شامگاه اسفندماه سال84 مأموران پلیس در جریان یک درگیری خونین در یکی از مناطق جنوب غرب پایتخت قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. بررسیها نشان میداد که در این درگیری پسر جوانی با ضربه تبر زخمی و به بیمارستان منتقل شده است. در تحقیق از شاهدان مشخص شد که ضارب و جوان مجروح در یک محله زندگی میکردند و بهخاطر اختلافاتی که از قبل داشتند با هم درگیر شده بودند. کارآگاهان در مرحله بعد راهی بیمارستان شدند و به تحقیق از پدر جوان مجروح پرداختند. وی به کارآگاهان گفت: ساعتی قبل از اینکه پسرم زخمی شود یکی از بستگانم با خانواده جوان ضارب درگیر شد که من هم برای میانجیگری وارد درگیری شدم.
در این میان یکی از بستگان ضارب با شیشه نوشابه ضربهای به سرم زد. با اینکه من زخمی شده بودم اما به درگیری پایان دادم و به خانه برگشتم اما بعد از ساعتی، از داخل کوچه صدای داد و فریاد شنیدم و وقتی از خانه بیرون رفتم، همسایهها به من گفتند که پسرم مجروح شده است. بلافاصله به محل درگیری رفتم و پسرم را غرق در خون دیدم و او را توسط اورژانس به بیمارستان رساندیم. بعد از اظهارات وی، مأموران جستوجو برای دستگیری جوان ضارب را شروع کردند. درحالیکه تحقیقات ادامه داشت از بیمارستان خبر رسید که جوان مجروح بهعلت شدت جراحات وارده روی تخت بیمارستان جان باخته است.
با مرگ وی، پرونده جنایت در اختیار بازپرس جنایی تهران قرار گرفت و کارآگاهان در ردیابیهای خود متهم به قتل را دستگیر کردند.مرد میانسال در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و به مأموران گفت: ساعتی قبل از حادثه پدر و یکی از آشنایان مقتول با بستگان من درگیر شده بودند که پدر مقتول با ضربه شیشه نوشابهای که به سرش وارد شده بود، زخمی شد. وی ادامه داد: مقتول نیز وقتی این موضوع را متوجه شده بود برادرزادههای مرا در خیابان دیده و به آنها اعتراض کرده بود که چرا پدرش را زخمی کردهاند و همین باعث درگیری شد. متهم ادامه داد:
وقتی من صدای آنها را شنیدم به کوچه رفتم. یکدفعه دیدم مقتول چاقو در دست دارد. برای اینکه او را بترسانم و از برادرزادههایم حمایت کنم از داخل ماشینم تبری برداشتم که در درگیری به مقتول ضربهای زدم اما قصد قتل نداشتم و تصور نمیکردم که او فوت کند. بعد از اعتراف این مرد، وی در شعبه74 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. او در دادگاه منکر جنایت شد اما با توجه به شواهد موجود، اعترافات وی در مراحل نخست بازجویی و اظهارات شاهدان، مرد تبرزن به قصاص محکوم شد. با اعتراض وی، پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات شعبه27 دیوان عالی کشور رأی قصاص نفس را تأیید کردند.
با تأیید حکم اعدام مرد جنایتکار و استیذان از رئیس قوه قضاییه، پرونده در اختیار قاضی اجرای احکام دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. درحالیکه شمارش معکوس برای اعدام قاتل آغاز شده بود تلاش واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول آغاز شد تا اینکه هفته گذشته خانواده مقتول به دادسرای جنایی رفتند و شرطی برای بخشش متهم مطرح کردند.
آنها شرط گذاشتند تا ظرف مدت 2ماه خانواده قاتل محل را ترک کرده و به هیچ عنوان برای آنها مزاحمت ایجاد نکنند. در غیر اینصورت اگر آنها شرط را نپذیرند باید متهم قصاص شود.به گزارش همشهری، چنانچه خانواده متهم در مهلت 2ماههای که اولیای دم به آنها دادهاند از خانه خود اثاثکشی کرده و محل را ترک کنند، عامل جنایت از مجازات چوبه دار رهایی خواهد یافت. بعد از بخشش متهم به قتل، وی از لحاظ جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری مجددا محاکمه خواهد شد.