براساس گزارش نیویورکتایمز، اسنودن در این مصاحبه اعلام کرد این روند برای عموم مردم هزینه زیادی خواهد داشت. این مصاحبه با تمرکز برروی رسانه و روزنامهنگاری انجام شده، که به اعتقاد اسنودن هردو باید از خواب ناز بیدار شده و با واقعیت جاسوسی مواجه شوند.
به گفته وی هر پیام رمزنویسی نشدهای که از طریق اینترنت ارسال میشود، در دسترس تمامی مراکز اطلاعاتی جهان قرار میگیرد.
این مصاحبه از طریق ایمیلی رمزنویسی شده و با همکاری لارا پویتراس،مستند سازی که به اسنودن در انتشار اسرارش همکاری داشته و اعتماد وی را به خود جلب کرده انجام گرفتهاست. اسنودن به نیویورکتایمز گفت که در ابتدای آشنایی ظن پویتراس نسبت به وی بیشتر از ظن اسنودن بودهاست:
- نیویورکتایمز: چرا به جای اینکه از خبرنگاران روزنامههای مشهوری مانند نیویورکتایمز، واشنگتنپست و یا وال استریت ژورنال کمک بگیری از افرادی دیگر مانند لارا پویتراس یا گلن گرینوالد کمک گرفتی؟
اسنودن: پس از واقعه 11 سپتامبر، بسیاری از رسانههای خبری آمریکا نقش مهم خود در کنترل قدرت، مسئولیت خبرنگاری برای به چالش کشیدن افراط دولت را از ترس برچسب میهنپرست نبودن و مواخذه شدن در بازار داخلی و خارجی در دوره اوج ملیگرایی کنار گذاشتند. از دیدگاه تجاری این یک استراتژی بدیهی است، اما آنچه به نفع این رسانهها تمام شد برای عموم جامعه عمیقا هزینه داشت. بیشتر رسانهها به تازگی روند احیای خود را از این دوران سرد آغاز کردهاند.
لارا پویتراس و گلن گرینوالد از جمله افرادی بودند که بدون واهمه و هراس موضوعات جنجالی را طی این دوران سرد حتی در برابر منتقدان تخریبگر گزارش میکردند، و در نتیجه لارا در بسیاری از برنامههایی که در افشاگری اخیر از آنها یاد شد هدف جاسوسی قرار داشت.
هر پیام رمزنویسی نشدهای که از طریق اینترنت ارسال میشود، در دسترس تمامی مراکز اطلاعاتی جهان قرار میگیرد
لارا شهامت، تجربه فردی و مهارت مورد نیاز برای انجام خطرناکترین وظیفهای که ممکن است به عهده خبرنگاری گذاشته شود را در گزارش کردن مخفیانهترین سوءعملهای قدرتمندترین دولتهای جهان از خود نشان داد و همین او را برای من به انتخابی بدیهی تبدیل کرد.
- نیویورکتایمز: طی تماسهایتان با لارا زمانی بود که دریابید میتوانید به او اعتماد کنید؟ آن لحظه چه بود و چه چیز عامل آن شد؟
اسنودن: طی روند تایید و بررسی اطلاعات بود که من پی بردم بدبینی لارا به من بیشتر از بدبینی من به او است و به من نزد او به یک انسان پارانوئید مشهور هستم. ترکیبی از تجربیات و تمرکز هیجانزده او بر جزئیات و روند کار، در وی نبوغ طبیعی امنیتی ایجاد کرده و این توانایی نشانهای اطمینانبخش برای یافتن در فردی است که احتمالا قرار است در آینده مورد تجسس و بازجویی دقیق قرار بگیرد.
با داشتن چنین حس اطمینانی بازگو کردن حقایق بدون واهمه از اینکه از اعتماد من به او سواستفاده خواهد شد برایم سادهتر شد و فکر میکنم این تنها راهی بود که وی برای بردن من جلوی دوربینش تدبیر کرده بود. من شخصا از دوربین و سوژه تصویربرداری شدن بیزارم، اما درعین حال درحین انجام اینکار به این نکته پی بردم که من به صورت ناخودآگاه به اینکه وی از اظهارات نسنجیده من سواستفاده نخواهد کرد، اعتماد دارم. او بسیار حرفهای است.
- نیویورکتایمز: از اینکه گلن به درخواست و راهکار شما برای استفاده از ارتباطات رمزنویسیشده پاسخی نداد شگفتزده شدید؟
اسنودن: هم بله و هم خیر. من میدانم که خبرنگاران بسیار پرمشغله هستند و میدانستم که جدی گرفتهشدن از جانب آنها نیازمند تلاش زیادی است، به ویژه با توجه به جزئیات بسیار اندکی که در ابتدا میتوانستم در اختیار او قرار دهم. در عین حال سال 2013 است و او خبرنگاری است که معمولا درباره تمرکز و افراط قدرت دولت گزارش میدهد. من از این متعجب شدم که فهمیدم در سازمانهای خبری افرادی هستند که نمیدانند همه پیامهای کدگذاری نشدهای که در اینترنت ارسال میشوند به تمامی مراکز جاسوسی و اطلاعاتی سرتاسر جهان ارسال میشود. درپی افشاگری که انجام شد اکنون باید مشخص باشد که ارتباط محافظت نشده خبرنگار با منابعش یک بیملاحظگی نابخشودنی به شمار میرود.
- نیویورکتایمز: در اولین ملاقاتتان با لارا و گلن در هنگکنگ اولین واکنش چه بود؟ آیا نحوه همکاری یا تعامل آنها با تو برایت شگفتانگیز بود؟
اسنودن: فکر کنم از اینکه من جوانتر از انتظار آنها بودم چندان خوششان نیامد و من هم از اینکه آنها زودتر از زمان مقرر رسیدند ناراحت بودم و همین بررسیهای اولیه اطلاعات را پیچیدهتر ساخت.
اما به محض اینکه ملاقات ما خصوصی شد فکر میکنم همه ما به واسطه توجه وسواسگونه نسبت به رعایت احتیاط و حسننیت، اطمینان کافی به دست آوردیم. من به صورت ویژه تحت تاثیر توانایی گلن قرار گرفتم زیرا او میتواند روزها بدون اینکه بخوابد به کارش ادامه دهد.
- نیویورکتایمز: لارا از همان ابتدا تصویربرداری از تو را آغاز کرد. آیا این کار تو را متعجب کرد؟
اسنودن: قطعا متعجب شدم. همانطور که همه تصور میکنند، جاسوسها معمولا به شکلی بیمارگونه از تماس با رسانهها و گزارشگران پرهیز میکنند و من هم در این زمینه کاملا مبتدی بودم و همه چیز برایم شگفتیآور بود.
فکر میکنم کار کردن با لارا برایم از اینکه به صورت مخفیانه و ناشناس فعالیت میکردم دشوارتر بود اما همه ما میدانستیم چهچیز در معرض خطر است. در حقیقت سنگینی و دشواری شرایط متمرکز شدن برروی منافع عمومی به جای منافع شخصی را برای ما راحتتر کرد.
فکر میکنم همه ما میدانستیم که با روشن کردن دوربین دیگر راه بازگشتی وجود نخواهد داشت و پیآمد نهایی نیز توسط جهان رقم خواهد خورد.