ماجرای این جنایت خونین هنگامی اتفاق افتاد که شب سی ام اردیبهشت ماه، جوان 17 سالهای به نام عباس پس از خرید 2 کبوتر ، آنها را به ساختمان نیمهکارهای که با یکی از همشهریان خود به نام محمد در آنجا مشغول کار بوده و شبها را نیز در آنجا میگذراندند، برد.
ساعتی از آوردن کبوترها نگذشته بود که سرو صدای بال زدن آنها باعث شد تا محمد از دوستش بخواهد آنها را که مانع خوابش شده بودند از ساختمان بیرون ببرد ولی وقتی عباس از انجام این کار خودداری کرد دو دوست قدیمی درگیر شدند.
در این هنگام عباس با چاقو به سوی محمد حمله ور شده و هنگامی به خود آمد که دوستش را با چاقو مجروح کرده بود ،او وحشت زده از حادثهای که رخ داده بود از محل حادثه گریخت.
لحظاتی بعد با فریادهای کمک خواهی محمد همسایگان از ماجرا مطلع شده و او را به بیمارستان رساندند، ولی تلاش پزشکی برای نجات این نوجوان بیثمر ماند.
با گزارش موضوع به پلیس جنایی، شناسایی جوان فراری در دستور کار کارآگاهان اداره 10 (ویژه قتل ) قرار گرفت اما جوان متهم 24 ساعت بعد از حادثه وقتی ناباورانه متوجه شد دوستش بر اثر خونریزی جان باخته است به کلانتری 135 رفته و خود را تسلیم پلیس کرد.
روز سهشنبه متهم در شعبه یکم دادسرای جنایی تهران مقابل بازپرس محمد حسین شاملو قرار گرفت ودر توضیح ماجرا در حالیکه به شدت از جنایتی که مرتکب شده بود پشیمان بود گفت: باورم نمیشود که دوستم را کشته باشم ،ما دوستان خوبی بودیم ،اما آن شب به خاطر سر و صدای کبوترها که مزاحم خواب محمد بودند درگیر شدیم. من نمیخواستم اورا بکشم، اما چاقو را که دستم گرفتم پایم روی سرامیک سرخورد و برروی محمد افتادم که متاسفانه چاقو در پهلویش فرو رفت و در حالی که فکر میکردم جراحت او شدید نیست فرار کردم اما فردا وقتی فهمیدم که او جان باخته است از شدت عذاب وجدان خودم را به پلیس معرفی کردم.