به واسطه اعتماد عمومی که بهخصوص پس از شکلگیری دولت افزایش یافته است و رأی اعتماد بالای مجلس به تیم اقتصادی کابینه که کمسابقه بوده، این بارروانی تقویت شده است.در این دوره تغییر دولت و آغاز بهکار رسمی تیم اقتصادی، امید جدیدی برای فعالان اقتصادی ایجاد شده است در این راستا نوع صحبتها و اعلام برنامههای وزرای اقتصادی نیز بسیار مؤثر بوده است.
ادامه پرداخت ارز 1226تومانی برای واردات کالاهای اساسی، موجب اطمینانبخشی شده و این اطمینان در جامعه پذیرفته شده و اثر خود را گذاشته است بهگونهای که در همین فاصله کوتاه، هیجان را از بازار ارز دور ساخته است هر چند که بهطور عملی، مصوبه خاصی از سوی دولت صادر نشده و رئیسکل بانک مرکزی هم هنوز مستقر نشده است تا تصمیماتی در این زمینه اتخاذ کند اما اعتماد جامعه به دولت شرایط را بهگونهای پیش برده که تقاضای ارز را کاهش داده و آن هیجانی که برای جمعآوری سود در این بازار ایجاد شده بود، از بین رفته است.
دولت میتواند از این فضای ایجادشده به خوبی بهرهبرداری کند و در گام بعدی وزرای اقتصادی، نگاههای اقتصادی و برنامههای خود را بهطور قاطع بیان کنند و در تصمیمگیریها اتفاق نظر داشته باشند تا نتیجه بهتری حاصل شود.موضوع دیگری نیز در ایجاد این آرامش مؤثر بوده است. با روی کار آمدن دولت جدید شرایط سیاسی دنیا نسبت به کشورمان تغییر کرده است. زمزمه افزایش تحریمها و فشارهای بینالمللی نیز کاهش یافته و گفتارهای خصمانه، کمرنگ شده است. در این شرایط مقامات دیپلماسی رسمی کشورهای درگیر با تحریم علامتهای منفی را کنار گذاشتهاند.
این علامتها نشان میدهد که هماهنگی بین جوامع اروپایی برای بهبود شرایط سیاسی با ایران در حال شکلگیری است. این دو عامل کلیدی موجب ایجاد آرامش نسبی در بازار ارز شده است. اظهارات مقامات دولتی در مراسم معارفه و تأکید آنها بر ایجاد آرامش و ثبات در حوزه اقتصاد، این اطمینان را به جامعه منتقل ساخته است که تصمیمات با ثباتی حداقل در میانمدت اتخاذ خواهد شد و بخشنامهها و آییننامههای دولت دارای وحدت رویه و ثبات خواهد بود. تأثیر این رویه در پیشخوان اقتصادی کشور که بازار طلا و ارز همچنین بازار سرمایه است، نمایان شده است.
در روزهای آینده نیز انتخاب رئیسکل بانک مرکزی و اعلام سیاستهای این بانک میتواند نقش قابل توجهی در اطمینان بخشی به بازار و احتمالا ادامه کاهش قیمت ارز داشته باشد. آنچه اقتصاد کشور در 2سال گذشته از آن ضربه خورد و بازار را با سردرگمی مواجه ساخت، عدمتصمیمگیریهای منطقی بود که دوام کافی را نداشت. در طول سال گذشته بیش از 50بخشنامه ارزی توسط بانک مرکزی صادر شد که در آشفتگی بازار و ضربه به اقتصاد کشور تأثیرگذار بود. این رویه پیام و علامت خوبی به بازار صادر نکرد و شرایط برای فعالیتهای اقتصادی نابسامان شد. درحالیکه نقش بانک مرکزی ایجاب میکند تا به ایجاد آرامش و ثبات در فضای اقتصادی بپردازد.
حتی اگر خطایی از سوی سایر دستگاهها سر بزند، این بانک مرکزی است که باید آن را سامان دهد اما عکس این اتفاق در 2سال گذشته رخ داد و بانک مرکزی خود بر طبل بیثباتی کوبید. میتوان گفت در افزایش نرخ ارز و ایجاد تلاطمات اقتصادی، بانک مرکزی بیشترین نقش را داشته است. درصورت استقرار رئیس جدید این بانک و اعمال سیاستهای باثبات و استفاده از تجربیات 2سال اخیر، میتوان انتظار داشت مانند دیگر کشورهای دنیا و حتی تجربه کشور خودمان در زمان جنگ که با مدیریت مرحوم نوربخش، آرامش توسط بانک مرکزی تضمین میشد، شرایط باثباتی را در بازارهای پولی شاهد باشیم و بانک مرکزی تلطیف کننده فضای اقتصادی باشد نه تحریککننده آن.