در حادثه مشابه قبلی هم که در مدتی قبلتر در همدان رخ داد و تعدادی از سرنشینان اتوبوس سوختند یا جان خود را از دست دادند به طور مقطعی حساسیتها و نگرانیهایی عنوان شد و گویی همه عناصر و حلقههای مرتبط تصمیم گرفتند تا این دست حوادث را ریشهکن کنند. در حوادث سوختن سرنشینان خودروهای سواری و به ویژه تولید سال1384 و 85 نیز شاهد عکسالعملهای مشابه بودیم اما پس چرا حکایت همچنان باقی است؟
کجای کار میلنگد؟ آیا ایمنی خودرو به درستی و بر اساس استانداردهای مورد توجه دستاندرکاران و مسئولین ذیربط است؟ آیا کنترل کیفیت خودروهای تولیدی براساس استانداردهای مرتبط است؟ آیا تستها و آزمایشهای فنی و کیفی لوازم و تجهیزات به کار رفته در خودروها توسط موسسات و آزمایشگاههای معتبر و حائز شرایط صورت میپذیرد؟ و به طور کلی آیا طراحی، تولید و بهرهبرداری از خودروهای تولید داخل، دارای استاندارد به معنای واقعی و با لحاظ کیفیت مطلوب است و در زمینه فاکتور مهم ایمنی خودرو، به طور اصولی راهبری و مدیریت میشود؟
با تأمل در حوادث خودرویی، بیشتر میتوان واقعیتهای اینگونه سوانح را درک کرد. متأسفانه باید اذعان کرد که کیفیت ایمنی راهها و ایمنی خودروها، در شرایط مطلوب و متناسب با اهداف حفاظت از جان سرنشینان نیست و لذا ریسک سوانح خودرویی و از طرفی آتشسوزی در حین حرکت یا پس از تصادف مطابق آمارهای موجود در حد نسبتا بالایی وجود دارد و اگر همچنان ارزیابی و آنالیز منطقی حوادث را برای برنامهریزی دقیق و حرکت در مسیر اصلاح روشها و رفع نواقص و کاستیها نداشته باشیم این چرخه با تحمیل خسارات و تلفات سنگین همچنان ادامه دارد.
اگر 2 حادثه اخیر اتوبوس را با لحاظ استانداردها و ضوابط و مقررات ایمنی مورد کنکاش و مقایسه قرار دهیم مهمترین نتایج و عوامل موثر در بروز حوادث خودرویی منجر به آتشسوزی خودروها عبارتند از:
استانداردها و ضوابط ملاک عمل در طراحیها و ساخت خودروها ناقص است و روند توسعه و تکمیل آنها متناسب با اهداف کیفیت فنی و ایمنی نیست و از طرفی ضوابط و استانداردهای موجود، هرچند ناقص نیز رعایت نشده یا با کیفیت نازل در اجرای آن همراه است.
کنترل کیفیت یا بازرسیهای مداوم و مستمر در زمینه رعایت و اجرای بهینه ضوابط و استانداردها در شرایط مطلوب نیست و از طرفی آزمایشگاهها و موسسات مرتبط با تست و آزمون و صدور مدارک کیفیت براساس استانداردها، در خصوص لوازم و تجهیزات به ویژه پر ریسک در خودروها، یا وجود ندارد یا با نواقص و کاستیهای عدیدهای همراه است. از سوی دیگر واردات لاستیک و سایر قطعات خارجی بدون کنترلهای لازم از منظر فنی و ایمنی مزید بر علت است.
عدم برخورد اصولی با عوامل انسانی که در بروز حوادث گذشته نقش داشتهاند و متاسفانه رویکرد ناقص و سطحینگری به علل بروز حوادث، موجب نبود عزم جدی در رفع نواقص و ارتقای مستمر کیفیت ایمنی خودروها شده است. جای این سؤال مطرح است که آیا با عوامل انسانی و مسئولیتهای مرتبط با ایمنی خودروها برخورد شده یا اینکه توپ آن مرتبا در زمینهای طرفین شوت و پاسکاری میشود؟ شواهد حاکی از شرایط نامطلوب در این زمینه است اما برای نجات جان انسانها و پیشگیری از دیدن صحنههای دلخراش سوختن سرنشینان بیگناه خودروها باید سهم خود را در تداوم و تکرار این نوع حوادث در نظر بگیریم و با خردجمعی، مشارکتپذیری، توسعه و تکمیل استانداردها و ضوابط، اصلاح شیوههای بازرسی، کنترل کیفیت و برنامهریزی دقیق از تکرار و تداوم این حوادث و سوانح پیشگیری کنیم.
* معاون سابق پیشگیری آتشنشانی تهران