تا قبل از اسکار «جدایی نادر از سیمین» سینمای ایران بیشتر با هدف شرکت در مسابقه، نمایندهای را به آکادمی معرفی میکرد و سقف آرزوهای ما تکرار موفقیت راه یافتن به فهرست پنجتایی نامزدهای نهایی اسکار بود که آن هم فقط یکبار مجید مجیدی با «بچههای آسمان» موفق به انجامش شده بود و بعد از آن با «رنگ خدا» و «باران» چیزی جز شکست را در مراسم اسکار تجربه نکرده بود. با اسکار جدایی... این اعتماد به نفس در سینماگران ایرانی زنده شد که میتوان با فیلمی کاملا ایرانی و با رعایت تمام عناصری که روزگاری به نظر میرسید رعایت نکردنشان توجه جهانیان را جلب میکند، به مرتفعترین قله سینمای جهان رسید.
از سوی دیگر اما منحصر به فرد بودن موفقیتهای جهانی اصغرفرهادی و فاصله قابل توجه فیلمهایش با دیگر آثار سینمای ایران این نکته را نمایان میکرد که الزاما با فیلم خوب و استاندارد هم نمیتوان در رقابتی به پیروزی رسید که توفیق در آن نیازمند رعایت هزار و یک فاکتور است. تجربه جدایی... نشان داد که برای بردن اسکار باید پخش جهانی را جدی گرفت. این تجربهها و آموختهها البته خیلی به کار سینمای ایران نیامد. سینمای بدنه همچنان محلی باقیماند و سینمای موسوم به جشنوارهای نیز همچنان محفلی. پارسال اسکار را هم تحریم کردیم تا خیال همه راحت شود. فیلم موهن یک دیوانه را به هالیوود ربط دادیم تا به «همین سادگی»و «یه حبه قند» نتوانند به عنوان نماینده سینمای ایران بخت خود را در اسکار بیازمایند.حالا که به موسم معرفی نماینده سینمای ایران برای اسکار نزدیک شدهایم بازهم همان داستان قدیمی در حال تکرار است؛ اینکه چه فیلمی و به چه دلایلی باید به اعضای آکادمی معرفی شود داستان همیشگی سینمای ایران در روزهای آخر تابستان و اوایل پاییز است.
سال گذشته در چنین روزهایی مدیران سینمایی درصدد انتخاب گزینهای مناسب از میان آثار اکرانشده برای معرفی به آکادمی اسکار بودند که در نهایت به انتخاب «یه حبه قند» ساخته رضا میرکریمی منجر شد؛ فیلمی که تنها برای مدتی کوتاه عنواندار نماینده ایران در آکادمی اسکار بود؛ چرا که سینمای ایران مراسم اسکار2013 را بهدلیل پخش فیلمی موهن به پیامبر اسلام(ص) تحریم کرد و خواستار پوزش از سوی مسئولان اسکار شد.
چندینماه از نمایش آن فیلم اهانتبار میگذرد و همچنان خبری از دلجویی و عذرخواهی آمریکا و هالیوود از ایران و مسلمانان نیست و از سوی دیگر این روزها مسئولان سینمایی در تکاپوی تشکیل هیأتی برای انتخاب نماینده سینمای ایران در اسکار هستند. در چنین شرایطی بهنظر میرسد که بداقبالی یه حبه قند و سازندهاش از کملطفی مسئولان وقت وزارت ارشاد و سازمان سینمایی نشأت گرفته بوده؛ درحالیکه موفقیت اصغر فرهادی و درخشش «جدایی نادر از سیمین» در اسکار سال قبلش حساسیتها را نسبت به این رخداد سینمایی افزایش داده بود و اهالی سینما و مردم خواستار تداوم حضور سینمای ایران در مراسم اسکار بودند؛ هرچند نمایندهای مناسب برای معرفی به آکادمی وجود نداشته باشد.
تشکیل هیأت انتخاب
امسال نیز با توجه به فرصت باقیمانده برای معرفی نماینده به آکادمی اسکار از جانب مدیران سینمایی کشورها، حسن نجاریان، قائممقام بنیاد سینمایی فارابی اعلام کرد که هیأت 9نفره داوران برای انتخاب نماینده ایران در اسکار 2014 به بازبینی حدود 60فیلم سینمایی که از مهر سال گذشته تاکنون به نمایش عمومی درآمدهاند خواهند پرداخت و گزینه مناسب را به آکادمی اسکار معرفی خواهند کرد.
وی در رابطه با ارزش و کیفیت نماینده احتمالی سینمای ایران گفته: «سینمای ایران هر سال نمیتواند فیلمهایی چون جدایی نادر از سیمین و «بچههای آسمان» را به اسکار معرفی کند. مسئله مهم این است که سینمای ایران حتی اگر فیلمی در سطح این گروه از فیلمها نداشته باشد باز هم در اسکار حضور مییابد و اعلام موجودیت میکند. سینمای جهان به خوبی میداند که اتفاقاتی مانند جدایی نادر از سیمین هر چند سال یکبار برای کشورهایی مانند ایران رخ میدهد. در واقع ظرفیت سینمای ایران بهگونهای نیست که هر سال بخواهیم در اسکار برنده شویم و البته برندهنشدن ما نیز به این معنا نیست که کار ما در تولید فیلم در کشور بد بوده است.»
بنا به گفته نجاریان، ایران طی 30سال اخیر 2بار در بخش فیلمهای غیرانگلیسی زبان اسکار حضور داشته که این اتفاق بیانگر این است که سینمای ایران هر 15سال یکبار فیلمی بیرقیب در سطح اسکار میسازد.
همچنین وی در رابطه با ساخت آثاری که بتواند جوابگوی فیلمهای ضدایرانی باشد، گفته: «اگر در میان تولیدات سینمای ایران فیلم خوبی ساخته شود که از نظر فنی و ساخت بتواند در عرصه سینما با فیلمهایی از این دست رقابت کند و جواب فیلم «آرگو» را بدهد، بیشک این فیلم بهعنوان نماینده ایران در اسکار ارسال میشود، اما اول باید چنین فیلمی ساخته شود تا بتوان آن را به اسکار فرستاد. قرار نیست برای اینکه به یک فیلم جواب بدهیم فیلمی سطح پایین که تنها موضوعی مرتبط دارد بهعنوان نماینده اسکار معرفی کنیم. پیش از هر چیز سینمای ایران که نشاندهنده روح انسانی در جامعه امروز ماست، میتواند بهترین جواب به فیلمهای ضدایرانی باشد.»
گمانهزنیها
فیلم معرفیشده به اسکار باید توانایی برقراری ارتباط با مخاطبان سایر کشورها را در کنار داستانی جذاب و باکیفیت دارا باشد و این امر باعث میشود تا گزینههای احتمالی سینمای ایران کمتر از انگشتان دست باشند. محمد اطبایی معتقد است که «گذشته» اصغر فرهادی مناسبترین فیلم ایرانی برای معرفی به آکادمی اسکار است.
وی میگوید: اگر تنها مقررات اتحادیه اروپا را برای تعیین هویت ملی یک فیلم درنظر بگیریم، فیلم گذشته امتیاز لازم را برای یک تولید ایرانی بودن، ندارد اما مقررات آکادمی اسکار، داستان دیگری است. فیلم گذشته 12امتیاز دارد و بر اساس مقررات اتحادیه اروپا حداقل 15امتیاز را برای تولید یک کشور درنظر میگیرد. اما قوانین آکادمی برای اسکار خارجی، تصریح دارد که تنها کشور معرفیکننده فیلم باید تأیید کند که بخش عمده کنترل خلاقانه فیلم توسط هنرمندان و دستاندرکاران تابع کشور مذکور صورت گرفته است و در مورد فیلم گذشته این نکته موضوعیت دارد.
بنابراین با توجه به این امکان دست کمیته انتخاب فیلم ایرانی به اسکار خارجی باز است و با توجه به ایرانیبودن کارگردان، فیلمنامهنویس، بازیگر اصلی، بازیگر فرعی، مدیر فیلمبرداری و صدای آن به راحتی میتوان بخش عمده خالقان این اثر را ایرانی دانست، بنابراین، ما از لحاظ مقررات آکادمی اسکار، هیچ منعی برای معرفی فیلم گذشته نداریم.نکته دیگر آنکه بهرغم شانس این فیلم جهت معرفی از طرف کشور فرانسه، اصغر فرهادی مایل است تا گذشته از طرف ایران به اسکار معرفی شود.
بهنظر میرسد که یه حبه قند که محصول حوزه هنری است، یکی دیگر از گزینهها باشد؛ فیلمی که در جشنوارههای معتبر بینالمللی حضور داشته و با بازتابهای داخلی و خارجی مناسبی همراه بوده، هر چند سال گذشته بهدلیل سیاستهای حاکم از قافله اسکار بازماند ولی با توجه به تغییرات روی داده در فضای سینمای کشور شاید بتواند امسال شانس خود را در این رویداد سینمایی امتحان کند. از سویی برخی معتقدند که «هیس! دخترها فریاد نمیزنند»
ساخته پوران درخشنده نیز میتواند گزینه مناسبی برای شرکت در اسکار باشد؛ چرا که موضوع متفاوت و کمتر دیده شده در سینمای ایران و جهان میتواند بازخوردهای مثبتی را به همراه داشته باشد. هیس! ... گرچه به لحاظ موضوع و داستان جذاب است و میتواند مخاطبان را با خود همراه کند، ولی بهنظر میرسد به لحاظ ضعف در ساختار و پردازش قصه با اقبال کمتری همراه باشد. احتمالا «پذیرایی ساده» مانی حقیقی نیز یکی دیگر از گزینهها خواهد بود؛ فیلمی با داستان نامتعارف و متفاوت که توانست نظر مساعد برخی منتقدان را نیز بهخود جلب کند.
حضور این فیلم در شصت ودومین دوره جشنواره فیلم برلین و بردن جایزه نتپک (شبکه توسعه سینمای آسیا) در بخش جنبی فورم میتواند شانس حضورش در اسکار را بهعنوان نماینده ایران بالا ببرد. عدهای دیگر معتقدند که دومین ساخته علی مصفا بهترین گزینه از میان فیلمهای اکران شده یک سال اخیر است؛ «پله آخر» که توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه اقتباسی سیامین دوره جشنواره فیلم فجر و جایزه گوی بلورین بهترین بازیگر زن از چهل و هفتمین دوره جشنواره فیلم کارلووی واری برای لیلا حاتمی را از آن خود کند. اما در این میان فیلمهای با ارزش دیگری نیز هستند که بهدلیل مهیانشدن شرایط اکران فرصت شرکت در هشتاد و ششمین دوره از اسکار را از دست دادند. «دربند» آخرین ساخته پرویز شهبازی و فیلم ستایششده از سوی منتقدان بهدلیل نیافتن فرصت اکران، شانس دیده شدن و شرکت در این مراسم را از دست داد. پیش از این «نفس عمیق» بهعنوان سومین فیلم این کارگردان، نامزد نهایی ایران برای جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی سال انتخاب شده بود.
انتظاری که بالا رفته است
موفقیت جدایی نادر از سیمین سطح توقع را هم میان سینماگران و هم در بین علاقهمندان سینما بالا برده است. تحریم اسکار در سال گذشته هم باعث شد تا یهحبهقند به عنوان نماینده سینمای ایران توسط اعضای آکادمی اسکار محک نخورد. چیزی که واضح به نظر میرسد دشواریهای تکرار موفقیت جدایی نادر از سیمین است. برای دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی باید زبان مسیری دشوار و طولانی را طی کرد و در اولین گام باید بهترین گزینه را به آکادمی معرفی کرد. قدم اول که درست برداشته شود تازه میشود درباره بقیه موارد به بررسی نشست و برای واکاوی موضوع میتوان عناصر توفیق بخش جدایی... را مورد تحلیل قرار داد.