کارنامه، به نوعی نشانگر پایان سال تحصیلی است؛ نمایشگری که زحمات یک ساله دانشآموزان و البته معلمان را نشان میدهد. کارنامه میتواند با سامانهای در نظر گرفتن نظام آموزش و پرورش و فرآیند یاددهی – یادگیری، سر آغاز دوره جدید آموزش نیز تلقی شود.آنچه در پی میآید دیدگاه منوچهر فضلیخانی، مدیرکل دفتر آموزش و پرورش راهنمایی تحصیلی کشور است که درباره کارنامه ارائه شده است.
این دیدگاه را با نگاه «عفت موسوی» آموزگار دبستان از منطقه 4 تهران که در حاشیه صفحه آوردهایم، کامل خواهیم کرد. به امید این که خانوادهها با کارنامه فرزندان خود برخورد شایستهای داشته باشند.
حاصل تلاش معلمان، اولیا و بویژه دانشآموزان پس از طی 9 ماه از سال تحصیلی با ارایه کارنامه آنان منعکس میشود که این هم جزیی از موقعیتهای حساس زندگی دانشآموز است.
ایام دریافت کارنامه پس از امتحانات خرداد ماه، آبستن تحولات و رخدادهای مختلفی است و بعضاً به بحرانهای مهمی در خانواده تبدیل میشود.
نگرانیها و انتظارات قبل از صدور کارنامهها و واقعیتهای پس از آن، فضایی ناامن و صحنههای ناشایستی در خانوادهها ایجاد میکند و ایام تعطیلات تابستانی را تلخ مینماید. در حالی که باید روز برداشت محصول و چیدن میوههای علم، روزی با نشاط و شاداب باشد.
واقعاً چه عواملی موجب بروز این معضلات میشود؟
پاسخ را باید در نگرش و عقاید حاکم بر خانوادهها و مدارس جستجو کرد. بازخورد رفتارهای اطرافیان دانشآموزان منجر به ایجاد فضای ناآرام و تشویش خاطر آنان میشود و باید برای تلطیف آن فرهنگسازی شود.
برای کاهش نگرانیها و کنترل بحران کارنامهها، مواردی به این شرح پیشنهاد میشود:
1 – نباید بیش از حد به نمرات دانشآموزان حساسیت نشان داد. باید بپذیریم که تربیت و آموزش و میزان کارایی آن فقط از طریق تعدادی نمره نمایان نمیشود و ممکن است بخشی از نمرات کسب نشده به واسطه بیدقتی یا بروز مشکل از ناحیه طرح سؤالات باشد. لذا عملکرد واقعی دانشآموزان در رفتارها، نگرشها و مهارتهای زندگی متجلی میشود. بیستگرایی و حساس ساختن فراگیران به نمره 20 نیز تبعات نامناسبی برذهن و روان فراگیران دارد.
2 – از مقایسه نمرات دانشآموزان با دیگران پرهیز شود. امام علی (ع) میفرمایند: «خیر انسان در تفاوتهای فردی است.» دانشآموزان تواناییهای متفاوتی دارند و قرار نیست همه عین هم باشند. لذا مقایسه کردن موجب کاهش اعتماد به نفس، حسادت و ناراحتی آنان میشود. بنابراین نباید به مقایسه آنان با اقوام و دیگران مبادرت شود. میبایستی دانشآموز را نسبت به شرایط خود و وضعیت قبلی خود مقایسه کرد و روند پیشرفت و یا عدم آن را جستجو کرد.
3 – دانشآموزان هر نمرهای که بگیرند، قابل تقدیرند. اگر دانشآموز نسبت به عملکردهای قبلی خود رشد داشته باشد، با هر نمرهای قابل تقدیر است. نباید تشویق صرفاً در یک گستره رقابتی انجام شود، بلکه اگر نقاط ضعف دانشآموز نسبت به قبل رفع شده باشد، شایسته تشویق است.
بیتوجه بودن به دانشآموزان و طرد کردن آنان مشکل را وارد یک مرحله پیشرفتهتر میکند، اتفاقاً دانشآموزانی که ضعف درسی دارند باید کانون توجه خانواده قرار گیرند نه اینکه تهدید شوند و محرومیتهای مضاعف درباره آنان اعمال گردد.
4 – نباید به واسطه نمرات کمتر از انتظار، دانشآموزان را از نظر تفریح و تفنن تحریم کرد و بالعکس باید آنان از اوقات فراغت برای جبران نقایص خویش استفاده کنند. محرومیت و تحریم از علایق، از توجه فراگیرندگان به علم آموزی میکاهد و خسارتهای جبرانناپذیری در افراد ایجاد مینماید.
5 – انتظارات اولیا، از فرزندان باید واقعبینانه باشد. ما باید براساس توان و ظرفیت فرزندان خود انتظار داشته باشیم. اگر این انتظارات قبل از امتحانات ابراز شود، دانشآموز را مضطرب خواهد کرد.
به عنوان مثال دانشآموزی که در حد نمره 19 و 20 نباشد، از او انتظار آن را نباید داشت. اگر قبل از دریافت کارنامه به او گفته شود که باید همه نمرات شما 20 باشد و در عمل چنین اتفاق نیافتد، او با اضطراب کامل منتظر واکنش اولیا خواهد بود.
6 – توصیه میشود که به جای تهدید و تضعیف فرزندان، طی نشستی با اعضای خانواده علل و دلایل ضعف او بررسی شود و راهحلهای تکمیلی و اصلاحی ارایه گردد و در محیطی آرام، آسیبشناسی و براساس دلایل افت تحصیلی به چارهجویی بپردازند.