در این شرایط تنها اتفاقی که همه بخشهای اقتصادی از آن استقبال کردهاند، ایجاد ثبات در بازار ارز و جلوگیری از نوسانات چشمگیر است. در این میان اما یک سؤال بیش از هرچیز ذهن فعالان اقتصادی را مشغول کرده و آن قیمت واقعی دلار است.حیدر مستخدمین حسینی در مورد نرخ واقعی ارز به همشهری گفت: سال 1381نرخ برابری دلار و ریال محاسبه شد و بهطور علمی یکسانسازی نرخ ارز شکل گرفت. در آن سال وفاق کامل میان کارشناسان اقتصادی، مسئولان دولتی و سایر ارکان کشور بر سر نرخ ارز حاصل شد اما این یکسانسازی با وجود تورمی که در اقتصادایران وجود داشت، در سالهای بعد انجام نشد و تا سال90 مانند فنر فشردهشده، نگه داشته شد.
این کارشناس مسائل بانکی ادامه داد: باید هر سال مابهالتفاوت تورم داخلی و تورم بینالمللی محاسبه میشد و نرخ ارز به نسبت آن تغییر میکرد. در این سالها تناسب و برابری نرخ دلار و ریال مورد محاسبه قرار نگرفت و نرخ ارز در محدوده خاصی کنترل شد. اتفاقات سال 90و 91موجب شد تا این فنر جمعشده یکباره رها شود و نرخ دلار از 3هزار و 500تومان هم فراتر رود.
وی افزود: اگر نرخ دلار را در سال 81واقعی بدانیم و آن را بهعنوان سال پایه بپذیریم برای محاسبه نرخ واقعی باید از آن سال به بعد میزان برابری ارزها را با محاسبه مابهالتفاوت نرخ تورم مورد بررسی قرار دهیم. در این شرایط نرخی در حدود 2هزار و 800تا 3هزار تومان برای دلار بهدست میآید. البته این نرخ بر مبنای محاسبات فنی است اما در نرخ ارز عوامل دیگری نظیر شرایط محیطی، انگیزشی و سیاسی نیز مؤثر است.
رئیس اتاق بازرگانی ایران و امارات نیز در این زمینه به همشهری گفت: فارغ از آنکه نرخ واقعی دلار در ایران چقدر است باید از ثبات نرخ ارز حمایت کنیم. اقتصاد ایران در این شرایط دلار 3هزار تومانی را پذیرفته و قیمتها نیز براساس آن تنظیم شده است. کاهش بیش از حد نرخ و نوسان آن به بخشهای تولیدی و صادراتی آسیب میرساند. مسعود دانشمند ادامه داد: نرخ فعلی دلار باید برای چندماه تثبیت شده بماند و سپس نرخ واقعی دلار محاسبه شود و اگر نرخ واقعی از نرخ فعلی کمتر بود، بهطور تدریجی و با یک برنامه مشخص 6ماهه تا یکساله، کاهش نرخ ارز را پیش ببرند تا بخشهای مختلف اقتصادی آسیب نبیند. باید طوری عمل شود تا نه فعالان اقتصادی آسیب ببینند و نه رانتی ایجاد شود.
همچنین اسدالله عسگراولادی به فارس گفت: باید بهدنبال ثبات نرخ ارز بود. اگر دلار کمتر از 3هزار تومان شود شاهد رشد قاچاق و همچنین افزایش واردات در کشور خواهیم بود و از آنجا که قیمت تمامشده تولید بالاتر است کاهش قیمت دلار به تولید ضربه وارد میکند. اگر تولید ورشکسته شود اشتغال ضربه میبیند و اگر اشتغال ضربه ببیند به معیشت خانوادهها ضربه وارد میشود.