با وجود اهمیتی که این استان- چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ تولیدی- دارد و تأکید بر جایگاه این استان و از آن مهمتر مرکز آذربایجانغربی یعنی ارومیه از سوی مسئولان، آنگونه که باید ظرفیتهای بالقوه آن بهصورت بالفعل درنیامده و این موضوع بیشتر از هرکس داد نماینده ارومیه در مجلس شورای اسلامی که امروز بهواسطه پخش تلویزیونی جلسات بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی، در همه کشور بهشخصی نامآشنا تبدیل شده را درآورده است. نادر قاضیپور درخصوص ظرفیتهای ارومیه و محرومیتهای مرکز استان آذربایجانغربی سؤالاتمان را پاسخگو شده است.
- اگر بخواهید ارومیه را تعریف کنید، چه میگویید؟
میگویم ارومیه دیار شیرمردان و شهر مظلومان است. ارومیه باید خیلی پیشتر از اینها روی خوش امکانات را میدید اما مثل یک بچه یتیم همواره به حال خودش رها شده است و به قول یک ضربالمثل در زبان ترکی برای این یتیم، اشکریز زیادی در کشور وجود دارد اما هیچکس صاحب آن نمیشود.
- چگونه به این تعریف رسیدید؟
ارومیه را شهری مرزی میدانند و آن را دارای ظرفیت اقتصادی برای کشور معرفی میکنند که میتواند صادرات و واردات را افزایش دهد اما از نگاهی دیگر میگویند ارومیه چون شهری مرزی است، قابلیت حمایت و تخصیص اعتبارات را ندارد و در اولویتبندی شهرهای مهم در جایگاه آخر این لیست قرار میگیرد. این بیتوجهیها و نادیدهگرفتنها باعث شده است تا استعدادهای این شهر را در نطفه خفه کنند و هیچ بستری برای بالندگیاش فراهم نشود و فقط افتخار وجود چنین شهری را در نقشه یدک میکشند.
- طرحهای عمرانی که در طول 4دوره سفر هیأت دولتهای نهم و دهم به این استان انجام شد، نتوانست باری از محرومیت ارومیه بکاهد؟
به هیچ وجه. ما در مقایسه با سایر استانها در برخورداری از طرحهای ملی مورد ظلم واقع شدهایم و طرحهایمان بیمورد ملی- استانی میشود درحالیکه استان پول کافی برای اجرای چنین طرحهایی را ندارد. هرچند دولت پیشین و استاندار منصوب آن دولت که هماکنون پای کار هستند در مصاحبهها میزان پیشرفت فیزیکی مصوبات را بالای 50درصد عنوان میکنند اما آنها ساخت یک توالت بینراهی و ساخت یک اتوبان را هرکدام بهعنوان یک مصوبه میدانند و با زیرکی اسمی از طرح نمیبرند و فقط تعداد طرحهای به ثمر رسیده را تیتر سخنانشان میکنند درحالیکه در عمل طرحهایی همچون ساخت آن توالت انجام شده و مصوبات حیاتی برای استان همچون اتوبانها و سدها بدون هیچ نوع پیشرفت فیزیکیهستند. در اصل این شیوه بررسی مصوبات سفرهای استانی، 100درصد غلط است.
- با توجه به اینکه شما خود در کمیسیون صنایع و معادن مجلس عضویت دارید، وضعیت ارومیه را در این بخش چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر کلمه بدتر از بد را سراغ دارید بگویید تا من از آن در پاسخ به سؤال شما استفاده کنم. اصلا صنعتی در استان باقی مانده است تا بخواهیم سنجشی در این زمینه انجام دهیم؟ میگویند ما قطب صنایع تبدیلی در کشور هستیم اما در این بخش بهدلیل سیستم بیمار بانکی، گرانی مواداولیه، همراهی نکردن دولت در تسهیلسازی روند صادرات، بیتوجهی به بالا بردن کیفیت بستهبندی محصولات، تحریمها و کمبود مواد موردنیاز برای تولید و حتی قطعات باعث شده است تا صنایع تبدیلی استان زمینگیر شوند.دولت به جای اینکه برگزاری نمایشگاههای بینالمللی را ابزاری برای بازاریابی محصولات خود در کشورهای همسایه بداند بیشتر نقش باجدهی را ایفا میکند؛ بیشترین غرفهها را برای نهایت بهرهبرداری به آنها واگذار میکند، بیشترین بازاریابی برای آنها انجام میشود و در حقیقت بهجای استفاده اقتصادی در کنار منافع سیاسی، بیشتر منافع سیاسی خود را دنبال میکند و خبر از دل پرآشوب سرمایهگذاران این بخش ندارد که هر روز بیشتر از قبل در سراشیبی ورشکستگی قرار میگیرند.
- پیشنهادی در این زمینه دارید؟
چرا راه دوری برویم، در داخل ایران میتوان اقدامات زیادی برای جلوگیری از نابودی صنعت کنستانتره استان انجام داد. وزارت دفاع میتواند به یک مشتری همیشگی برایمان تبدیل شود اما با آن عظمتش جز سرمایهگذاری در کارخانههای قند نقده و میاندوآب هیچ کمکی به این استان نکرده است. ما مردم مظلوم ارومیه هیچگاه طالب راهاندازی شرکتهای سازنده هواپیمایی و فضایی نشدیم اما حداقل تأمین صنایع غذایی نیروهای مسلح را میتوانیم طلب کنیم.
- چرا هیچگاه مشکل اشتغال جوانان این شهر حل نمیشود؟
خب معلوم است زمانی که واحدهای تولیدی بزرگ در استانهایی همچون آذربایجانشرقی، تهران، فارس و اصفهان ساخته میشوند و در عوض به آذربایجانغربی که انتظار میرود حداقل نه به آن میزان که نصف اعتبارات و حمایتهایی که از آن استانها میشود، انجام دهند و نمیشود، چه انتظار دیگری میتوان داشت؟ کارخانهای که ظرفیت اشتغال 01هزار کارگر را داشته باشد در این استان وجود ندارد. تمام بانکها و سازمانهای بیمهای که شرکتهای مالی دارند از سرمایهگذاری در این استان سر باز میزنند و دولت هم در طول سالهای گذشته یا به کل در خواب زمستانی بود و یا به اندازهای خود را درگیر مسائل حاشیهای و بیارزش کرده بود که هم ارزش خود را پایین آورد و هم تا آنجا که میشد سرمایهگذاران و شهر مظلوم ارومیه را به لحاظ توسعهیافتگی به عقب رانده و همان خرده کارخانههایی هم که دست چند نفر جوان را گرفته و صاحب شغل کرده بودند از بیخردی متولیان به تعطیلی کشیده شدند.
- با توجه به تحویل وزارتخانهها و آغاز کار دولت جدید، چه طرحهایی باید در ارومیه در اولویت کاری دولت یازدهم قرار گیرد؟
احیای دریاچه ارومیه، کمربندی شرق، تکمیل راهآهن ارومیه و سدهای باراندوز و نازلوی این شهر و تکمیل جاده ارومیه- سرو، بعد از نماز از واجبات مردم این شهر است.
- طرح احیای دریاچه ارومیه که از حیاتیترین طرحها نه به لحاظ استانی که برای کل کشور بهشمار میآید، در چه مرحلهای قرار دارد؟
هیچ و باز هم هیچ. اعتبارات به نام دریاچه مصوب میشود و به کام آذربایجانشرقی میرسد. هماکنون در هر ثانیه 27مترمکعب از آب زرینهرود میاندوآب که 48درصد از آب مورد نیاز دریاچه ارومیه را تأمین میکند، برای مصارف صنعتی، کشاورزی و شرب به آذربایجانشرقی منتقل میشود؛ این یعنی خودمان با دست خودمان گور دریاچه ارومیه را کندهایم. امسال بخش اعظمی از اعتبارات مربوط به احیای دریاچه ارومیه از طریق اوراق مشارکت درنظر گرفته شده است و این یعنی باد هوا.
- یکماه پیش طرح انتقال آب سد ارس به دریاچه ارومیه مطرح شد. آیا این طرح نمیتواند دردی از بحران خشکی این دریاچه را درمان کند؟
این طرح در ظاهر برای احیای دریاچه ارومیه درنظر گرفته شده است اما آب آن هیچگاه به دریاچه نخواهد رسید. در مسیر این طرح لولههای بسیاری به سمت زمینهای کشاورزی شهرهای آذربایجانشرقی تعبیه شده است که به مصرف آنها برسد. درحالیکه هیچکس متوجه نیست اگر دریاچه ارومیه نابود شود زندگی 3میلیون نفر در این منطقه از بین خواهد رفت؛ آن وقت دیگر نهزمینی میماند و نهمحصولی. چهکسی میخواهد در آن روز جوابگوی آوارگان این استانها باشد؟ این جمعیت مجبور به مهاجرت خواهد بود و اگر بخواهند برای مردم این خطه در استانهای مختلف مانند تهران، قزوین و زنجان ساختمانسازی شود، بودجه میلیاردی مورد نیاز است. تمام توانم را برای احقاق مطالبه مردم ارومیه در این خصوص بهکار بستهام. اعلام عدمصلاحیت من در انتخابات گذشته مجلس ناشی از پیگیریهایم در مورد موضوع دریاچه ارومیه بود اما یک دست صدا ندارد.
- شما همیشه بهعنوان یکی از منتقدان نبود آزادراه در آذربایجانغربی بودید؛ آیا این انتقادها به ثمر نشسته است؟
متــأسفانه همچنان ارومیـه و آذربایجانغربی از وجود حتی یک متر اتوبان، تونل و کنارگذر محروم مانده است اما مسئولان فکر میکنند با صحبتهای فریبنده که با مردم دارند میتوانند خود را موجه و مجموعه تحت مدیریتشان را مدینه فاضله جلوه دهند.همین گردننگرفتنها و واقعیت را برعکس جلوهدادنها، باعث شده است تا استان همجوارمان آذربایجانشرقی نه یک کنارگذر بلکه چندین کنارگذر شمال به جنوب و شرق به غرب داشته باشد و آن وقت ما حتی یک متر اتوبان نداشتهباشیم. همین امر هم باعث میشود به لحاظ اقتصادی و مصرف سوخت، به لحاظ نداشتن امنیت سفرهای جادهای و تلفات متضرر شویم. ناکارآمدتر از این مدیران، کسانی هستند که چنین افرادی را در راس امور استان آذربایجانغربی نشاندهاند تا این استان را غریبتر و مردمش را مظلومتر از قبل کنند.
- بالاخره راهآهن به ارومیه میرسد؟
دیدید که نرسید. هر سال گفته شد امسال اما دریغا، 11سال است که هفته دولت موعد افتتاح این طرح اعلام میشود، این هفته میگذرد و خبری نمیشود، بعد نوبت به دههفجر میرسد و همینطور 11هفته دولت و 11دههفجر گذشت اما این طرح همچنان اندر خم یک کوچه است. دولت جدید باید چارهای کند، دیگر نمیتوان به بهانه بی اعتباری، معارضی و مشکلات دیگر، مردم را فریب دهیم.
- از لحاظ فرهنگی وضعیت ارومیه را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر بخواهم جواب این سؤال را بدهم حتما فکر میکنید برای ارومیه مرثیهسرایی میکنم اما باید باور کرد که این شهر در حالت کما قرار دارد. بیتوجهیها اگر ادامه یابد دیگر باید فاتحه ارومیه را خواند. سینماها یکی از ابزارهای مهم فرهنگی در جامعه بهشمار میروند اما در ارومیه تعداد سینماها به نصف سینماهای قبل از انقلاب کاهش یافته است. هماکنون تنها 3سینما در ارومیه آن هم به حالت نیمهفعال کار میکنند. بیتوجهی به بافت آن باعث شده مردم رغبتی به مراجعه به این مکانها نداشته باشند، هر لحظه امکان آوارشدن سقف سینما بر سر مردم وجود دارد. تعداد دانشجویان کمتر از میانگین کشوری است. مرکز تربیت معلم استان کمکم رو به تعطیلی است. با وجود داشتن ظرفیت برای جذب دانشجویان خارجی اجازه تحصیل آنها در دانشگاههای ارومیه داده نمیشود. مجوز پذیرش دانشجو در مقاطع کارشناسی ارشد به دانشگاههای غیرانتفاعی ارومیه صادر نمیشود. رشتههای علوم اجتماعی از دانشگاههای ارومیه در حال حذف شدن است. در بحث فرهنگ، ارومیه همیشه سرآمد مراکز استانهای کشور بوده است اما اقدامات اخیر که به واقع نمیتوان گفت از چه عاملی نشأت میگیرد این شهر را به عقبماندگی فرهنگی سوق میدهد. جایگاه ارومیه که جزو نخستین شهرهای دارای دانشگاه در کشور بهشمار میرود باید در این زمینه حفظ میشد اما نشده است. چاره کار تغییر نگرش به این شهر، جذب نیروهای کارآمد، مدیران لایق و برنامهریزیهای دور از شعار است که عملگرایانه باشد. متأسفانه ما اهالی ارومیه فقط افتخار تاریخ گذشته این شهر را یدک میکشیم. همیشه میگوییم «داشتهایم» اما از آنچه امروز باید بگوییم «داریم» دستمان خالی است.
- شما در روزهای اخیر مسئول کمیته تحقیق و تفحص از آذربایجانغربی شدهاید. این کمیته با چه هدفی تشکیل شده است؟
این کمیته برای استان تهران به ریاست آقای توکلی و آذربایجانغربی به ریاست بنده تشکیل شده است. براساس آییننامه نمیتوانم جزئیات بیشتری را در اختیارتان قرار دهم اما با تشکیل این کمیته نحوه هزینهکرد سرمایهها و اعتباراتی که در 4سال گذشته به استان سراریز شده است، اقدامات مدیریت استان و تمام زیرمجموعههای آن برای شناسایی تخلفها و جلوگیری از هدررفت بیتالمال ارزیابی خواهد شد.
- تشکیل این کمیته به منزله وجود احتمال تخلف در استان است؟
احتمال این موضوع وجود دارد.
- هماکنون تشکیل کمیته تحقیق و تفحص در چه مرحلهای قرار دارد؟
با رایزنیهای انجامشده تقاضای مکان و نیروی انسانی مورد نیاز را کردهایم و تاکنون جوابی نگرفتهایم.
- نتایج بررسیها چه زمانی اعلام خواهد شد؟
کمیته 6ماه فرصت بررسی دارد و کافیبودن این زمان بستگی به همکاری استانداری در اختصاص امکانات مورد نیاز دارد که امیدوارم همکاری لازم را داشته باشند و کار به اعمال قانون نرسد.