وظیفه پیش بردن دیپلماسی علمی را امروزه در سفارتخانهها وابستگان علمی که کاملا هماهنگ با نهادهای علمی کشورهای متبوع خود عمل میکنند، بهعهده دارند اما چرا در جهان امروز تا بدین پایه به دیپلماسی علمی اهمیت میدهند؟ چه نیازی سبب شده است تا وابسته علمی در بسیاری از سفارتخانههای کشورهای توسعهیافته نقش بسیار پررنگی را ایفا کند و چرا از این سمت تاکنون بهطور جدی در دستگاه دیپلماسی ما استفاده نمیشده است؟
از دیرباز در زمینههای آکادمیک میان کشورها ارتباطات وسیعی وجود داشته است، ازجمله در زمینه تبادل استاد و دانشجو و تبادل دستاوردهای علمی مراکز تحقیقاتی در دانشگاهها اما در عصر حاضر علاوه بر تبادل آکادمیک صرف، تبادل فناورانه و نوعی تقسیم کار در زمینه ساخت مصنوعات تکنولوژیک انجام میگیرد.
بهعنوان مثال طراحی اولیه یک دستگاه تلویزیون در ابتدا در کشور مادر تولیدکننده صورت میگیرد و سپس قطعات این تلویزیون در کشورهای دیگری که کارخانههای تحت لیسانس کارخانه مادر در آنها تاسیس شده تولید و در پایان در کشور مادر مونتاژ میشوند. در واقع امروزه در حوزه تکنولوژی، کشورها بهدلیل هزینه بالای دستمزد کارگر و هزینه بالای ایجاد خط تولید به تنهایی اقدام به ساخت محصولات صنعتی نمیکنند و تولید این نوع مصنوعات بهصورت مشترک انجام میپذیرد.
حتی در زمینه تولید خودرو نیز اقدامات مشابهی از این دست که توضیح داده شد انجام میگیرد. بدین ترتیب امروزه مصنوعات تکنولوژیک بهعنوان محصول تولید علم بهصورت مشترک در چندین کشور تولید میشوند و سپس در کشوری دیگر مونتاژ میشوند. این یعنی، علم بهصورت پدیدهای اشتراکی درآمده است و در عصر حاضر کمتر کشوری وجود دارد که به تنهایی دست به تولید علم بزند، حتی امروزه تحقیقات علمی نیز میان چندین گروه از محققان از چندین کشور بهصورت مشترک انجام میگیرد و تنها در زمینه تحقیقات سادهتر است که کشورها بهطور مستقل اقدام میکنند البته در این صورت نیز کشورهایی که بین هم توافقنامههای علمی امضا کردهاند تجربیات علمی خود را به یکدیگر انتقال میدهند.
اما در کشور ما بهویژه در 8سال اخیر از این قاعده پیروی نشد چرا که بر مبنای سیاستهای ناصحیح درهای تعامل با سایر کشورها بهویژه در چند سال اخیر یا بهشدت کاهش یافته یا بهطور کامل بستهشده و در نتیجه سطح تبادلات علمی ایران در عرصه بینالملل بهشدت کاهش یافت و در همین اواخر بهطور کامل محدود به تبادلات علمی داخلی شد همچنین در سالهای اخیر پدیدهای دیگر بروز پیدا کرد؛ ادعای تولید بسیاری از محصولات تکنولوژیک و بسیاری از داروهای بیماریهای خاص در کشور و ادعای پیشرفت بسیار سریع ایران در عرصه نانوتکنولوژی، در واقع درحالیکه در سالهای اخیر کشور ما از حضور گسترده در عرصه بینالملل محروم بوده است ما توانستهایم در عرصه علمی به پیشرفتهای شگرفی دست پیدا کنیم.
اگر این مدعیات به فرض محال راست باشد، پس چرا اینچنین است که ما با تولید این همه مصنوعات تکنولوژیک و داروهای بیماریهای خاص و پیشرفتهای نانوتکنولوژیک از نظر توسعهیافتگی در 8سال اخیر به کشورهای پیشرفته نزدیک نشدیم و حتی از این نظر از تعدادی از کشورهای منطقه نیز عقب افتادیم؟ چه شده است که امروزه بیماران در کشورمان پس از جستوجوی طولانی مدت به زور داروی یک بیماری خاص را پیدا میکنند و پس از صرف وقت طولانی در صفهای طویل با بهای بسیار گزاف موفق به خرید داروی مورد نظر خود میشوند؟