در روزهایی که موضوعات مرتبط با سیاست خارجی ایران در صدر اخبار تحولات جهانی و منطقه ای قرار دارد ،فرصت گفت و گو با یکی از شخصیتهای آگاه به جزئیات تحولات مذکور، غنیمت است.قائم مقام شورای عالی امنیت ملی با طمأنینه صحبت میکند.
در واقع عبدالرضا رحمانی فضلی گاه برای اینکه حق مطلب را ادا کرده باشد، از تکرار مطالبش هراسی ندارد.
با رحمانی فضلی درباره موضوعات گوناگونی سخن گفتیم. از مذاکره ایران و آمریکا حول محور عراق گرفته تا مسائل هستهای ایران و مذاکره لاریجانی با سولانا و حتی پرونده موسویان. این گفت و گو قبل از شروع مذاکره ایران و آمریکا انجام شده است.
- در حالی که تا قبل از انجام مذاکره ایران با آمریکا از افرادی همچون جواد ظریف به عنوان نماینده ایران در این مذاکرات نام برده میشد، اما در لحظات آخر قرعه به نام کاظمی قمی خورد. برخی منابع رسانهای اظهار کردهاند که این انتخاب مشخصاً از سوی رئیس جمهوری صورت گرفته است آیا این ادعا صحت دارد و کلاً معیار این انتخاب چه بوده است؟
چون این موضوع، موضوعی سیاسی و به لحاظ اهمیت، دارای اهمیت بسیار بالایی بود لازم بود کسی برای مذاکره انتخاب شود که به دیپلماسی مسلط بوده و سابقه و تجربه فعالیت بالای سیاسی داشته باشند.
از طرفی دیگر چون موضوع مذاکره عراق بود پس لازم بود گزینه مورد نظر کسی باشد که اطلاعات کافی و تسلط لازم را نسبت به موضوع عراق به ویژه در چند سال اخیر داشته باشد. از طرفی چون مسئله ابعاد مختلف دارد باید که تیمی انتخاب میشد که هر کدام از اعضای این تیم به بعدی از ابعاد تسلط داشته باشد و یقیناً هم عدهای کارشناس در کنار این تیم خواهند بود تا بتوانند در گفتگو پشتوانه لازم را برای مذاکره کننده اصلی ارائه دهند و اینها معیارهای انتخاب بودند اما اینکه آیا شخص آقای احمدینژاد این نماینده را تعیین کرده است باید بگویم وزارت خارجه به عنوان محل تصمیمگیری ذاتاً میتوانسته این تصمیم را اتخاذ کند اما اهمیت موضوع آنقدر بالا بوده که تنها در سطح وزارت خارجه وصول نشود و رئیس جمهوری به عنوان کسی که موضوعات منطقهای به خصوص مسائل عراق را در چند ساله اخیر پیگیری میکرده است و هم به عنوان رئیس دولتی که وزارت خارجه تحت نظرش است وارد این تصمیمگیری شود و یا تصمیم مذکور با مصلحت ایشان گرفته شود.
- برخی رسانههای خارجی تا قبل از انجام این مذاکرات از چهار محور از جمله ادعای آمریکا مبنیبر ارسال تسلیحات از ایران به عراق، مانورهای نظامی آمریکا در منطقه یا گروههای تروریستی فعال در عراق و بالاخره زمان خروج نظامیان آمریکایی صحبت کرده بودند. این محورها را تایید میکنید؟
اگر بخواهیم خوشبینانه به موضوع نگاه کنیم باید بگوییم اینها فقط گمانهزنیهایی است که برخی از رسانهها انجام دادهاند. خیلی از رسانههای غربی سعی دارند موضوع مذاکره و همکاری و کمک ایران به عراق را به نوعی تعبیر کنند به معامله بین ایران و آمریکا و به این ترتیب نشان دهند که ایران در این مذاکرات به دنبال منافع خودش است. بنابراین اینها یک جنگ روانی است و مسائل و موضوعاتی که به هر نوع به ایران مرتبط باشد در آنجا مطرح نخواهد شد.
مباحثی که با نام ارسال تسلیحات از ایران به عراق از آن یاد میشود اصلاً ثابت نشده که حالا بخواهند پای میز مذاکره از ادامه آن جلوگیری کنند. آمریکاییها در این سه یا چهار سال مدام به دنبال این بودند که آهنپارهای پیدا کرده و مستندسازی بکنند که اینها کمک ایرانیها است به نیروهای تروریست و مطمئن باشید اگر پیدا میکردند مانورهای تبلیغاتی فراوان روی آن انجام میدادند و هیچ وقت نتوانستند مستند سازی کنند علیه ایران چون واقعاً ایران چیزی نفرستاده است.
- دلیل اینکه ایران خود را ملزم کرده است تا در کنار مردم عراق به کمک آمریکا برود در برخی تحلیلها گفته میشود ایالات متحده با اطمینان خاطر از صدور قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران از این مسئله و مسئله هستهای ایران به عنوان اهرمی استفاده کرده است تا ایران را پای میز بکشاند. آیا این را میتوان حداقل به عنوان یکی از دلایل قبول این مذاکره دانست؟
اصلاً درست نیست، برای اینکه مسئله هستهای ما و موضوع رابطه ایران با آمریکا و طلبهای ما از آمریکا در طول بعد از انقلاب و قبل از آن پیچیدهتر از آن است که در این فضا و در حوصله چنین مذاکرهای بگنجد.
حالا اگر برخی میگویند این مذاکره بهانهای است برای آمریکا تا بخواهند ایران را وارد مسیرهای مورد نظر خود کنند، اتفاقاً میگویند اینجا از آن مواردی است که پلورالیسم صحت پیدا میکند و عملیاتی میشود. یعنی اگر ایران بخواهد با آمریکا رابطه برقرار کند و یا حتی در این مورد صحبتی داشته باشد به اندازه تمام راههای خلقت راه هست (با خنده). پس چرا باید بیاید در جایی صحبت از مسائل مذکور بکند که ایجاد شبهه بشود.
آمریکاییها همیشه دنبال این مذاکره بودهاند خودشان هم به طرق مختلف اعلام میکنند و ما هم نفی نکردیم و گفتهایم اگر آن شرایط که مورد نظر ماست ایجاد شود و حسن نیت خود را اثبات کنند حاضریم مذاکره کنیم.
حالا دلیل اینکه در ذیل مذاکره این موضوعات را مطرح میکنند همانگونه که گفتم عدهای سعی دارند از این مذاکره تعبیر به معامله با ایران کنند. حالا جای بحث ارسال تسلیحات از ایران به عراق را مبنا قرار میدهند و جایی دیگر مسأله هستهای را محور قرار میدهند.
ما در مورد انرژی هستهای موضع شفاف و روشنی داریم و اگر بخواهیم هر نوع معامله و مذاکرهای در این خصوص انجام دهیم بسترهای آن مذاکرات هم در داخل آژانس، هم در چارچوب ان.پی.تی و هم با گروه 1+5 جاری است.
منتها موضوع روشن ما این است که ما در چارچوب مقررات و قوانین که حق قانونی ما نیز هست و هیچ تخطی هم از حق خود نکردهایم حاضریم هر نوع مذاکرهای را انجام دهیم و در این چند سال اخیر هم با پذیرفتن بازرسانشان، اجرای پروتکل، اجازه به بازدیدشان از مناطق نظامی، نصب دوربین و امضای سه توافقنامه تهران، بروکسل و پاریس حسن نیت خود را نشان دادهایم. حتی در گزارش اخیر البرادعی هم آمده است که ایران هیچ اغراض نظامی نداشته است.
بنابراین وقتی مسیر مشخص است لزومی ندارد ما یک موضوع را به موضوع دیگر دخیل کنیم و برای مردم عراق یا برای مردم منطقه ابهام شود که اینها به دنبال منافع خودشان در مذاکرات بغداد هستند. ما برای اینکه متهم نشویم به امتیاز گرفتن یا به انجام معامله صادقانه اثبات خواهیم کرد که هیچ موضوعی غیر از موضوع عراق در مذاکرات بغداد مطرح نخواهد شد.
- مشکلی که وجود دارد برخی مذاکره را به معنای رابطه میدانند و در مورد مذاکره با آمریکا هم همین برداشتها وجود دارد. آیا این امواج مخالفتها درباره مذاکره با آمریکا از همین امر ناشی نمیشود؟
مذاکره میتواند به معنای مقدمه رابطه باشد و رابطه هم به معنای همهجانبه بودنش نیست. ما حقی داریم و در احقاق این حق در چارچوب قوانین پافشاری میکنیم. ما حاضریم برای احقاق حقوقمان با غرب، آمریکا، آژانس انرژی اتمی و سازمان ملل که تحت فشار آمریکا است مذاکره کنیم و ابایی هم از این قضیه نداریم، منتها اعلام کردهایم که شرطی را نمیپذیریم؛ بهویژه آن شرطی که دربردارنده پذیرش یک فشار یا مستلزم عقبنشینی از حقوقمان باشد. وگرنه بارها گفتهایم آمریکاییها اگر بگویند قبول میکنیم که شما تعلیق نکنید حاضریم مثل بقیه کشورها با آنها صحبت کنیم.
- در بین صحبتهایتان اشاره کردید که شاید محورهایی در جلسه اول مذاکره ایران و آمریکا در بغداد مطرح نشود و موکول به جلسات بعدی شود. یعنی ادامه مذاکرات را تأیید میکنید؟
ما هیچ حدی برای این مذاکرات مشخص نکردهایم. از آنجا که در مسأله عراق، کشورهای مختلف، گروههای متفاوت و عوامل متعدد تأثیرگذار هستند.
بنابراین، این مسأله به خودی خود پیچیده است. لذا اگر لازم ببینیم حاضریم این مذاکرات را ادامه دهیم تا به یک جمعبندی برسیم. ایران در اینخصوص محدودیتی برای خود قائل نیست و این بستگی دارد به دولت عراق، پیشرفت موضوع و توافقات و تفاهماتی که انجام میشود. به هر حال هر چهقدر که لازم باشد این کار را انجام دهیم، انجام میدهیم.
- اشاره به گزارش اخیر البرادعی کردید. در این گزارش تناقضاتی مشاهده میشود؛ فرضاً تعداد سانتریفیوژهای ایران در گزارش البرادعی 1312 ذکر شده است در حالی که شما در یکی از مصاحبههایتان از 1600 سانتریفیوژ صحبت کرده بودید. یا در این گزارش گفته شده است که در فعالیت ایران ابهاماتی وجود دارد و شفافسازی نشده است. در حالیکه جای دیگر در همان گزارش ذکر شده انحرافی در فعالیتهای ایران مشاهده نشده است. دلیل این تناقضات چیست؟
این واقعیت روشنی است که گزارش البرادعی و آژانس بر مبنای اعمال نظری که از سوی آمریکا صورت میگیرد، منتشر میشود. این ادعا کاملاً ثابت شده است و بر مبنای حدس و گمان نیست.
بر اساس اظهارنظرهایی که خود سفرای غربی و نمایندگان آنها داشتهاند، کاملاً روشن شده است که مسأله هستهای ایران از جنبه فنی و حقوقی خارج شده و جنبه سیاسی پیدا کرده است و این به معنای منحرف کردن یک موضوع از مجرای اصلی خودش است. تهدیدات و فشارهایی که آمریکاییها در این خصوص اعمال میکنند با قصد و غرض است و شکی در آن نیست.
البرادعی گزارشهایی را تحت تأثیر این فشارها دوپهلو مینویسد. آنچه قابل تحلیل است این است که ایشان میگویند هیچ اغراضی در فعالیت ایران مشاهده نکردهایم چون بر اساس واقعیات، ملموسات، بازرسیها در چارچوب قوانین به قطعیت رسیدهاند که فعالیت ما قانونی است و اگر در این مسیر اشکالی میدیدند حتماً بزرگتر از آنچه که بود نشان میدادند اما اینکه میگویند ابهاماتی نیز وجود دارد و میدانیم ایران کار دیگری هم میکند یا نه؟ این نیتخوانی است ما در مباحث ان.پی.تی و مسایل مرتبط با آن نیتخوانی نداریم و بر مبنای آن میتوان واقعیات ملموس و مطالعات علمی را نقض کرد.
در مورد تعداد سانتریفیوژها هم روال ما این است که تعداد را به آن حد مورد نظر افزایش دهیم و مرتب هم کار میکنیم و در گزارش البرادعی هم آمده است که ایران به سرعت در حال افزایش سانتریفیوژهای خود است. دلیل اختلاف عدد ذکر شده در گزارش برادعی با عددی که من ذکر کردم در این است که در بعضی روزها سانتریفیوژها دچار اشکال فنی میشود یا باید جابهجا یا اصلاح شوند یا برای تعمیر فرستاده میشوند و دلیلش فقط همین است که آمار کم و زیاد می شود.
ما گام اول را برای رسیدن به سه هزار تا سانتریفیوژ برداشتهایم و امیدواریم در چارچوب فعالیتهای تعیین شده و در قوانین ان.پی.تی بتوانیم بدون دردسر کارمان را ادامه دهیم.
- مشاهده میشود نوع اطلاعرسانی مقامات مسئول و در ادامه رسانهها طوری است که باعث ابهاماتی در جامعه میشود. فرضاً در جشن هستهای ابتدا صحبت از 3000 سانتریفیوژ بود در حالی که تعریف علمی رسیدن به مرحله غنیسازی صنعتی چیز دیگری میگفت و بعدها هم که خود شما اعلام کردید 1600 تا سانتریفیوژ. آیا این تناقضگویی در داخل کشور نیست؟
ما هدفمان نصب و راهاندازی سه هزار سانتریفیوژ بود. شما آنچه که رئیس جمهوری در آن جشن مطرح کردند که وارد مرحله صنعتی شدیم را مبنا بگیرید وگرنه رسیدن به مرحله صنعتی در مباحث علمی تعاریف مختلفی دارد. مهم این است که ما به آن مرحله رسیدیم و مهم این است که ما سه هزار سانتریفیوژ را داریم نصب میکنیم و باید به مرور فعال شوند.
- گاهی حتی به نظر میرسد ناهماهنگیهایی در صحبتها و حتی رفتارهای مسئولان وجود دارد. به عنوان نمونه زمانی که آقای لاریجانی قبل از اجلاس شرمالشیخ برای صحبت در مورد مواضع ایران در قبال اجلاس به عراق رفته بود قبل از اعلام رسمی این موضوع از سوی وی آقای احمدینژاد در ایران اعلام کردند که ما شرکت خواهیم کرد. آیا اینگونه مسایل نشان از کمبود در هماهنگیها نیست؟
در واقع آقای لاریجانی برای بحث در مورد موضوعات مختلف به عراق سفر کرده بود نهفقط برای اعلام حضور ایران در شرمالشیخ. موضوعی هم که پیش آمد کاملاً موضوعی طبیعی بود. آقای احمدینژاد بر اساس اخبار و اطلاعات رسیده به یک جمعبندی رسیدند و خودشان خبر حضور ایران را اعلام کردند. ممکن است در مسایل و موضوعات مختلف اختلافنظرهای کارشناسانه وجود داشته باشد اما این به معنای وجود اختلاف نظرهای اساسی و اصولی نیست.
ما این مورد را در جریان اعلام آمادگی رئیس جمهوری برای مذاکره با مصر هم دیدیم. در حالی که وی در یک کنفرانس خبری در امارات جملهای با مضمون مصر اگر اعلام آمادگی کند حاضریم همین الآن سفارت خود را دایر کنیم بیان کرد، اما آقای لاریجانی در یک مصاحبه رابطه با مصر را منوط به شرایطی خاص دانسته بودند.
اینکه ما میخواهیم با مصر رابطه داشته باشیم یا نه، من اعلام میکنم که حتماً میخواهیم برای اینکه مصر کشوری است که در منطقه تأثیرگذار است و به نفع ما، مصر و دنیای اسلام است که دو کشور با هم ارتباط داشته باشند.
اما یقیناً مسایلی در میان بوده که این ارتباط قطع شده و برای ازسرگیری روابط باید مسایل فیمابین مورد بحث و گفتوگو قرار گیرد و منظور آقای لاریجانی هم همین بود که ما باید به یک درک مشترک از شرایط و افزایش میزان تفاهم برسیم تا ارتباط برقرار کنیم. اما اینکه آقای احمدینژاد آن جمله را بیان میکنند این هم جای اشکال نیست، چون بسیاری از کشورهای منطقه و رسانههای غربی موضوع قطع ارتباط ایران با مصر را دستاویزی قرار میدهند و سعی دارند نشان دهند که ایران اهل ارتباط و مصالحه نیست.
رئیس جمهوری برای اینکه پاسخ آن تبلیغات را به دشمنان بدهد آنجا اعلام آمادگی ایران را برای رابطه اعلام کرد، ولی این به معنای آن نیست که شرایط و فرایند گفتوگو و رسیدن به تفاهم نادیده انگاشته شود. برقراری ارتباط مستلزم یک سلسله اشتراک در مفهوم و معنا و درک دقیق واقعیتها است که با مذاکره و صحبت حل میشود و به نظر من صحبت آقای احمدینژاد ناظر و پاسخ بر تبلیغات منفی رسانهها بود.
- اما درباره پرونده آقای موسویان صحبت از دستگیری دو نفر دیگر که مرتبط با این جریان بودند و نفر دیگری از شورای امنیت شده بود این قضیه را تأیید میکنید؟
پرونده آقای موسویان مفتوح است، ایشان همانگونه که وزیر اطلاعات گفتند با ضمانت آزاد است، دو نفری را که در این رابطه دستگیرشدهاند نمیشناسم ولی نفر سومی که عضو شورای امنیت باشد و دستگیر شده باشد را تکذیب میکنم.
- در رابطه با آقای عسگری هم گمانهزنیهایی میشود مبنی بر این که ایشان صحبتهایی علیه ایران کردهاند در عین حال هنوز هم ابهامات در مورد پرونده وی بسیار زیاد است. کمیتهای تشکیل شده بود برای پیگیری پرونده ایشان ولی هنوز خبری نشده است. دلیل چیست؟
در مورد حرفهای وی علیه ایران من چیزی نشنیدهام و اگر هم وجود داشته باشد هر نوع خبر و هر نوع اطلاعی که تحت فشار و زیر شکنجه باشد و با اعمال روشهای غیرانسانی باشد از دید هیچ کس قابل پذیرش نیست. مسئله عسگری هم از جمله موضوعاتی است که مرتبط با وزارت خارجه است تماسهای زیاد و پیگیریهای زیادی انجام شده است اما هنوز نحوه بازداشت کردنش یا دستگیر شدنش و این که اصلاً بحث آدمربایی در میان بوده، مشخص نیست.
- در باره مذاکرات لاریجانی و سولانا، آیا این گفتوگو هم همچون مذاکره ترکیه به تعبیر سولانا مذاکره برای مذاکره است؟
ما همیشه اعلام کردهایم که برای مذاکره حاضریم و امیدواریم این بار اروپاییها برخلاف دفعه قبل که در برلین آن برخورد را کردند و میز مذاکره را ترک گفتند به صورت جدی و صادقانه جلو آمده باشند. ما اعلام آمادگی کردیم و گفتیم بهتر است کسی را که به عنوان نماینده میفرستند، با اختیار و قدرت و با در نظر گرفتن جمیع شرایط و به عنوان مهرهای تصمیم گیرنده فرستاده شود.
اما مسلم است که 1+5 نمیتوانند همه اختیارات را در دستان یک فرد بگذارند و این مستلزم برگزاری جلسات متعدد است و این جلسات میتواند مقدمهای باشد برای این که مذاکرات نهایی شکل بگیرد. ما به دنبال انجام مذاکره نهایی، واقعی و عینی هستیم اما وقتی آنها مذاکره برای مذاکره میخواهند و تمایل دارند به صحبتهای مقدماتی، باز هم استقبال میکنیم چون منفعتش در این است که همه دنیا و حداقل مردم ما در داخل میفهمند که ایران اهل مذاکره بود و این نشان دهنده صحت و صداقت ما و پایبندی به قوانین و مقررات بینالمللی است.
پس چه مذاکره با سولانا مذاکرهای واقعی و دارای اختیار و قدرت برای تصمیمگیری و چه مذاکرهای باشد برای بسترسازی جهت مذاکره اصلی، ما آمادهایم.