با گذراندن دورههای فوق لیسانس و دکتری شمار این درسها ممکن است به 35 تا 40 واحد هم برسد؛ زیرا افزون بر 40 کتاب ایشان رسما منابع درسی رشتههای مختلف جغرافیای طبیعی اعم از جغرافیای زیستی، خاک شناسی، منبع و مسائل آب، مناطق خشک و... هستند. اگر اقبال تحصیل در دانشگاه تهران را داشته باشید غالب این درسها را مستقیما با خود ایشان میگذرانید؛ این جنبه مثبت قضیه است. جنبه منفی آن این است که اگر 2 واحد درس با دکتر کردوانی بگذرانید- فرق نمیکند، هر درسی- در بقیه زندگیتان کابوس بیابانزایی، کمآبی، خشکسالی و قهقرای زیستبوم دیگر رهایتان نمیکند. هرگز رهایتان خواهد کرد.
بعد: سال 65 با دکتر کردوانی سفری یک روزه به دشت کویر رفتیم؛ همین حوالی تهران؛ از مسیر سنگفرش باستانی در حوالی ایوانکی تا قصر بهرام و بعد برگشت از مسیر ورامین به تهران. از ساعت 5 صبح تا 10 شب؛ 17ساعت تمام. این مدت زمان دقیق در ذهنم مانده چون تمام آن را بیوقفه، واقعا بیوقفه، دکتر کردوانی حرف زد. احتمالا برای ثبت در کتاب گینس در این زمینه باید با فیدلکاسترو رقابت کند چون جایی شنیدم که وی هم یکبار 17 ساعت مدام سخنرانی کرده است. حاصل آن 17ساعت یک ویژگی دیگر است که هرگز رهایتان نمیکند: خاک را بهصورت یک موجود زنده میبینید؛ موجودی که نفس میکشد، روح دارد، رنجور میشود، خوشحال میشود، ایام کودکی و بلوغ و کهنسالی دارد و میتواند که جوانمرگ هم بشود. همه این حالات را حتی وقتی داری به سرعت از توی جاده میگذری میتوانی تشخیص بدهی. خب، بهدست آوردن این توانایی هم خودش اقبال بینظیری است و بابت آن باید سپاسگزار دکتر کردوانی بود اما همین هم با خود یک بداقبالی دیگر به همراه دارد: در بقیه زندگیتان سفر در وطن رنجی مدام میشود؛ از تماشای این همه جوانمرگی شتابناک زمین. میگوید تو که اهل طبیعتی، بیرون را نگاه کن. میگویم ترجیح میدهم کتابم را ورق بزنم و بیرون را نبینم.
سرانجام: حالا 27 سال از سال 65 گذشته است. ایران در این مدت توانسته مصمم و پرتلاش به رتبه اول فرسایش خاک در جهان، رتبه دوم بیابانزایی در جهان، رتبه سوم قهقرای تنوع زیستی و رتبه ششم تخریب پوشش گیاهی در جهان برسد. دوم و سوم و ششم زیبنده ما نیست و با تداوم روند کنونی حتما در این موارد هم به رتبه اول خواهیم رسید. دکتر کردوانی در 80سالگی خیلی پیرتر و تکیدهتر از آن ایام است اما هنوز همانقدر پرتلاش است و هنوز میتواند در یک روز بیوقفه 17ساعت حرف بزند. یقه این و آن را بگیرد و بگوید مگر متوجه نیستید خاک و آب مملکت دارد از دست میرود و بیابانها دارند تا بیخ گوش شهرها پیش میآیند؟ و هنوز هم کسی درست و دقیق گوش نمیدهد. یکیدو سالی مانده تا رتبه اول در همه آمارهای قهقرا. به آنجا که برسیم چند نفری شاید گوش بدهند آقای دکتر! ای وسواس دائم و شریف و صادق طبیعت میهن که قدردانی که نه، حتی نیوشندهای درخور حرفهایت هم نیافتهای... .
* اقلیم شناس