براساس گزارش CNN، در واقع هر رویداد تکاندهنده و یا بیاهمیتی که در جهان رخ میدهد، بیش از نیم میلیارد کاربر توئیتر حرفی برای گفتن درباره آن رویداد دارند و معمولا این اظهارنظرها ناامیدکننده یا خشمگینانه است.
از انتخاب بنافلک برای بازی در نقش بتمن گرفته تا تبرئه جورج زیمرمن، رقابتهای ورزشی، برنامههای تلویزیونی، سیاست، اخبار و یا هرموضوع دیگری منجر به آغاز موجی از اظهارنظرهای منفی و خشمگین در توئیتر میشود.
دیوید ریس روانشناسی در سندیهگو که در زمینه پویاشناسی شخصیتی تخصص دارد معتقد است فعالیتهای آنی توئیتری میتواند بر افراد غلبه کند. به گفته وی بسیار ساده است که عبارتی را نوشته و کلید ارسال را فشار دهیم، به این شکل میتوان به صورت آنی و بدون اینکه به آن فکر کرد، چیزی گفت.
به گفته وی اینکار برخلاف نامههای خشمگینانه کلاسیکی است که نوشته میشوند و درون کشوی میز تحریر قرار میگیرند تا فرد آرامش خود را دوباره به دست آورد، زیرا با وجود توئیتر، نیازی به انجام این کار نیست، و اگر عبارت منتشر شده بازخوردی داشته باشد نیز کاربر الزاما آن را نخواهد دید.
خشم اثرگذارتر است
این خشم عمومی تنها منحصر به توئیتر نیست، میتوان آن را برروی دیگر رسانههای اجتماعی، اظهارنظرهای وبسایت های خبری از قبیل CNN، و تقریبا در سراسر اینترنت مشاهده کرد. برای مثال یوتیوب به جذب اظهارنظرهای آزاردهنده از جانب کاربران شهرت زیادی دارد.
با اینهمه توئیتر یکی از سادهترین هدفها برای این خشمپراکنی است. در کنار رفتارهای آنی که ریس به آن اشاره کرد، دلایل مجازی دیگری برای گزنده بودن زبان توئیتری وجود دارد: گمنامی، عدم درک عواقب اعمال، میلی بیپایان برای ایجاد اغتشاش و ناآرامی.
اما شاید گیجکنندهترین عامل، عاملی باشد که به تازگی در مطالعهای در دانشگاه پکن به آن اشاره شدهاست. محققان در این مطالعه با بررسی پستهای منتشر شده برروی وب سایت Weibo، نسخهای چینی از توئیتر، دریافتند که خشم قدرتمندترین احساس آنلاین است.
از میان چهار احساسی که محققان براساس آنها پستها را دستهبندی کردند، اندوه و انزجار از اثرگذاری کمی برخوردار بودند، تاثیر لذت کمی بیشتر از این دو بود اما خشم، مانند ویروسی مهلک با سرعت و به شکلی گسترده پراکنده میشود.
به گفته محققان چینی این مطالعه نشان میدهد که خشم نسبت به دیگر احساساتی مانند شادی یا اندوه از اثرگذاری بیشتری برخوردار است و این نشان میدهد که توئیتهای خشمگین با سرعت بیشتری در میان کاربران ردوبدل میشوند.
ایده خشم توئیتری به اندازهای به شهرت رسیده که مونیکا استفانز استاد جغرافیا در دانشگاه هامبولد در کالیفرنیا نقشهای به نام جغرافیای نفرت را تدوین کرده است. این پروژه با الهام از موج اتهامات نژادی که پس از انتخاب دوباره باراک اوباما در توئیتر آغاز شد، شکل گرفتهاست. انتشار این نقشه نیز خود موجی از خشم را برانگیخت و استفانز را با انتقادات شدیدی مواجه ساخت.
گمنامی و فاصله
پدیده خشم پدیدهای نیست که با همین وسعت در فیسبوک یا دیگر شبکههای اجتماعی نیز مشاهده شود. این تفاوت از دلایل مختلفی برخوردار است.
به گفته محققان یکی از این دلایل بسته بودن فیسبوک است و اینکه کاربران تنها عموما با افرادی که میشناسند ارتباط برقرار میکنند، اما در توئیتر هر توئیت در سرتاسر جهان پخش میشود. علاوه بر این، کاربران فیسبوک راحتتر میتوانند نسبت به یک پست واکنش نشان دهند. همچنین در بسیاری از سایتها برای مقابله با محتوای خشمگینانه یا حاوی نفرت سیاستهای ویژهای وجود دارند. در فیسبوک کمتر کاربری گمنام است و همه برای هم شناختهشده هستند.
از سویی دیگر توئیتر فاصله بیشتری میان کاربران ایجاد میکند، به این معنی که افراد معمولا با یکدیگر در زمان حقیقی گفتگو نمیکنند، از این رو حس واقعی بودن افرادی که در توئیتر با آنها ارتباط برقرار میشود، برای کاربران توئیتر بسیار کمتر از دیگر شبکههای اجتماعی است. یک تماس تلفنی یا یک مکالمه آنلاین ارتباطی را ایجاد میکند که حس مواجه شدن با یک انسان واقعی را در کاربر به وجود میآورد. اما در توئیتر این ارتباط حقیقی وجود ندارد و فرد میتواند به شیوههای مختلفی که در ارتباط رودررو با یک انسان قادر به انجام آنها نیست،خود را پنهان سازد.
عواقب خشم توئیتری
انسانها برای واکنش نشاندادن از توئیتر استفاده میکنند. توئیتر درست مانند یک رقابت برای محبوب شدن است: هرکس بتواند توئیتی بفرستد که سریع و اثرگذار باشد و پاسخها و واکنشهای بیشتری داشته باشد، محبوبتر خواهد شد. این رفتار در توئیتر به ندرت عواقبی را به دنبال دارد، اما این روند درحال تغییر است زیرا به تازگی توئیتر گزینهای را برای گزارش دادن بیاحترامی قرار داده که معمولا برای سرزنش کردن پستهای خشمگین مورد استفاده قرار میگیرد و نشان میدهد که توجه بیشتری به تحکم و پرخاشگری در این سایت معطوف شده است.
به گفته محققان برای بیشتر کاربران توئیتر مهم نیست که پستهای توهینآمیز یا خشمگینانه آنها چه عواقبی به دنبال دارد، تنها اثرگذاری برای آنها اهمیت دارد و اثرگذارترین حس نیز خشم است. خشم احساسی توانمند است و به افراد فرصتی برای مورد دراماتیک بودن خواهد داد و بسیاری نیز هستند که واقعا به درام علاقمندند.