وی کودک بود که همراه خانواده به تهران آمد و در محله دروازه غار ساکن شدند. در تهران به مکتب رفت و خواندن و نوشتن را آموخت. پدرش تعزیهخوان بود و ولیالله هم از همان دوران کودکی، نقش طفلان مسلم را در نمایشها بازی میکرد. با گذشت ایام، پس از نقش دو طفلان، وی به ترتیب نقشهای حضرت قاسم(ع)، حضرت علیاکبر(ع) و حضرت یوسف(ع) را خواند ولی پس از مدتی در حدود 20 سالگی، تعزیه خوانی را رها کرد و به سراغ آموختن فنون ورزشهای رزمی قدیم مثل چوببازی، شمشیرزنی، پرتاب نیزه و کارد و... رفت. مدتی هم گود مقدس زورخانه، فنون کشتی قدیم و خصلتهای جوانمردی و پهلوانی را تجربه کرد.
مرشد ولیالله ترابی با اجازه پدر، در حدود سال 1335، به خدمت مرشد روحالله شوقی نقال رفت و روایتهای سینه به سینه نقالی را از ایشان آموخت و پس از مدتی نقالی را آرام آرام به صورت خودجوش با تمرین و ممارست در زمینه نحوه ورود شخصیتها، رها کردن تیر از کمان، زدن گرز، جیغ و شیون و فریاد و دیگر حرکات نمادین آغاز کرد.
وی در حدود سال 1340 از محله دروازه غار به محله شهرری نقل مکان نمود و در حوالی منطقه محل سکونت خود، در یک قهوهخانه بزرگ رسماً اجرای نقالی را شروع کرد.
مرشد ترابی در سال 1353 توسط عطاالله بهمنش (از مفسران معتبر ورزشی) به عنوان نقال افتتاحیه جشن طوس انتخاب شد و بعد از آن نیز در جشنوارههای شیراز و اصفهان و بسیاری دیگر، مقام اول نقالی را کسب کرد. این استاد هنر نقالی و نمایش، علاوه بر تهیه و تنظیم چندین طومار نقالی، روایتهای گوناگون شاهنامه را نیز در چندین جلد گردآوری نموده که یک جلد آن با عنوان مشکیننامه توسط انتشارات نمایش به چاپ رسیده است.
ترابی در دهه 70 با هنرنمایی در فرهنگسراهای تهران و اجرا در جشنواره نمایش های آیینی و سنتی توانست خود را به عنوان یکی از شاخص ترین نقالان ایران معرفی کند.
مرشد ولیالله ترابی راوی، طومارنویس و نقال و پرده خوان پرآوازه پنج دهه اخیر هنرهای نمایشی ایران،مدتها از بیماری سرطان رنج می برد و در بیمارستان «مدائن» تحت درمان بود تا اینکه عصر روز شنبه، ۱۲ مرداد ماه ۱۳۹۲ در سن 77 سالگی به دلیل بیماری سرطان در بخش I.C.U بیمارستان «مدائن» تهران درگذشت.