در حاشیه زایندهرود پیرمرد اصفهانی روی نیمکتی نشسته و چشم به رودخانه دوخته بود. کنارش نشستم. وقتی از او درباره زایندهرود پرسیدم بیآنکه سرش را برگرداند، گفت: «صفای اصفهان به رودخانه است.» پنجشنبه 9آبانماه، خشکی زایندهرود چنان توی ذوق میزد که گویی سالهاست آبی از این رودخانه عبور نکرده است. پیرمرد درست میگفت اصفهان با همه زیباییهایش بدون زایندهرود صفا ندارد. با این حال سی و سهپل پر از جماعتی بود که آمده بودند تا زایندهرود را ببینند.
زایندهرود خشک شده، روزگار کارون هم بهتر از زایندهرود نیست. مقصر هم هر کس که میخواهد باشد برای اصفهانیها و خوزستانیها چه فرقی میکند؟ همچنانکه مدتهاست شیرازیها نگران کم آبی هستند. کما اینکه بیژن فرهنگ دره شوری مهرماه امسال به همشهری گفت: «20سال است بهخاطر مدیریت نادرست، اکوسیستمهای مختلف را تخریب میکنیم و میخشکانیم. زندگی مردم و زیباییهای این سرزمین را نابود میکنیم! وقتی 60هزار هکتار دریاچه مهارلو خشک شود و رطوبتی وجود نداشته باشد تا هوای شیراز را تلطیف کند و به جای رطوبت از سطح خشک شده این دریاچه ذرات نمک بلند شود کنار آب رکناباد و گلگشت مصلای شیراز چه محلی از اعراب میتواند داشته باشد؟!»
جنگ آب مدتهاست آغاز شده. خوزستانیها زنجیره انسانی تشکیل میدهند تا نگذارند آب کارون به اصفهان منتقل شود. مردم ارومیه بهویژه مسئولان این شهر بیم آن دارند که اگر انتقال آب از حوضهای دیگر به ارومیه صورت بگیرد مبادا این آب در جای دیگری مصرف شود در واقع نگرانند که به نام ارومیه ولی به کام دیگر مناطق اقدامی صورت بگیرد. این نگرانی در مناظرهای که چندی پیش در تلویزیون برگزار شد در گفتههای نماینده ارومیه موج میزد چنانکه نماینده اردبیل از سهم آب برای شهرهای حوزه انتخابی خود دفاع میکرد. اصفهانیها میگویند بلایی که بر سر زایندهرود آمده ناشی از برداشت بیرویه و بیحساب و کتاب آب در بالادست زایندهرود بهویژه در استان چهارمحال و بختیاری است؛ آن وقت مسئولان نشستهاند و مشغول رصد کردن اوضاع هستند. وزارت نیرو هنوز گوشش بدهکار بلایی نیست که برسر منابع آب کشور آورده. هنوز که هنوز است توجیه میکنند سدهایی را که ساختهاند و نمیپذیرند که مدیریت غلط منابع آب، این همه معضل را رقم زده است.
خبرهای خوش
اما دراین میان خبرهای خوشی هم وجود دارد. رئیس سازمان حفاظت محیطزیست که در روزهای پایانی مهرماه به اصفهان سفر کرده بود از احیای زایندهرود خبرداد و گفت: «کارگروه بررسی این رودخانه تشکیل و بر مهمترین نکته یعنی سیاستگذاریهای صحیح و برنامهریزی دقیق تأکید شده است.» ابتکار در ادامه از مدیریت یکپارچه حوضه آبریز زایندهرود سخن به میان آورد و افزود: «مدیریت حوضه آبریز زایندهرود نیازمند مدیریت یکپارچه و بلندمدت است و ضروری است با نگاهی جامع نگر مسائل آن از سرچشمه تا تالاب گاوخونی بررسی شود. ضمن آنکه معضل زایندهرود باید فراتر از استان و منطقه و در سطح ملی مورد بررسی قرار گیرد. مدیرکل حفاظت محیطزیست استان چهارمحالوبختیاری هم شنبه گذشته در جلسه هماندیشی بحران آب و محیطزیست دردانشگاه شهرکرد گفت: با اعمال مدیریت یکپارچه زیستبومی روی زایندهرود، این رودخانه باید بهعنوان سرمایه ملی احیا شود. یوسفپور با تأکید بر ضرورت مدیریت صحیح در منابع آبی در سطح ملی، افزود: زایندهرود درصورتی میتواند زاینده بماند که مدیریت یکپارچه زیستبومی بر آن اعمال شود و نیازهای مبدا و مقصد در همه جوانب سنجیده تا ضمن رعایت حقابه استان و کاهش آلایندهها، باتلاق گاوخونی نیز احیا شود.
بیابانزایی تاوان سدسازی
دکتر مهدی بصیری عضوهیأت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان، زاده و مقیم این شهر از منتقدان بزرگ سدسازی است، او که طی یک دهه اخیر بارها نسبت به عواقب سدسازی هشدار داده است به همشهری میگوید: یکی از تاوانهای سدسازیهای بیحساب وکتاب، بیابانزایی است و خشکیدگی دریاچه ارومیه، تالاب گاوخونی و تالابهای دیگر از پیامدهای درازمدت سدسازی است. وقتی حقابه تالابها را دریغ کنیم معلوم است که تالابها یکی پس از دیگری خشک میشود. این استاد اکولوژی درباره وضعیت زایندهرود خاطرنشان میکند: بارگذاری بیش از حد ظرفیت و بهعبارت دیگر برداشت بیش از حد آب بهخصوص در بالادست و سرشاخهها و بهطور کلی توسعه بیش از توان سرزمین در حوضه زایندهرود چه دربخش صنعت و چه در بخش کشاورزی وضعیت موجود زایندهرود را بهوجود آورده است. علاوه براین، شهر اصفهان بدون درنظر گرفتن ظرفیت محیط در حال رشد است که نتیجه آن افزایش مصرف آب شرب است، این عوامل دستبهدست هم داده و زایندهرود را به روزگار اسفبار امروز مبتلا کرده است.
بصیری در ادامه فراتر از مشکل زاینده رود انگشت اتهام خود را به سوی عاملان اصلی وضعیت بحرانی آب کشور نشانه میرود و میافزاید: یکی از عوامل اصلی بروز وضعیت بحرانی آب در کل کشور، نبود مدیریت علمی و قانونی منابع آب است. اگر وزارت نیرو متعهد به اجرای اصل مسلم مدیریت آب یعنی رعایت حقابهها بود ما شاهد معضلات موجود نبودیم. وقتی حقابهها رعایت نشد این تصور ایجاد شد که آب فراوانی وجود دارد همین نگاه را در شرایط ترسالی توسعه دادند و در نتیجه در شرایط نرمال با مشکل مواجه شدند، این نشان میدهد مدیریت منابع آب نادرست است.
آنطور که این استاد دانشگاه میگوید: از سال 64تا 74بهخاطر بارندگیهای خوب، یک دوره پرآبی را تجربه کردیم این پرآبی، برداشت نادرستی از وضعیت آب را برای مسئولان بهوجود آورد و باعث توسعه بیحساب وکتاب شد. بعد قانون استقلال آب استانها مطرح و به تبع آن مدیریت حوضه زایندهرود به 2قسمت اصفهان و چهارمحال و بختیاری تقسیم شد درعین حال، در استان چهارمحال آب بیشتری برداشت شد. اما شاهبیت ماجرا آنجاست که دستور برداشت بیرویه از زایندهرود صادر میشود. بصیری دراین باره یادآور میشود: در سال84 گفته شد هر اندازه آب میخواهید از زایندهرود بردارید، یک وجب در استان چهارمحال نباید بدون کشت باشد. این گفتههای رئیسجمهور(وقت) در 3مرحله از تلویزیون چهارمحال و بختیاری پخش شد. این استاد اکولوژی میگوید: موجودی سد زایندهرود الان 105میلیون مترمکعب است. آنوقت حدود 10الی 12مترمکعب برای شرب اصفهان و یزد و 6 الی 7مترمکعب برای صنعت و در مجموع حدود 20مترمکعب در ثانیه از سد برداشت میشود. این رقم نشان میدهد هرماه حداقل به 40میلیونمتر مکعب آب نیاز داریم. این درحالی است که کشاورزی کلا تعطیل شده و اصلا در این محاسبه لحاظ نشده است. با وجود این ببینید چه اندازه ما در اصفهان با کمبود آب مواجهیم.»
بصیری اما مهمترین راهکار رفع این معضل را رعایت قانون و عدالت میداند. او گفت: براساس قوانین مرتبط با منابع آبی، رعایت حقابه زیستبومها یک اولویت است. علاوه براین، باید در همه زمینهها صرفهجویی بشود یعنی از یک سو، رعایت حقابه الزامی است و ازسوی دیگر، توسعه کشاورزی، صنعت و شهرنشینی باید متوقف شود. متأسفانه ساخت مسکن مهر نهتنها باعث توسعه شهر اصفهان شده که به شهرنشینی دامن میزند. باید مسئولان چارهای برای این کار بیندیشند. وقتی آب نیست عقل ومنطق حکم میکند در همه زمینهها محدودیت اعمال شود نه اینکه فقط دربخش کشاورزی صرفهجویی کنیم.