هفته دوم لیگ قهرمانان اروپا، یک موفقیت بزرگ برای فوتبال آلمان به‌شمار می‌رود.

نسخه اسپانیایی بایرن‌مونیخ

تمام 4 تیم آلمانی در این هفته به پیروزی رسیدند تا نشان بدهند فوتبال در آلمان، همچنان رو به‌رشد است و چیزهای بیشتری هم در آینده برای گفتن دارد. شالکه یک بر صفر در سوئیس بازل را شکست داد، بایرلورکوزن در خانه توانست رئال سوسیه‌داد را 2 بر یک مغلوب کند و دورتموند هم 3بر صفر مارسی را در هم کوبید. بزرگ‌ترین پیروزی آلمانی‌ها در این شب اما متعلق به بایرن مونیخ بود. قهرمان سه‌جانبه فصل گذشته اروپا، در خانه منچسترسیتی با پیروزی قاطعانه 3بر یک انگلیسی‌ها را در شوک فرو برد تا به همه نشان بدهد مصمم است که موفقیت‌های فصل گذشته را تکرار کند.

تنها 4 هفته پیش، نگرانی‌های زیادی وجود داشت که پپ‌گواردیولا سرمربی جدید بایرن نه‌تنها نخواهد توانست موفقیت‌های فصل گذشته را تکرار کند که با آزمایش‌های تاکتیکی جدیدش، بایرن‌مونیخ را به نقطه غیرقابل‌بازگشتی خواهد برد. تغییرات تاکتیکی او در تیم، حتی ماتیاس سامر، مدیر ورزشی تیم را هم به یکی از منتقدانش تبدیل کرده بود.

بایرن در بازی‌های اولش یک تیم لرزان بود و بازیکنانش هم از بازی‌ها لذت نمی‌بردند. به راحتی می‌شد متوجه شد که آنها نمی‌توانند ایده‌های تاکتیکی مربی جدید خود را درک و اجرا کنند. حتی اگر به این اعتقاد داشته باشیم که یکی از عوامل همیشگی بروز بحران در بایرن‌مونیخ، تیترهای تند مطبوعات است، در این مورد خاص باید اعتراف کرد که نقش روزنامه‌های تندزبان آلمانی مانند بیلد چندان پررنگ نبوده است و بیشتر این انتقادها نه از صفحات روزنامه‌ها که از زمین چمن، یعنی جایی که بایرن عملکردی نه چندان رضایت‌بخش داشت شروع می‌شدند.

اما عملکرد متقاعد‌کننده بایرن در بازی با سیتی این هجمه انتقادی را به‌دست فراموشی سپرد. حالا، انتقادها به این واقعیت‌ها تبدیل شده‌اند که گواردیولا راهی پیدا کرده است که ماشین پرسینگ و بازی‌سازی‌ای را که لوئیز فان گال و یوپ هاینکس ساخته‌اند دوباره برنامه‌ریزی و محصولی جذاب‌تر تولید کند.

رسیدن به این موفقیت نیاز به 2 عامل تعیین‌کننده دارد؛ نخستین آنها عملگرایی است. گواردیولا دریافت که سیستم 1-4-1-4فشار زیادی روی تک هافبک دفاعی تیم وارد می‌کند، مخصوصا اگر بازیکنی که در این پست قرار می‌گیرد، یک هافبک دفاعی تخصصی و خبره نباشد.

به جای آن، بایرن به‌صورتی مؤثر، رو به سیستم 3-3-‌4 آورده است و زمانی که توپ را در اختیار ندارد، وفاداری زیادی به این چینش بازیکنان دارد. بازیکنان بایرن در میانه میدان حالا کمی بیشتر در عمق بازی می‌کنند و وقتی که نمی‌توان پرسینگ را در یک‌سوم دفاعی تیم حریف انجام داد، تیمشان را برابر ضدحملات حریف مقاوم می‌کنند.

استفاده خلاقانه از بازیکنان هم باعث ایجاد تغییر شده است. در غیاب خاوی مارتینز، فیلیپ لام با توپ‌گیری‌ها و پاس‌کاری‌های عالی‌اش یک جایگزین استثنایی در مرکز میدان است. باستیان شواین‌اشتایگر حالا کمی آزادتر شده است و این فرصت را دارد که جلوی لام، آزادانه‌تر فعالیت کند و خود را به محوطه جریمه حریف برساند. جلوتر از این دو، تونی کروس هم به یک بازیساز عالی تبدیل شده است. گواردیولا به خوبی فهمیده است که توماس مولر نمی‌تواند در این پست‌ها بازی کند و از او بیشتر به‌عنوان یک مهاجم کنار استفاده می‌کند.

عامل دوم تمرین است. اولی هوینس رئیس باشگاه بایرن گفته است که گواردیولا یک معتاد به‌کار است و ساعت‌ها با بازیکنان تمرین می‌کند و به هر کدام از آنها می‌گوید که در زمین باید در چه موقعیت‌هایی قرار بگیرند. در نتیجه، بایرن توانست نسبت به زمانی که گواردیولا کارش را شروع کرد، درک بهتری از ایده‌های تاکتیکی او داشته باشد. چیزی که در فوتبال یک سنت است این است که هیچ‌چیز مانند یک سیستم که برد به همراه داشته باشد نمی‌تواند بازیکنان را راضی نگه‌دارد و حالا می‌توان به وضوح دید که این درک در بازیکنان بایرن ایجاد شده است که تغییرات گواردیولا، نتیجه به همراه خواهند داشت.

اگر به عقب نگاه کنیم، می‌بینیم که تکامل بایرن در سال 2009 با فان‌گال شروع شد. فان‌گال، بایرن را به تیمی تبدیل کرد که برایش مالکیت توپ مهم بود اما سرمربی هلندی تمایل زیادی به بازی دفاعی و اصرار داشت که بازیکنان خیلی سرسختانه به موقعیت خود در زمین بچسبند و جابه‌جایی‌های زیادی نداشته باشند. همین به حریف فرصت زیادی می‌داد تا کارش را انجام بدهد. هاینکس در مقابل تعادل جدیدی به تیم داد و وقتی که حرف از بازی بدون توپ باشد، تیم او یک نمونه استثنایی است. او همچنین به بازیکنانش در جلو اجازه داد که پست‌هایشان را با هم عوض کنند و در فصل 13-2012 آنها را وادار کرد که پرسینگ از جلو را هم انجام بدهند.

ایده جدید گواردیولا این است که مدافعان کناری را به جلو ببرد تا وقتی که بایرن حمله می‌کند در میانه زمین برتری عددی داشته باشد. این ایده به‌صورتی استثنایی جواب داده است چون داوید آلابا دفاع چپ بایرن به بازی کردن به‌عنوان یک هافبک میانی در تیم ملی اتریش عادت دارد و رافینا هم در درگیری‌های تک به تک یک بازیکن جنگنده و فعال است.

بازی بایرن همچنین بیشتر از گذشته شناور شده است و 3 هافبک میانی این تیم مدام جایشان را با هم عوض می‌کنند. بازه‌های زمانی بلندمدت در مالکیت توپ به آنها این اجازه را می‌دهد که یکی از 3‌مهاجم جلویی را در زمان مناسب صاحب توپ بکنند و همین 3‌مهاجم هم این آزادی را دارند که جایشان را با هم عوض کنند. شواین‌اشتایگر در بازی با منچسترسیتی حتی برای مدتی به‌عنوان مهاجم نوک بازی کرد.

هم مانوئل نویر و هم گواردیولا بعد از بازی با سیتی تأکید کردند که این تیم هنوز هم جای پیشرفت دارد. اگر این صحبت‌ها واقعی باشند که دلیلی وجود ندارد خلاف آن فکر کنیم، تیم‌های بزرگ اروپایی باید از نسخه گواردیولایی بایرن بترسند.

* ساکرنت

کد خبر 234397

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار فوتبال ايران

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز