ساعت 9صبح شنبه، دوم شهریورماه سالجاری مرد 65سالهای به نام رحمت علی فلاح رجب زاده، برای گرفتن حقوق بازنشستگی وارد بانک ملی شعبه لنگرود شد. وی وقتی پشت باجه رفت از کارمند بانک فیش گرفت اما پیش از اینکه سرگرم پر کردن آن شود، دچار حمله قلبی شد و سکته کرد.
وی بیحال روی زمین افتاد و مشتریان و کارمندان وحشتزده به او نگاه میکردند که در همین هنگام کارمند شرکتی بانک، کارش را رها کرد و به سمت وی رفت. او بعد از اینکه به پیرمرد تنفس مصنوعی داد، منتظر رسیدن اورژانس نماند و بلافاصله او را روی کولش گذاشت و به بیمارستان برد. پزشکان و پرستاران اورژانس بیمارستان اعلام کردند که اگر پیرمرد فقط 3دقیقه دیرتر به بیمارستان رسیده و به او تنفس مصنوعی داده نشده بود، بیشک جان باخته بود.
نجات از پرتگاه مرگ
بهمن حمیدی، همان کارمند شرکتی بانک است که با اقدام بموقع خود پیرمرد را به زندگی برگرداند و او را از مرگ حتمی نجات داد. او در گفتوگو با همشهری میگوید: 3سال است که در بانک ملی شعبه لنگرود کار میکنم. ساعت 9صبح شنبه، مشغول کار بودم که یکدفعه پیرمرد از حال رفت و روی زمین افتاد. از آنجا که بارها برنامه کمکهای اولیه را در تلویزیون دیده بودم میدانستم در زمانی که فرد دچار حمله قلبی میشود و سکته میکند باید به او تنفس مصنوعی داد. بعد از این کار هم درنگ نکردم و چون بانک تا بیمارستان فاصله زیادی ندارد، منتظر اورژانس نماندم و خودم او را کول گرفتم و به بیمارستان بردم.
پزشکان نیز با شوک الکتریکی وی را به زندگی برگرداندند. وقتی او نجات یافت، انگار دنیا را به من داده بودند.وی ادامه میدهد: داخل جیب پیرمرد یک دفترچه بانکی بود که با کمک همکارانم توانستم از این طریق شماره خانهاش را پیدا کنم. بعد با همسرش تماس گرفتم و موضوع را به وی اطلاع دادم. او نیز به سرعت خود را به بیمارستان رساند و وقتی از پرستاران موضوع را شنید به بانک آمد و از من بهخاطر نجات شوهرش از مرگ تشکر کرد.
دومین نجات
این نخستین بار نبود که بهمن حمیدی شخصی را از پرتگاه مرگ نجات میداد. وی پیش از این نیز در تهران چاه کنی را که در اعماق چاه دچار گازگرفتگی شده بود به زندگی برگرداند.حمیدی در توضیح این حادثه میگوید: سال84 من در یک مجتمع در حال ساخت سرکارگر بودم. یکی از روزها متوجه شدم که کارگری در اعماق 14متری چاه دچار گازگرفتگی شده است. کارگران دیگر این موضوع را به من اطلاع دادند اما کسی جرأت نداشت داخل چاه برود. من با کمک بقیه وارد چاه شدم و کارگر گرفتار را بیرون کشیدم و به او تنفس مصنوعی دادم.
بعد از آن با ماشین همکارم او را به بیمارستان رساندم که خوشبختانه او نیز به زندگی بازگشت. وی ادامه میدهد: این کارهایی که من انجام دادم وظیفه هر انسانی است. هر انسانی باید به همنوع خود در این مواقع کمک کند چون کمک به دیگران، تأثیرات مثبتی در زندگی ما میگذارد.
در همین حال فرزین رجب زاده، فرزند پیرمردی که از سوی کارمند درستکار نجات یافته است، زندگی پدرش را مدیون اقدام بموقع کارمند جوان است و میگوید: پدر من اگر 3دقیقه دیرتر به بیمارستان میرسید قطعا الان زنده نبود. من از این کارمند درستکار تشکر میکنم چون میتوانست هیچ اقدامی انجام ندهد و منتظر اورژانس بماند.پدرم 2روز در بخش سی سی یو بستری بود و خوشبختانه حالا به بخش منتقل شده و حالش رو به بهبود است. او میخواهد بعد از اینکه مرخص شد به بانک برود و از فرشته نجاتش تشکر کند.