زندهیاد پروفسور اعلیخان افصحزاد یکی از همین جانهای بیتاب و پاک بوده که به اکسیر نام امام جلا و حیاتی دوباره یافت. این محقق و ادیب برجسته تاجیکستان که ریاست بخش متن شناسی آکادمی علوم دانشگاه دوشنبه را برعهده داشته در طول دوران حیات خود بیش از هزار مقاله تحقیقی در مجلات مختلف و دهها جلد کتاب از جمله کلیات 9 جلدی عبدالرحمان جامی را به رشته تحریر درآورده است.
او در ایام پرمخاطره سالهای نخست پس از استقلال تاجیکستان دو کتاب «بهائیان و عقاید آنها» و «امام خمینی پدر انقلاب اسلامی» را نگاشته و به رغم شماتتها و ملامتهای بسیاری که از رهگذر تألیف این آثار از دشمنان انقلاب اسلامی، متحمل شده، توانسته نقشی انکارناپذر در معرفی درست و واقعی نهضت امام خمینی در میان مردم آسیای میانه به عهده بگیرد.
اکنون برگردان قسمتهایی از بخش آغازین کتاب اخیر ایشان را پیش رو دارید و امید میرود در فرصتهای دیگر بتوان باز هم از این کتاب بهره برد و قدردان زحمات آن عزیز بود؛
جناب روحالله خمینی(ره) از همان دورههای جوانی خود شعرهای عرفانی، اجتماعی و گاهگاهی اشعار سیاسی میسرود که متأسفانه قسمت زیادی از آن اشعار در نتیجه هجومهای ساواک به منزل ایشان و تاراج کرده شدن کتابخانه و اموال آن جناب نابودشده و امروز دیگر در دسترس نیست.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران آیتالله خمینی(ره) بعضاً در قالبهای غزل و رباعی و شکلهای دیگر شعر سنتی انگیزههای درونی خود را به رشته نظم کشیده است و تاکنون مجموعههای اشعار جناب امام با نامهای «سبوی عشق»، «باده عشق»، «نقطه عطف» و «محراب راز» انتشار یافته و تقدیم مخلصان گفتار مستیبخش شعر روحالله خمینی(ره) گردیده است.
در تاجیکستان نیز انتشارات «ادب» دفتر شعرهای امام خمینی(ره) را تحت عنوان «محراب راز» با حروف عربی و خط سریلیک (کریل) به طبع رسانده و خوانندگان تاجیک را با نمونههای گفتار شاعرانه حضرت امام(ره) آشنا کرده است.
اخیراً مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) مجموعه اشعار بعد از انقلاب و نمونه سرودههای قدیمی ایشان را تحت عنوان «دیوان امام» به طبع رسانده (تهران1371 هـ.ش. 1993 میلادی) این دیوان شامل 116 غزل، 117 رباعی، 3 قصیده، 2 مسمط، یک ترجیعبند، 31 قطعه و چند شعر پراکنده دیگر میباشد.
در مقدمه این کتاب اطلاعاتی سودمند درباره محتوا، سبک نگارش و تاریخچه آن درج گردیده و در ضمیمه کتاب نیز ویژگیهای صور خیال و صنعتهای لفظی شرح داده شده است. همچنین مؤسسه مذکور کتابی به نام، فرهنگ دیوان امام(ره) چاپ کرده است که اصطلاحات عرفانی اشعار امام(ره) را شرح میدهد.
«ره عشق» نامه عرفانی امام خمینی(ره) میباشد که آن را خطاب به خانم طباطبایی یکی از بستگان خود مرقوم نموده است و شامل بعضی اندیشههای عرفانی مؤلف است. نامه مذکور را حضرت امام(ره) در 24 شعبان سنه 1404 هـ.ق (5 خراد 1363، 26 مه 1984 میلادی) مرقوم کرده است. آغاز نامه این گونه است:
فاطی، که زمن نامه عرفانی خواست
از مورچهای تخت سلیمانی خواست
گویی نشنوده: «ماعرفناک» از آنک
جبرئیل از او نفخه رحمانی خواست
اینجا «فاطی» اسم مصغر و مهرانگیز فاطمه است که مخاطب گوینده میباشد. حضرت آیتالله خمینی در نوشته خود «ره عشق» تعبیرات، مفهومها و اصطلاحات عرفانی فراوانی را استفاده برده است.
این اصطلاحات و تعبیرات هر کدام به مفهوم یا حقیقتی اشارت میکند که ناشران «راه عشق» آنها را فهرست کردند. از این فهرست بلند اصطلاحات و تعابیر معلوم میگردد که مؤلف در یک نامه مختصر به چه مسئلههای حساس فلسفه، عرفان، اخلاق، تربیت، تاریخ تصوف و امثال آن اشاره کرده است.
نخستین مجموعه اشعار عرفانی امام خمینی(ره) «سبوی عشق» است و شامل هشت غزل عارفانه میباشد که فقط دستخط دو غزل تاریخ دارد. در بالای غزلی که با مطلع:
دل که آشفته روی تو نباشد دل نیست
آنکه دیوانه خال تو نشد عاقل نیست
آغاز مییابد تاریخ جمادیالاخر سده 1405هـ.ق (22 فوریه تا 22 مارس 1985 میلادی) گذاشته شده است. تاریخ بعدی در بالای غزل دوم ثبت گردیده است که با مطلع زیر شروع میشود:
کاش روزی به سرکوی توام منزل بود
که در آن شادی و اندوه مراد دل بود
تاریخ ثبت شده ماه رجب سال 1405 هـ.ق (23 مارس تا 21 آوریل سال 1985) میباشد. همچنین خطاط در زیر غزل با مطلع:
الا یا ایها الساقی ز می پرساز جانم را
که از جانم فرو ریزد هوای ننگ و نامم را
تاریخ سنه دی ماه 1367 هـ.ش را گذاشته است. تاریخی که با 22 دسامبر سال 1988 میلادی مصادف است.
همچنین سیداحمد خمینی در مجموعه پیشگفتاری دارد که در یک جمله آن آمده: «اماما اکنون که در غم هجرانت میسوزم، غزلهایی از مجموعه اشعارت را که به اصرار همسرم فاطمه طباطبایی در سالهای آخر سرودهای به تشنگان زلال کوثر هدایت و عرفانت تقدیم مینمایم». این مجموعه چندین بار منتشر شده است که اینجانب چاپ سوم آن را که سال 1371 هـ.ش (1991 میلادی) توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره) به زیور طبع آراسته گردیده در اختیار داشتهام.
غزلهای «سبوی عشق» الحق عاشقانه، رندانه و مستیبخش بوده و عاشقان را سرمست باده عرفان کرده و آنها را از هستی به سوی نیستی میرساند.
جز سر کوی تو ای دوست ندارم جایی
در سرم نیست به جز خاک درت سودایی
بر در میکده و بتکده و مسجد و دیر
سجده آرم که تو شاید نظری بنمایی
مشکلی حل نشد از مدرسه و صحبت شیخ
غمزهای تا گره از مشکل ما بگشایی
این همه ما و منی صوفی و درویش نمود
جلوهای تا من و ما را ز دلم بزدایی
نیستم، نیست که هستی همه در نیستی است
هیچم و هیچ که در هیچ نظر فرمایی
پی هر کس که شدم ز اهل دل و حال و طرب
نشنیدم طرب از شاهد بزم آرایی
عاکف درگه آن پرده نشینم شب و روز
تا به یک غمزه او قطره شود دریایی
«باده عشق» دومین مجموعه اشعار عارفانه حضرت امام خمینی(ره) است که در سال 1368 هـ.ش (1989 میلادی) از طرف مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) منتشر گردیده، کتاب با نامه پرمهر و مالامال از سوز و گداز خانم فاطمه طباطبایی- زوجه محترم حجتالاسلام سیداحمد خمینی- که سه ماه پس از درگذشت امام راحل (23 شهریور سال 1368 شمسی) مرقوم گردیده است، شروع شده.
نامه عرفانی جناب امام خمینی(ره) به فاطمه طباطبایی یک دسته شعرهای حضرت امام(ره) را فرامیگیرد. هرچند گوینده اشعار در نامه خود با کمال فروتنی و خاکساری ابراز میدارد که شاعر نیست، اما غزلهای خوب و رباعیهای مرغوبی که این مجموعه را آراسته سروده است.
حضرت امام(ره) به فاطمه طباطبایی مینویسد: «فاطی عزیزم بالاخره بر من نوشتن چند سطر را تحمیل کردی و عذر پیری و رنجوری و گرفتاریها را نپذیرفتی از من توقع نوشتار و گفتار، آن هم به نظم و نثر به هم آمیخته میکنی و ندانی که من نه نویسندهام و نه شاعر و نه سخنسرا، و تو ای دختر عزیزم غوره نشده حلوا شدهای بدان که یک روزی خواهی بر جوانی که به همین سرگرمیها یا بالاتر از آن از دستت رفت همچون من عقبمانده از قافله عشاق دوست، اینک چون تو با اصرار خواسته، به خودت از من شعر خواستی باید به حق بگویم که نه در جوانی که فصل شعر و شعور است و اکنون سپری شده است و نه در فصل پیری که آن را هم پشت سر گذاشتهام نه در حال ارذلالعمر که اکنون با آن دست به گریبانم قدرت شعرگویی نداشتم، اینک گویم:
شاعر اگر سعدی شیرازی است
بافتههای من و تو بازی است
اکنون که با شعر نمیتوانم، با شعر تو را بازی دهم و به اصرارت جامه عمل پوشم.
مجموعه «باده عشق» شامل 23 غزل عاشفانی عارفانه و حاوی 41 رباعی عرفانی و فلسفی است. غزلها در سالهای 1365-1367 شمسی سروده شده و همه رباعیهای آن در سال 1363 انشاء گردیدهاند.
مجموعه «نقطه عطف» مشتمل بر یک ترجیعبند، 20 رباعی و یک نامه عارفانه حضرت امام(ره) به حجتالاسلام سیداحمد خمینی است که در 17 ماه شوال سال 1409هـ.ق نوشته شده و رباعیها محصول سال 1405 هـ.ق میباشد.
مطالعه اشعار در «باده عشق» و «نقطه عطف» نشان میدهد که امام به خلاف اظهاراتش در سن کهنسالی نیز عاشقانه شعر میگوید. وی شعر عارفانه را در پیروی و دنبالهگیری شاعران عارف خصوصاً سعدی، مولوی و حافظ ترویج بخشیده، مخلصانه خود را از باده الست و جرعه وحدت شادکام میگرداند.
مجموعه «محرم راز» شامل 25 غزل و 16 رباعی بوده، غزلها در سالهای 1363 تا 1368 سروده شده و رباعیات در ماه اسفند سال 1363 ایجاد گردیدهاند. از جهت موضوع و محتوای اشعار مجموعه «محرم راز» دوام منطقی شعرهای مجموعه پیشین بوده، در ابتدای آن نامه مؤلف به فرزند خود سیداحمد خمینی جای داده شده است که در تاریخ 27 ربیعالثانی سنه 1408 هجری قمری مساوی با 28 آذرماه سال 1366 شمسی مرقوم گردیده است.
البته مجموعه را خود مؤلف ترتیب نداده است. مرتب گرداندن مجموعه، نامگذاری، برابری نسخههای اصل یا دستنویسهای حضرت امام(ره) و آوردن اشعار روبهروی آنها با خط نستعلیق زیبا، کار مرتبان و ناشران مجموعه است.
نامه حضرت امام به سیداحمد خمینی که وصیتنامه پدر دانشمند، پاک دین پارسا، مرد عالم، شخص تجربهاندوخته صاحب عقیده و مروج مسلک خاص به فرزند دلبند خود بوده حکم یک رساله علمی- فلسفی را دارد که راه و روش انسانی اسلامی را در این دنیای پرماجرای، پرشر و شور تعلیم میدهد.
حضرت امام(ره) همچون پیشوای امت، به فرزند خود وصیت میکند و پند میدهد که از جوانی قرآن را دستور خود پذیرفته و از تحت دل به آن عمل کند و خودشناس و پارسا بوده، در راه علم کوشا اما نه مغرور بلکه امیدوار از غفران حق زندگی به سر برد. از شهوت و شهوتپرستی، بغض و کینه و حسد برحذر باشد، به دنیا، مال دنیا و منصب دل نبندد، در کارها و امر خیر از راه و روش بزرگان دین و مذهب عبرت بگیرد.
معتقد توحید، وحدانیت ذات مطلق و پیرو وحدت وجود باشد و در همه موجودات لمعه ظهور حق را ببیند. به اندیشه حضرت امام (ره) هر کسی باید خیراندیش و نفعرسان مردم، دستگیر مظلومان و مستمندان باشد که این سنت والای پیامبران خدا و جمع اولیاست.
آن حضرت معتقد است غفلت، کاهلی، حرامخواری، ترس از حکومتهای طاغوتی، سرخم کردن در پیش تمدن سرشار از زشتی شرق و غرب، پیروی از افکار فاسد همنشینی با روحانیان چاپلوس و بذلهگوی درباری دل انسان را سخت کرده و او را به دروغگویی، جاهپرستی، خودخواهی، خیانت و جنایت وادار میسازد. از این جهت از کل این پدیدههای اخلاقی رذیله، دوری باید جست.
نامه امام خمینی(ره) به سیداحمد رساله اخلاقی حمیدهای بوده و دارای ارزش بلند تربیتی است. نخستین غزل مجموعه باده عشق تقریباً تمام خصوصیتهای غزلهای عرفانی حضرت امام(ره) را انعکاس داده، سبکگفتار، ساختار، محتوا ذخیره لغت و طرز استفاده آن ابراز قلبی شاعر را با وجاهت افاده مینماید.
دست آن شیخ ببوسید که تکفیرم کرد
محتسب را بنوازید که زنجیرم کرد
معتکف گشتم از این پس به در پیر مغان
که به یک جرعه می از هر دو جهان سیرم کرد
آب کوثر نخورم منت رضوان نبرم
پرتو روی تو از دوست جهانگیرم کرد
دل درویش به دست آر که از سرّ الست
پرده برداشته آگاه زتقدیرم کرد
پیر میخانه بنازم که به سر پنجه خویش
فانیام کرده عدم کرده و تسخیرم کرد
خم آن درگه پیرم که ز دلجویی خود
غافل از خویش نمود و زبر و زیرم کرد
یکی از ویژگیهای غزلهای عارفانه حضرت امام(ره) آن است که در آنها وصف بهار و ستایش نگار توأم سروده شده. به عاشق فرارسیدن موسم عیش و نوش و بزم طرب را مژده میدهد و روح سرکش او را به حرکت آورده، به تن درمان، به رگها تپش و به دل ذوق و حال میبخشد. خطاب به مرغ چمن نیروی برانگیزاننده شوق را افزون میگرداند.
مژده ای مرغ چمن فصل بهار آمده باز
موسم می زدن و بوس و کنار آمده باز
وقت پژمردگی و غمزدگی آخر شد
روز آویختن از دامن یار آمده باز
مردگیها و فروریختگیها بشدند
زندگیها به دو صد نقش و نگار آمده باز
زردی از روی چمن بار فرابست و برفت
گلبن از پرتو خورشید به بار آمده باز
ساقی و میکده و مطرب و دستافشانی
به هوای همه گیسوی نگار آمده باز
اما صوفی خشک از این حلاوت خبر ندارد
صوفی از وصل دوست بیخبر است
صوفی بیصفا نمیخواهم
یک چیز را گوشزد کردن ضروری است و آن این است که پیدایش و انگیزه عشق به زیبایی و چهره زیبا وابسته است. چون که عشق خود انگیزهای روحانی بوده و روح خود زیباست. بنابراین عشق با همه چیز زیبا و دارای حسن والا دلبستگی دارد. عاشق به نکهت گل، نغمه بلبل، باران نیسان، نغمه آبشاران، نسیم سحر، موسیقی فارم(6). آواز گوش نواز و امثال این ذوق میکند و حلاوت میگیرد، با دلش حضور مییابد و حتی زشتیها نیز در نظر او خوب مینماید.
شیخ ریاکار، جامعه تزویر دربر کرده و خرقه سالوس بر دوش مینهد تا عاشق پاکباز را از طریق پیش گرفتهاش بیرون اندازد. ولی عاشق با هدایت پیر صومعه، پیر مغان و پیر میکده، راه خرابات، خراباتآباد، میخانه، میکده و شرابخانه را پیش گرفته با ساقی درآمیخته به جام و سبو و پیمانه انس میگیرد.
او در این خلوت معتکف گردیده. فارغ از تشویش دنیای پر شر و شور و بیم بدخواهان به شرابخواری، میگساری و مستی میگذراند. آئینه در اشعار حضرت امام(ره) باده، شراب، ساغر، می، جام، ساقی، رند، مطرب، مغ، دیر، شاهد، زنار، بت، صنم، نگار، صنم خانه نه به معنای اصلی و واقعی آمدهاند. بلکه موافق اصطلاحات اهل عرفان این الفاظ رمزی و مجازی استفاده شده، درجه طغیان دل و وجد و حال، مقام قرب عاشق و سالک را نشان میدهد.
زبان رمز و کنایه نه تنها عاشق را به شرابخواری، بادهگساری عمل لاابالی ، فسق، خودخواهی، خویشتنپرستی و گمراهی تحریک نمیکند، بلکه شعر را اسرارانگیز و نامکشوف جلوه داده دل عاشق و نامرادان را تسخیر میگرداند.