اگرچه عشایر جامعهای بهحساب میآیند که اغلب نیازهایشان را با دستان پرتوان خود برآورده میکنند اما با پیشرفت و تغییرات جامعه کلان کشوری برای آنها نیز نیازها و ضرورتهایی بهوجود میآید. نمونهای از این ضرورتها جبران خسارتهایی است که بر اثر بلایای طبیعی مثل سیل به عشایر وارد میشود. بههر ترتیب گردهمایی سراسری مدیران امور عشایر در استانها با توجه به نزدیک شدن به نیمه سال92 در تهران برگزار شد و در حاشیه این گردهمایی، جهانشاه صدیق، رئیس سازمان امور عشایر ایران با خبرنگار همشهری به گفتوگو نشست.
- گردهمایی مدیران استانی هر چند وقت یکبار برگزار میشود و در این گردهمایی چه اهدافی تعیین شد؟
ما سالانه 2بار، هر 6ماه یکبار با مدیران استانی عشایر گردهماییای را ترتیب میدهیم و در آن فعالیتهای اجرایی را که در استانها داشتهایم ارزیابی میکنیم. همچنین مدیران استانی را در جریان اعتبارات، قوانین جدید، انتظاراتی که سازمان امور عشایری از آنها دارد تا منجر به ساماندهی زندگی عشایر شود قرار میدهیم. مدیران استانی نیز مشکلات، چالشها و توفیقات و پیشرفتها را توضیح میدهند. حسن این جلسات این است که استانهای مختلف از فعالیتهای گوناگون دیگر استانها آگاه میشوند.
- اعتــبارات عشایـــر استانها چگونه تأمین میشود و آیا شما از میزان اعتبارات تخصیص یافته دولت پیشین رضایت دارید یا نه؟
در سال92 اعتبارات ملی ما 60میلیارد تومان مصوب شده و اعتبارات استانیمان بیشتر از 100میلیارد تومان خواهد شد؛یعنی ما در سال92 بیش از 160میلیارد تومان اعتبار خواهیم داشت البته باید ببینیم تخصیص آن چگونه خواهد بود تا بعدا نسبت به آن ابراز رضایت کنیم یا نارضایتی. منتهی در سالهای اخیر چون سایر دستگاههای اجرایی هم در مناطق عشایری فعالیت و هزینههایی را پرداخت میکنند نسبت به گذشته، میزان و تخصیص یافتن اعتبارات رضایتبخشتر بوده است اما ما همچنان به اعتبارات بیشتر از این احتیاج داریم.
- در سال 91 میزان اعتبارات مصوب عشایری چقدر بود و چه میزان از آن اختصاص یافت؟
تقریبا نزدیک به 140میلیارد تومان بود ولی تمام اعتبارات اختصاص پیدا نکرد و حدود 60درصد آن تحقق یافت. چون از منابع دیگری هم در استانها بهدلایل مختلف اعتباراتی بهدستمان رسید، توانستیم با حداقلها اوضاع را اداره کنیم تا مشکل جدیای پیش نیاید. بههرحال بنده نسبت به میزان اعتبار اختصاص یافته سال گذشته گلایه دارم.
- بحث اسکان دایمی عشایر به کجا رسیده است؟
اسکان دایمی یکامر داوطلبانه است زیرا در شکل کوچندگی هم فرصتهایی برای عشایر وجود دارد. با وجود این، به عقیده من پیشرفت لازم در این زمینه صورت گرفته است. برابر با برنامه پنجم توسعه قرار است که 30هزار خانواده عشایری اسکان داده شود. در طول سال اول و دوم برنامه که شامل 12هزار خانوار میشد طبق برنامه جلورفتهایم؛یعنی اکنون نزدیک به 12هزار خانواده عشایری اسکان دایمی یافتهاند و از مشکلاتی نظیر خطرات و بلایای طبیعی که هنگام استقرار موقت آنها در منطقه ییلاقی یا قشلاقی برایشان بهوجود میآمد رهایی یافتهاند.
اکنون سرعت اسکان بیشتر از سرعت جمعیت عشایری است اما یکبرنامه زمانبندی برای اینکه کل عشایر اسکان پیدا کنند پیشبینی نشده زیرا همانطور که گفتم هدف کلی این نیست که کل عشایر کشور اسکان دایمی پیدا کنند. کوچ عشایر برخی مناطق هم میتواند به نفع خود آنها باشد و هم از لحاظ حفظ محیطزیست و پویایی طبیعت مؤثر واقع باشد.
- نظر جنابعالی در مورد اینکه درسالهای اخیر بهواسطه تغییر و تحولات منطقهای و اجرای پروژههای عمرانی ایلراهها از بین رفتهاند چیست؟ آیا اساسا دولت و سازمان عشایری کشور در این خصوص که مشکلات و خطراتی عشایر را تهدید نکند تمهیدات لازم را درنظر میگیرند،مثلا اینکه راهی جایگزین برای آنها احداث شود؟
این البته کلیگویی است. در حال حاضر ما طرحی داریم که براساس آن کلیه ایلراههای مناطق عشایری را نقشهبرداری کردهایم و مراحل ثبت این ایلراهها در حال انجام است. این طرح به این خاطر تدوین شده تا کسی به ایلراههای عشایری تعرض نکند. میشود گفت که به حدود 10تا 15درصد مسیرهای عشایری تعرضهایی برای تغییر کاربریهایی مثل بزرگراه، راهآهن، توسعه شهرها یا توسعه صنایع صورت گرفته که برای آنها هم مسیر جایگزین تعریف میشود. بههر ترتیب ممکن است در یکمنطقه بسته به نیازها مسیر قبلی غیرقابل استفاده شود و باید مسیری دیگر درنظر گرفته شود. بهعنوان مثال با احداث سدی مانند سد گتوند در استان خوزستان، پیش از احداث سد، سازمان عشایری با وزارت نیرو در مورد تأمین مسیر جایگزین به توافق میرسد و از این نظر با این وزارتخانه مشکلی تاکنون نداشتهایم. با سایر دستگاههای اجرایی هم سعی کردهایم که تعاملی خوبی برقرار کنیم. در مجموع تأمین ایلراههای مناسب برای تغییر کاربری یکمنطقه جزو مصوبات دولت است البته باید اشاره کنم که گاهی جایگزین کردن یک ایلراه زمانبر میشود و ممکن است در یکمقطع زمانی کوتاه حتی دردسرساز شود اما تأمین این مسئله در برنامه است و راهی برای تردد عشایر احداث خواهد شد.
- آنطور که گزارشها و آمار نشان میدهد جمعیت عشایر رو به کاهش است. در این میان عنوان میشود که جمعیت عشایری استان کرمان با سرعت بیشتری نسبت به دیگر استانها به سمت پیرشدن قدم برمیدارد. آیا راهکاری برای حفظ توازن جمعیت عشایری کشور و جلوگیری از مهاجرت آنها به شهرها درنظر گرفته شده است؟
این امر طبیعی است. گرایش جوانان عشایری به زندگی به سبک سابق پایین آمده است؛ یعنی به اندازهای که در گذشته جوانان علاقهمند به زندگی در قالب ایل و عشیره بودند و کوچندگی را میپذیرفتند اکنون علاقهها به دلایل متفاوت و متعدد کاهش یافته است. رونقی که در شهر است و حتی رونقی که در روستاست و اتفاقاتی که در جهت توسعه شهرها و روستاها افتاده و تنوع شغلی را در شهرها و روستاها درپی داشته باعث شده تا جوان عشایری علاقه کمتری برای زندگی به سبک زندگی خانواده خود داشته باشد. بنابراین جوانان عشایر به سمت جاذبههای شهری گرایش پیدا میکنند و همین مسئله با مهاجرت آنها به شهر و کاهش جمعیت عشایری همراه میشود.
ما برای اینکه بتوانیم سرعت مهاجرت عشایر به شهر و روستا را کند کنیم، داریم مشاغلی مثل زراعت، باغبانی، پرورش ماهی، زنبورداری، توسعه صنایعدستی، پرورش قارچ، گلخانهداری و مشاغلی از این دست را در مناطق عشایری ترویج میکنیم. خوشبختانه این مسئله در حال رخدادن است چرا که جوانان به این مشاغل علاقه دارند. خب این مشاغل نسبت به دامداری به سبک گذشته تفاوتی اساسی از نظر چگونگی و درگیر بودن با علم روز دارد. این سرعت مهاجرت جوانان عشایری به شهرها را کند میکند ولی به صفر نمیرساند.
- آیا راجعبه فروش محصولات عشایری برنامههایی درنظر گرفته شده است؟
فروش محصولات عشایری از طریق خود عشایر صورت میگیرد؛ یعنی الان سازماندهی برای فروش محصولات تولیدی عشایری نداریم بعضا هم در برخی موارد ضرورتی ندارد که عشایر محصولات خود را به ارگانی بدهند تا آنها محصولات را به فروش برسانند. بهطور نمونه دام عشایر مشتری به اندازه کافی دارد. دخالت در فروش دام عشایر و اینکه دام با یکواسطه فروش برود ضرورت ندارد؛ چه بسا که ورود به بحث فروش دام عشایری با واسطه حتی میتواند با ضرردهی عشایر همراه شود. الان مشتری خودش مراجعه میکند به دامدار و دامدار هم دام را عرضه میکند. قیمتها هم نسبتا پایینتر و مناسبتر تمام میشود. اگرچه هزینههای تولید افزایش پیدا کرده ولی ضرورتی برای دخالت در این موضوع وجود ندارد.
با وجود این، تشکلهای عشایری هم به سمتی هدایت میشوند که سایر محصولات عشایر را ساماندهی کرده و تشکلها آن محصولات را برای فروش به مردم عرضه کنند. البته میزان این محصولات نسبت به میزان گوشت تولیدشده خیلی کمتر است. در رابطه با صنایعدستی ارتباطاتی که خود عشایر با خریداران دارند هم تا حدودی مناسب است. بهعلاوه اینکه اکنون بعضی از فرزندان عشایر این اطلاعات را کسب کردهاند که میتوانند واسطه عرضه محصول بین خانواده خودشان و بازار مصرف باشند. فرزندان تحصیلکرده دارند شرکتهایی تشکیل میدهند و با صادرکنندهها ارتباط برقرار میکنند.
- آیا وضعیت تأمین نهادههای دامی عشایر را مناسب ارزیابی میکنید؟
تشکلهای عشایری را به سمتی هدایت کردهایم که 60درصد نهادههای مورد نیاز عشایر را تأمین کنند. با این حال کاستیهایی دیده میشود و ما احتیاج به زمان داریم تا تأمین کل نهادههای عشایر از طریق تشکلها صورت بگیرد.
- در قسمت شرق کشور بهخصوص در نواحی مرزی این منطقه عشایر از کمبودهای درمانی و بهداشتی رنج میبرند. نظر جنابعالی در این مورد چیست؟
در مورد جامعه عشایر همه دستگاههای اجرایی کشور مسئول هستند. تنها سازمان عشایری نیست که باید جوابگوی همه نیازهای عشایر باشد. تأمین نیازهای بهداشتی جامعه عشایری بهعهده وزارت بهداشت و درمان است، نیازهای آموزشیشان بهعهده آموزش و پرورش است و نیازهای امنیتیشان بهعهده دستگاههای امنیتی است. برخی از دستگاهها به اندازه لازم در مناطق عشایری فعال نیستند، حضور دارند ولی باید بیشتر از الان سازوکارشان را تنظیم کنند که برابر با خدماتی که به شهرها و روستا ها میدهند به عشایر هم بدهند. وضعیت فعالیت دستگاههای آموزشی در مناطق عشایر مساعد است اما دستگاههای مربوط به بهداشت و درمان کمتر از ضریب مورد نیاز است و شاخص بسیار پایینتری نسبت به شاخص آموزشی دارد.
- برای حمایت از تشکلهای عشایری چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟
ما در گردهمایی مدیران استانی عشایر به این نتیجه رسیدیم که بعضی از اماکن، تاسیسات و انبارهایی که تشکلهای عشایری از آنها استفاده میکنند را طبق قانون بهخود تشکلها واگذار کنیم. مدیران وقتی به استان خود برمیگردند زمینه واگذاری امکاناتی را که تاکنون از سوی سازمان در اختیار تشکلها قرار گرفته بوده باید فراهم کنند. پس مالکیت این امکانات که با بودجه دولتی ساخته شده و پیش از این، سازمان آنها را برای استفاده به تشکلها داده بود به تشکلهای عشایری واگذار میشود.
- درخصوص پیشرفت علمی زنان عشایر آیا برنامهای درنظر گرفته شده است؟
درخصوص زنان عشایر بحثی مطرح شده که دسترسی زنان سرپرستخانواده به تسهیلات راحتتر شود. برای آموزش زنان عشایر نیز برنامههایی برای باز شدن پای سازمان فنی- حرفهای به مناطق عشایری درنظر گرفته شده است.
- آیا خشکسالی به عشایر نیز آسیب رسانده است؟
بله. در سالهای اخیر بروز خشکسالیها امور عشایر را بهویژه در استانها سختتر کرده است؛ البته ما با وجود همه دشواریها توانستیم با راهاندازی تانکرهای آبرسانی سیار و ثابت در مناطق عشایری، از وارد آمدن زیانهای جدی به عشایر بر اثر خشکسالی جلوگیری کنیم تا همچنان این جامعه بتواند سرپا و فعال باقی بماند.