سینماهایی که البته اغلبشان سالها بود که مناسب فیلم دیدن نبودند و از استانداردهای مطلوب بهرهای نداشتند. هر چند برخی از همین سالنهای متروک و قدیمی به لحاظ قدمتشان جزو میراث فرهنگی ما محسوب میشدند، مثل سینما تمدن که حالا تخریب شده و احتمالا بهزودی جایش یک پاساژ سبز خواهد شد. داستان سینماهای ازدسترفته تهران طولانی و برای کسانی که از این سالنها خاطره دارند، غمانگیز است. مسعود کیمیایی در آخرین ساختهاش سراغ یکی از همین سینماهای متروک و قدیمی رفته، سینما متروپل که حالا هم نام فیلمی از کیمیایی است و هم برای کسانی که در این سینما فیلم دیدهاند حسی نوستالژیک را برمیانگیزد.
خیابان لالهزار که زمانی نماد نوگرایی و هنر ایران بود و بسیاری از سینماها، تئاترها، رستورانها و تجارتخانهها در این خیابان قرار داشتند حالا دیگر رنگی از روزهای خوش و خاطرات گذشته ندارد. نهتنها دیگر نشانی از صفهای طولانی علاقهمندان به هنر هفتم در مقابل سینماها دیده نمیشود بلکه سینماهای پررونق آن روزگاران نیز تعطیل یا تخریب شدهاند. سینماهایی با قدمت طولانی و سرشار از خاطره برای مردمی که تمایل به تماشای جدیدترین فیلمهای روز در لالهزار داشتند. پس از تعطیلی سینماهای لالهزار یکی پس از دیگری بهدلیل تغییر بافت منطقهای از محیط فرهنگی و هنری به بورس وسایل برقی و الکتریکی صحبت از بازسازی این خیابان بهعنوان جاذبهای برای گردشگری شد، وعدهای که عملی نشد. سینماهای تهران اغلب در دهههای40 و 50 ساخته شدهاند. درواقع جز پردیسهایی که به همت شهرداری در سطح شهر ساخته شدهاند بقیه سالنهای پایتخت ساخته دهههای مذکور هستند. جغرافیای شهر تهران در این سالها تغییرات گستردهای کرده و بهنظر میرسد در کنار ریزش نگرانکننده مخاطب، تغییر بافت شهر تهران نیز در کمرونق شدن و در ادامه تعطیلی سالنهای سینما نقش مؤثری ایفا کرده است.
تعطیلی سینما رودکی یا همان متروپل که در سال 1329با نمایش بنهور آغاز بهکار کرد بهدلیل تغییر فضای لالهزار و درنهایت مشکلات اقتصادی با بیش از 60سال قدمت تعطیل شد. بنا به گفته بهروز بهبهانی مدیر سینما رودکی، درخواست تغییر کاربری این سینما به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داده شده، هر چند که سینماهای دیگر لالهزار نیز پس از تعطیلی و دریافت مجوز تغییر کاربری بهدلیل عوارض زیاد همچنان متروکه ماندهاند.
سینما نادر با نام سابق رویال که در سال 1312ساخته شد نیز آخرین بازمانده از سینماهای لالهزار پس از مدتها تعطیلی بهدنبال تغییر کاربری است. به گفته ناصر مجدبیگدلی مالک این سینما، طی سالهای گذشته و پیش از تعطیلی سینما نادر، فیلمی برای نمایش به آنان ارائه نمیشده و برای زنده ماندن سینما فیلمهایی را که قبلا نمایش داده شده بود اکران میکردند؛ هر چند این روند 8ماه بیشتر نتوانست ادامه پیدا کند. وی گفت: «در سایر کشورها سینماهای قدیمیشان را به موزه تبدیل میکنند و از آپاراتهای قدیمی استفاده میکنند چرا که آپاراتهای جدید کیفیت گذشته را ندارند. ما آپارات این سینما را در سال42 از آلمان خریدیم که هنوز هم کار میکند و صدایی در حد دالبی دارد. با وجود این، در حال حاضر بهدنبال کسی هستیم تا با ما شریک شود و این ملک که پروانه مسکونی اداری دارد را بسازیم.»
این در حالی است که مسئولان بهدنبال ساخت پردیسهای سینمایی در نقاط مختلف پایتخت هستند، گرچه این اقدام مثبت میتواند به رونق سینما و تمایل مردم به سینما رفتن کمک کند، بیتوجهی به سینماهای قدیمی که میتوانند با هزینهای کمتر نسبت به ساخت پردیسها جان تازهای بگیرند دلگیرکننده است.
محمد قاصداشرفی رئیس انجمن سینماداران ایران نیز در اینباره گفت: «اینطور که شواهد لالهزار نشان میدهد، تاکنون تصمیمی در راستای ساماندهی و بازسازی این خیابان گرفته نشده است. کسانی که با فیلم «سینما پارادیزو» گریه کردهاند، بهتر از هر کس دیگر میدانند که این بیتصمیمی منجر به مرگ یک سالن سینما میشود که برابر است با مرگ هزاران خاطره. حالا در تهران، پایتخت ایران خیابانی وجود دارد که زمانی 15سینما داشته. 15سینمایش اکنون مرده و تنها جنازههایشان در برابر نابودی کامل ایستادگی میکنند و دستشان هم به جایی بند نیست.» وی گفت: «اگر بافت شهری ما را عوض نمیکردند و مسئولان اجازه نمیدادند لالهزار به شکل کنونیاش درآید و سالنها احیا و ترمیم میشدند ما شاهد تعطیلی گسترده سالنهای سینما نبودیم.»
اوضاع نابسامان سینما بهدلیل ریزش مخاطب و همچنین بیتوجهی مسئولان دامن سینما تمدن را گرفت. قدیمیترین سینمای تهران که در سال 1310در چهارراه مولوی ساخته شده بود، با خاک یکسان شد. سینمایی که جزو میراث فرهنگی محسوب میشد، تا سال 1385فعال بود و حالا در زمان ازکارافتادگیاش قرار است به پاساژ تبدیل شود. هستند سینماهای قدیمی دیگری که دیر یا زود باید منتظر شنیدن خبر تعطیلی یا تخریبشان بود. سینماهایی که بهدلیل بافت فرسوده و از همه مهمتر نداشتن مخاطب و رقبای بزرگی مانند پردیسها به فراموشی سپرده شدهاند و نیمنگاهی هم به آنها برای بازسازی و مرمت نمیشود.
مرگ تدریجی یک رؤیا
بسیاری از سینماهای قدیمی با تمام خاطراتی که چند نسل سینما رو از آنها دارند یا تعطیل شدهاند یا فاصلهای با تعطیلی ندارند. به نظر می رسد در مورد تعدادی از این سالنهای خاطرهانگیز کاری صورت نمیگیرد؛ مانند سینمای تازه تخریبشده تمدن که چند سالی به انبار کالا تبدیل و دست آخر هم ویران شد. سینما تمدن سالها بود که مخاطب چندانی نداشت. خیابان مولوی که در زمان تاسیس سینما تمدن محل مناسبی برای فیلم دیدن بود، دستکم 3 دهه بود که چنین کارکردی را نداشت. ولی سینمایی با این قدمت و سابقه میتوانست بازسازی و به مکانی فرهنگی تبدیل شود. جایی که خاطرات قدیمی سینما در آنجا ثبت شود. ویران کردن یک مکان فرهنگی قدیمی حتی متروکه تلخ و تأسفبار است.