و خو گرفتن به عادتهای نو؛
این عادت چنان آشناست که گویی هزارانبار زندگیاش کردهام؛
میدانم و نمیدانم!»
زندهیاد حسین پناهی
***
مثل نفس کشیدن است؛ طبق عادت پیش رفتن، مثل آب خوردن است.
راحت است که طبق عادت، با هر اعتراضی عصبانی شویم، بدون توجه به دیگران بلند حرف بزنیم، در برابر مشکلهای مختلف یکسان برخورد کنیم و ناخن بجویم!
و البته تغییر این عادتها سخت است.
البته برای تغییر کافی است که بپذیریم وقتی به مشکلی برمیخوریم برای حل آن نیاز به استفاده از روشهای دیگری داریم و انعطاف هم اولین شرط تغییرپذیری است. چهطور؟
اینقدر روی این که من اخلاقم اصلاً اینطوری است، عقیده و باورم این است و... تعصب خشک و سرسختانه نداشته باشیم و وقتی با مشکل و انتقاد یا سرزنشی مواجه میشویم، آن را جدی بگیریم و در موردش فکر کنیم.
***
عادت، رفتاری است که به طور دایم تکرار میشود و انجامش احتیاجی به تصمیمگیری ندارد.
وقتی به کاری عادت میکنیم انرژی کمتری برای انجامش صرف میکنیم و مثل این که کنترل وسیلهای در حالت خودکار قرار گرفته باشد زندگی و بسیاری از کارهای روزانهی ما بهطور خودکار انجام میشوند.
***
این خبر خیلی جدید نیست ولی شاید شما نشنیده باشید که تحقیقات عصبشناسان نشان داده که عادتها تغییرپذیرند.
«آن گرایبیل»، عصبشناس و عضو تحقیقاتی مؤسسهی فناوری ماساچوست گفته است: «من همیشه فکر میکنم عادتها از آن جهت حائز اهمیتاند که نیازی به فکر کردن به آنها نداریم و مغز ما را برای انجام فعالیتهای دیگر آزاد میگذارند؛ اما به نظر میرسد این شامل تمامی قسمتهای مغز نمیشود و بخشی از قشر پیشپیشانی، به کنترل عادتها اختصاص یافته است.
تحقیق ما میتواند برای انسانهایی که میخواهند عادات بد خود را ترک کنند، امیدوارکننده باشد. مغز میتواند این عادتها را هر چهقدر ریشهای و عمیق باشند، رها کرده و آنها را به عادتهای تازهای تبدیل کند. با دانستن این مطلب میتوانیم به انسانهایی که از اختلالهای اضطرابی و وسواسی شدید رنج میبرند نیز کمک کنیم.»
***
مثل دایره است.
ما شکل عادتهایمان هستیم!
و البته خود ما شکلدهندهی عادتهایمان هستیم. چون آنها را هم خودمان ساختهایم، پس همه چیز به ما مربوط میشود و به عادتهایمان!
انگار عادتها جان دارند. بعضیهایشان عبوسند و بعضیها خوشرو!
بعضیها باعث پیشرفت میشوند و بعضی باعث پسرفت!
گاهی مهربانند و گاه بیتفاوت!
آنها قدرت دارند که ما را جمعگریز کنند و به تنهایی عادت دهند.
زشتمان کنند و یا زیبا...
عادتها بخش عجیب و گریزناپذیر زندگی ما هستند.
کار سختی است، اما اگر بتوانیم عادتهای بد را بشناسیم و بعد عادتهای خوب را جایگزین آنها کنیم... اگر بتوانیم...
این تو و این خودت
شناختن خودمان از همینجا شروع میشود، شناخت عادتهای بد. تو به خودت فکر کردهای؟ به اینکه چه عادتهای خوب یا بدی داری؟
با بعضی از همسنو سالهای شما صحبت میکنیم و از آنها میخواهیم یکی از مهمترین عادتهای بدشان را بگویند. اول کمی فکر میکنند و تا عادتهای بد را پیدا کنند و بعد باز کمی فکر میکنند که بین آنها انتخاب کنند. بد نیست شما هم جوابهایشان را بخوانید:
- موقع کتاب خواندن خوابم میگیرد.
- خندههایم را نمیتوانم کنترل کنم. خیلی وقتها این مسئله برایم دردسرساز شده است!
- در مسواک زدن تنبلی میکنم.
- هنوز در خلوت ناخن میجوم! این عادت از کودکی در من مانده است.
- بلند حرف میزنم.
- خیلی زودرنجم. از خیلی حرفها و حرکتها دربارهی خودم و خانوادهام زود ناراحت میشوم.
- زیاد با تلفن حرف میزنم.
- نمیتوانم تصمیمهایم را اجرا کنم. هی میگویم فردا.
- زود عصبانی میشوم و زود هم فراموش میکنم، اما در لحظه نمیتوانم جلوی عصبانیتم را بگیرم.
- صبحانه نمیخورم.
- حرفهای دیگران را گوش میدهم! البته اگر خیلی خصوصی و آهسته صحبت کنند نه. ولی خب دوست دارم بدانم دیگران با هم چه میگویند.
- وقتی میخواهم ماجرایی را تعریف کنم خیلی شاخ و برگ میدهم و البته این باعث میشود که لابهلای تعریف، چیزهایی هم اضافه کنم.
راههایی که نرفتهایم
شاید وقتهایی بوده که ما از عادتهای بدمان رنج بردهایم!
شاید هم برای ترک عادتهای بدمان راههایی را رفتهایم و به نتیجه نرسیدهایم و بعد فکر کردهایم که از قدیم گفتهاند ترک عادت موجب مرض است!
اما حتماً برای تغییر در عادتهایمان راهها و مراحلی هست که ما نرفتهایم مثل اینها:
1. برای ترک عادت، بعد از این که تشخیص دادیم چه عادتی بد و چه عادتی خوب است حواسمان باشد که عادت بدمان را توجیه نکنیم.
2. ضربالمثلی داریم که میگوید: «هیچ زمانی بهتر از الآن نیست». چون نیروی ارادهی ما محدود است و بهترین زمان شروع کار همین الآن است. البته به گفتهی روانشناسان قبل از شروع یک عادت جدید، مطمئن باشیم که الآن زندگی منظمی داریم. در زمانی که استرس داریم یا زندگیمان بههم ریخته، شروع یک کار یا عادت جدید که با زندگی روزمره متفاوت است، کار درستی نیست و ادامه دادن آن بسیار مشکل خواهد بود.
3. بر روی چند عادت به صورت همزمان تمرکز نکنیم و به یاد داشته باشیم که حتی تغییر یک عادت هم کار آسانی نیست، چه رسد به تغییر چند تای آنها به صورت همزمان.
4. عادت جدید را بر پشت یکی از عادتهای همیشگی سوار کنیم. فرض کنید میخواهید عادت کنید تا هر روز دندانهایتان را با نخ دندان تمیز کنید. اما گاهی به علت فراموشی یا تنبلی آن را انجام نمیدهید. خب، نخ دندان را کنار مسواک خود بگذارید و همیشه پس از مسواک، از نخ دندان نیز استفاده کنید.
5.مطالعات نشان میدهند که فقط ۲۱ روز برای شکلگیری یک عادت کافی است. پس از این زمان، قسمتِ مشکل کار تمام شده و بقیهی کار خود به خود پیش خواهد رفت.
6.برای مواقع ناامیدی که احتمال دست کشیدن از کار زیاد است، برنامه داشته باشیم.
وقتی احساس میکنیم رو به شکست هستیم، تا 10 بشماریم، یک نفس عمیق بکشیم و به سمت همان برنامه برویم و حداقل 10 دقیقه وقت بگذاریم. اگر بعد از این 10 دقیقه هنوز هم میخواستیم دست از کار بکشیم، دوباره به سمت همان برنامه برویم و این کار را آنقدر تکرار کنیم که احساس ناامیدی در ما برطرف شود.