره متوسطه را به پایان می‌برند و یا در راهیابی آنها به دوره‌های پیش‌دانشگاهی مشاهده کرد که با شرط حداقل معدل امکان‌پذیر می‌شود.

در حقیقت برخلاف آنچه که گاه گفته می‌شود موفقیت دختران در آزمون ورودی دانشگاه‌ها فقط نتیجه تلاش آنها در این مرحله حساس یعنی هنگام ورود به دانشگاه نیست و آنها در دوران تحصیلی خود نتایج به مراتب بهتری از پسران کسب می‌کنند و کنکور فقط آخرین مرحله این روند طولانی را تشکیل می‌دهد.

 اما سؤال اینجاست که با تصویب «طرح حذف کنکور» در مجلس شورای اسلامی در سال‌های آینده آیا برای قبولی بیشتر پسران در مدارس نیز باید سهمیه‌بندی صورت گیرد و یا با برگزاری امتحانات در سطح پایین‌تر امکان قبولی بیشتر آنها را فراهم کرد؟

کد خبر 24387

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز