او از مقامهای مصری خواسته بود تا همتای عزل شدهاش را آزاد کنند و امارات در واکنش به این اظهارات، سفیر خود را از تونس فراخواند.بحران سوریه و مواضع کشورهایی نظیر قطر، عربستان و برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس باعث شد تا گسست یا دستکم نوعی سردی در روابط میان عراق، الجزایر و مصر در اینباره دیده شود و اظهارات وزیر خارجه لبنان درباره دخالتهای کشورهای حاشیه خلیجفارس در بحران سوریه هم باعث شد تا فشارهای اقتصادی سنگینی از این کشورها بر لبنان و حزبالله وارد شود. آیا روزگار ملیگرایی جهان عرب به سر آمده و به تاریخ پیوسته است؟ یا اینکه این ثقل و عمق 2کشور مصر و سوریه در جهان عرب است که اینگونه میتواند بر روند سیاستهای خارجی همتباران خود تأثیر گذارد؟
موضع اخیر امارات علیه تونس و قطببندی جدید در جهان عرب در سایه بحران سوریه برآیند علل و عوامل عدیدهای است؛ تحولات جهان عرب طی دهههای اخیر و بهویژه در چند سال گذشته و پس از درگرفتن انقلابهای موسوم به بهار عربی باعث شد تا بنیاد صورتبندی سیاستهای عربی کاملا دگرگونی پذیرد و سمت و سوی دیگری یابد.
قطب بندیهای جدید در جهان عرب پس از این انقلابها نشان داد که دولتها و حاکمیتهای موجود در کشورهای عربی ایده ناسیونالیسم و وحدت جهان عرب را به کناری نهاده، هرکدام براساس مصالح و منافع ملی استراتژیهای خود را بازتعریف کرده و متناسب با همین مصالح هم، یا با همدیگر متحد میشوند یا علیه همدیگر موضع میگیرند. موضعگیریهای شدید عربستان و متحدان عربیاش علیه سوریه و به کاربستن تمام تلاشها برای برانداختن حاکمیتی که نماد وحدتگرایی جهان عرب است، خود گواهی بر این مدعاست. موضعگیری اخیر امارات و فراخواندن سفیر خود از تونس در همین سیاق قابل توضیح و تفسیر است.
امارات نگاهی سکولاریستی به سیاست دارد و با هرگونه فعالیت احزاب دینی نظیر اخوانالمسلمین مخالف است. از این رو، براساس مصالح ملی خویش، علیه اخوانیها موضع گرفت و سقوط آنان را به فال نیک گرفت و به همین علت هم امروز چنین موضعی را علیه تونس اتخاذ میکند.
طبعا عبدالمنصف المرزوقی بهعنوان چهرهای حقوقبشری، نه از جایگاه یک رئیسجمهور بلکه از مقام فعال حقوق بشر این درخواست را کرده اما دولتها و حاکمیتها مواضع او را در چارچوب همان مقام ریاستجمهوری ارزیابی میکنند. قطع نظر از تمام اینها، باید گفت جهان عرب مهمترین محور در تعاملات درونی امروز خود را مصالح و منافع ملی میداند، هرچند هنوز نتوانسته است از نگاه مذهبی و دینی خود رها شود. اما عامل اساسی و بنیادین دیگری که در صفبندیهای جدید دخیل بوده، 2کشور مصر و سوریهاند که عمق، نقش و جایگاهی تاریخی در جهان عرب دارند و همواره سیاستهای جهان عرب متأثر از این دو کشور و براساس سیاستهای کلی این دو کشور سامان مییافته است.
شاید اگر رئیسجمهور تونس خواستار آزادی زندانیان سیاسی یا یک مقام بلندپایه عزل شده در کشوری مانند کویت یا اردن میشد، امارات چنین موضعی را اتخاذ نمیکرد؛ کما اینکه این تحولات و بحران جاری در سوریه است که باعث صف آرایی سیاسی جدیدی در میان کشورهای عربی شده و عراق در مقابل عربستان، عربستان در مقابل لبنان و الجزایر در برابر کشورهای حوزه خلیجفارس قرار میگیرد. 2کشور مصر و سوریه با تمام بحرانهایی که اکنون از سر میگذرانند، هنوز موقعیت و جایگاه محوری خود در جهان عرب را از دست ندادهاند و همچنان سیاستهای کشورهای عربی با تمام منفعتگراییشان، بیتأثیر از تحولات این دو کشور نیست.