ایسنا نوشت: دکتر بیژن ذوالفقارنسب با خوشآمدگویی به کارلوس کیروش از حاضران خواست تا پس از شنیدن حرفهای سرمربی تیم ملی فوتبال ایران سوالات خود را از وی بپرسند.
ذوالفقارنسب در ادامه صحبتهایش گفت: تیم ملی در راهی که برای آمادگی پیشرو دارد، با مشکلات و موانعی روبهروست و اولین مساله که برای موفقیت لازم است این است که آقای کیروش از آرامش فکری خوبی برخوردار باشد. من از آقای کیروش میپرسم که مهمترین دغدغه کاری شما برای آماده سازی تیم ملی برای سازماندهی و عملکرد خوب در جام جهانی 2014 برزیل چیست؟
کی روش گفت: قبل از هرچیز به همه سلام میکنم و خوشحالم در این همایش سخنرانی میکنم. همچنین به کسانی که توانستند همایشی را در این سطح برگزار کنند، تبریک میگویم. گردهمایی و دور هم جمع شدن مربی، پزشک، خبرنگار و همه اهالی فوتبال اتفاق بینظیری است که برای اولین بار در دوران حضورم در ایران تجربه میکنم. از این فرصت بسیار خاص استفاده میکنم تا قدردانی کنم از تمامی اهالی فوتبال که برای فراگیری بیشتر اینجا جمع شدهاند. ما جمع شدیم تا از تجربه همدیگر استفاده کنیم. میخواستم عذرخواهی کنم و همچنین قدردانی کنم از حضور استاد خودم آقای بورا که معلم من بودند و حق معلمی به گردن من دارند و ایجاب میکند که از ایشان تشکر و عذرخواهی کنم.
کیروش ادامه داد: من و آقای سیموئز اشتباها فکر کردیم که سخنرانی شما را از دست دادیم. در ترافیک گیر کردیم اما خوشحالم که به موقع رسیدیم. خودم فکر میکردم که به سخنرانی بورا نمیرسم اما خوشبختانه توانستم حضور داشته باشم و بعد از طی کردن سالیان دراز در فوتبال و تجربیات زیادی که آقای بورا داشتند - ایشان تجارب زیادی دارند - از ایشان قدردانی میکنیم که سخنرانی کردند و هنوز علاقه به یادگیری دارند. تشکیل این کنگره یک فرصت فوقالعاده و بسیار خاص است تا از همدیگر یاد بگیریم. به شخصه این افتخار را داشتم که مشغول به حرفه فوتبال بودم و در قارههای مختلف کار کردم. با تمام مربیان و بازیکنان بزرگی که آشنا شدم همیشه این افتخار را داشتهام که توانستهام یاد بگیرم و بدون توجه به اینکه با کدام بازیکنان و مربیان کار میکنم، چیز جدید یاد بگیرم.
سرمربی تیم ملی در ادامه به بازگو کردن خاطرهای پرداخت: بازیکن روسی بود که تنها چند روز پس از حضورش او را میدیدیم که او خوشحال است گویا شب قبلش تولد او بوده است. او تنها 20 سال سن داشت. از او درباره خوشحالیاش پرسیدم چه اتفاقی برای تو افتاده است؟ به من گفت: هر روز که از خواب بیدار میشوم وقتی انگشتان پایم را نگاه میکنم که تکان میخورد، بهترین اتفاق برای من است. از این جمله بازیکن روس درس بزرگی یاد گرفتم. او برای من یکشنبه بعدازظهر بازی مهمی انجام و پاس گل داد و توانستیم بازی را ببریم. همان شب تصادف شدیدی داشت که از گردن به پایین فلج شد. اسم این بازیکن "چپردف" بود و این اتفاق یکی از بزرگترین درسهایی بود که در زندگی یاد گرفتم. این که همیشه خوشحال باشم و از فرصتها استفاده کنم.
کیروش افزود: من بعد از آن فرصت زیادی داشتم که به نقاط مختلف دنیا سفر و با بازیکنان و مربیان زیادی کار کنم. فوتبال همیشه جزئی از زندگی من و خانوادهام بوده است. من به طور حرفهای در لیگ بازی نکردم اما فوتبال یکی از ارکان مهم زندگی من است. پدر من هم بازیکن و هم مربی بوده است اما درباره سیموئز باید بگویم که وقتی بچه بودم، با تیکههای کوچک کاغذ فوتبال بازی میکردم، اسم سیموئز را روی کاغذ مینوشتم و با گلوله کاغذی بازی میکردم و افتخارم این بود که اسم سیموئز روی کاغذ است. در طول دوران فوتبالم در کلاسهای زیادی شرکت کردم و هر روز چیزهای زیادی یاد گرفتم. با تمامی این مسائل از روحی روانی، تاکتیکی و همه تجاربی که داشتم وقتی با بازیکنانم روبهرو میشوم نمیدانستم باید چه کار کنم اما تصمیمی که گرفتم از تمام شک و تردیدهایم فرار کردم. تصمیم من این بود که باید همه بازیکنان را تست کنم. به خودم گفتم حالا کافی است و به آنها گفتم بیاید فوتبال بازی کنید اما دوباره یک روز به آنها تمرین غیرفوتبالی دادم و این اتفاق تا زمانی بود که من به این نتیجه رسیدم که با تمام تجارب افکارم و آزمایشات مختلفی که روی مسائل پزشکی بازیکنان انجام گرفته بود، به یک نتیجه رسیدم، همچنان که بورا اشاره کرد، باید بگویم فوتبال ورزش سادهای است. بعد از گذشت 40 سال در حرفه فوتبال ما میتوانیم مسائل حرفهای زیادی داشته باشیم. میتوانیم تجهیزات پزشکی و ورزشی زیادی داشته باشیم اما مهمترین مساله این است که از فوتبال لذت ببریم. بتوانیم به بازیکنان کمک کنیم تا از فوتبال لذت ببرند. به خاطر همین است که بورا مطلبی گفت که فرگوسن هم به آن اشاره میکرد. فوتبال مشاهداتی است که از دریچه چشم یک مربی صورت میگیرد.
کیروش در ادامه صحبتهای خود عنوان کرد: هنوز به خاطر دارم که در منچستریونایتد والتر را به خدمت گرفته بودیم. فرگوسن دائم به من میگفت که زیاد خودت را درگیر تمرین میکنی. گاهی لازم است که از دور فقط بازیکنان را مشاهده کنی. فرقی نمیکند که شما در کدام قسمت دنیا مربی یک بازیکن باشید. اروپا و آسیا فرقی نمیکند. هر کجا باشید که باید با ذهن باز با بازیکن صحبت کنید. مربی باید بداند که هر لحظه چه کاری انجام دهد. چگونه با بازیکنان و تیمش ارتباط برقرار کند. گاهی اوقات مهمترین مساله، ارتباطات با بازیکنان است. شما باید بدانید که چه زمانی چه حرفی را بزنید و حتی مهمتر اینکه چه زمانی چه حرفی را نزنید. زمانی که شما بتوانید به این نقطه برسید، توانستهاید ارتباط مناسبی با بازیکن برقرار کنید. گاهی اوقات لازم است سکوت برقرار باشد؛ چرا که سکوت کافی است. هم بازیکنان میدانند چه میخواهی بگویی و بازیکن میداند چه سوالی میتواند انجام بدهد، این سکوت گاهی خودش یک مدل ارتباط است.
وی ادامه داد: از بعد دیگری میخواهم به این مساله اشاره کنم که در دوران مربیگری اهمیت بسیار زیادی دارد. همه کسانی که اینجا هستند، پوشکاش را میشناسند. در کنگرهای که در فیفا بودم، آقای پوشکاش حضور داشتند. سخنرانی و مراسمی خداحافظی ایشان در فیفا بود. او به همه حضار گفت که این سخنرانی آخر من است و آخرین سخنرانی من است که دارم برای شما مطرح میکنم. میخواهم حالا راز مربیگریام را برای شما بگویم. اگر همه آماده هستید بزرگترین درس مربیگریام را به شما بگویم. من هم چیزی که از پوشکاش یاد گرفتم را به شما میگویم. تکرار میکنم این مطلب مال من نیست و مال پوشکاش است. پوشکاش به حضار گفت؛ همه آماده هستید؟ و سپس گفت؛ سعی کنید همیشه بهترین قرارداد را با رئیستان امضا کنید. اما خب به خاطر اینکه امروز سخنرانی من نیست، میخواهم به این اشاره کنم که بزرگترین درس من این است که سازگاری با شرایط بزرگترین درس است. در شرایط سخت این قویترها، بزرگترها و باهوشترها نیستند که موفق میشوند آنهایی موفق میشوند که قدرت سازگاری بیشتری دارند.
کیروش اضافه کرد: بزرگترین اشتباه این است که یک مربی کپیبرداری انجام بدهد. اگر شما حس میکنید با تقلید از تمرینهای فرگوسن و کاپلو به موفقیت دست پیدا میکنید، کاملا اشتباه است. اگر میخواهید مربی خوبی باشید، باید مطمئن شوید که انگیزه و اراده درستی دارید. تمرینات را به خوبی دنبال میکنید. مطلب کلیدی برای آمادهسازی این است که تمرینات به شکل مناسب و شکل صحیح انجام شود. برای مثال تمریناتی که من دو، سه یا چهار بار در تیم ملی انجام میدهم شاید چیزی نباشد که مربی با انجام دادنش در باشگاه به هدفش برسد؛ چرا که این تمرینات برای یک تیم تاثیرگذار باشد. شما به منچستریونایتد میروید و 10 بازیکن مختلف با طرز تفکر مختلف و طرز تفکر انگلیسیها را میبینید. بازیکن فرانسوی، آرژانتینی، برزیلی و سایر کشورها را در اختیار دارید. شما چگونه میتوانید تمرینی انجام دهید که انگیزه و شور و اشتیاق بازیکنان حس شود در حالی که شما فقط 60 دقیقه فرصت در اختیار دارید. در نتیجه میخواهم بگویم که شما باید خودتان را با داشتههایتان وفق دهید تا تلاش کنید روی نقطهای دست بگذارید که بیشترین تاثیر را برای رسیدن به هدف دارد. شما اگر به پزشک مراجعه کنید و بگویید گلویم درد میکند اما اگر پزشک کرمی برای پای شما بدهد چه فایدهای دارد؟ یا اگر بازیکنی دچار دلدرد شود و پزشک به او داروی قلبی بدهد. چه فایدهای دارد؟
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در ادامه اظهار کرد: شما باید به عنوان یک مربی همیشه اول خوب مشاهده کنید و بعد تمرین بدهید. با تمرین فرگوسن، کیروش یا بورا نمیتوان نتیجه گرفت. شما از من پرسیدید که نگرانی شما برای تیم ملی چیست. الان جواب میدهم. بعد از این مقدمه باید بگویم که نظر من چیست. دغدغه من این است که در جام جهانی با غرور و افتخار بازی کنیم و در تاریخیترین و مهمترین تورنمنت جهان با قدرت ظاهر شویم. معتقدم که باید برنامه آمادهسازی خاص و ایرانی شده برای جامجهانی داشته باشیم. معتقدم باید برنامه آمادهسازی که کاملا با نیازهای فوتبال و بازیکنان ایران سازگاری داشته باشد، انجام شود. اگر بخواهیم به این مهم دست پیدا کنیم، نیاز به تمرین زیادی داریم. ما میتوانیم برنامه آمادهسازی خوبی داشته باشیم اما به برنامهای نیاز داریم که بورا گفت. نیاز به بازیکنان داریم. ما میتوانیم توپ و کمپ داشته باشیم و هزینه زیادی کنیم. ما امکانات تغذیه، اقامت و همه چیز را شاید بتوانیم خوب داشته باشیم اما یک چیز کم داریم و آن بازیکن است. بدون بازیکن هیچ کار نمیشود کرد.
او ادامه داد: شرایطی که گفتم، از لحاظ امکانات در ترکیه فراهم بود. پول زیادی در ترکیه خرج شد که از بیتالمال خرج شده بود. اما همانطور که گفتم فقط بازیکنان را نداشتیم. نگرانی من و 60 میلیون ایرانی بعد از بازی با کرهجنوبی و صعود به جامجهانی این هست که در برزیل خوب کار کنیم. تمامی آن افراد که من مسوولیت رهبری تیم ملی کشورشان را برعهده دارم و فوتبالشان را رو به جلو حرکت دهم. برنامه آمادهسازی برای حضور پرافتخار در جامجهانی چیست؟ هیچگاه از بار مسوولیت شانه خالی نمیکنم. مسئولیت من این است که بجنگم و رهبری تیم ایران را جوری انجام دهم که با افتخار در برزیل ظاهر شویم. فیفا قوانین خاص خود را دارد. آقای بلاتر اینجا حضور خواهند داشت. قوانین خاصی برای بازیکنان وجود دارد اما من همینجا بگویم که این قوانین برای کشور ایران ساخته نشده و قانونها توسط اسپانیاییها، آلمانیها، فرانسویها و ... ساخته شده است. آقای بورا با من در کره بودند و خاطرم هست که هر دو سال یک بار کاری که میخواهم انجام بدهم، انجام دادیم. من این افتخار را داشتم که جوانترین مشاور کنگره فیفا باشم. هر زمان که به کنگره فیفا میرویم، افتخار این را داشتیم که ببینیم و بشنویم که همکار خوب من چطور میتوانست صحبت کند که اسپانیا چگونه توانست قهرمان جام جهانی شود. من آنجا شنیدم که آقای پریرا و اسکولاری چطور توانسند برزیل را قهرمان جام جهانی کنند و بعد از پشت سر گذاشتن کنگرههای بسیار یکی از همکاران من از اسلوونی توانست پشت تریبون برود و بگوید لطفا به ما نگویید که چطور برزیل، اسپانیا قهرمان جام جهانی میشوند. به ما بگویید که چگونه کشوری مثل اسلوونی میتوانند قهرمان جام جهانی بشود؟ سوال این است که کشورهایی مثل اسلوونی، ایران، نیجریه میتوانند قهرمان جهان شوند؟ چرا این کشورها نمیتوانند به این سطح بالا برسند؟
کیروش به سابقه کاریاش در گذشته اشاره کرد و افزود: این افتخار و فرصت را داشتم که در تیم ملی پرتغال در رده جوانان کار کنم. پرتغال 110 هزار فوتبالیست حرفهای دارد که اگر بخواهم مقایسه کنم، هلند یک میلیون فوتبالیست حرفهای دارد. حالا من به عنوان یک مربی حرفهای بگویم که چگونه میتوان با پرتغال قهرمان جامجهانی شویم و من آنقدر در دوران جوانیام این علاقه را در خودم میدیدم که به کشورهای مختلف میرفتم و حتی با مدیربرنامههایم به فرانسه رفتیم و سعی کردم به مدت 15 روز یاد بگیرم که مربیان از بازیکنان چه توقعاتی میتوانند داشته باشند. در 15 روزی که در فرانسه بودم، شرایط گاهی سخت شد و من حتی میخواستم برگردم اما به هر حال ماندم و با شرایط ساختم و تقدیرنامه به من داده شد. آنجا فهمیدم که اگر قرار است با پرتغال قهرمان جامجهانی شویم، نمیتوانم از فرانسه، اسپانیا و ایتالیا نسخهبرداری کنم. باید برنامهای مطابق با فرهنگ، سطح فوتبال و شرایط بازیکنان کشورم طراحی کنم. دقیقا کاری بود که با کمک فدراسیون پرتغال انجام دادیم.
کیروش ادامه داد: مربیان مختلفی کمک کردند و ما توانستیم دو بار در رده جوانان قهرمان جهان شویم. من توانستم در آن زمان دستاورد بزرگ و خوبی در پرتغال به جای بگذارم. وقتی ما شروع کردیم فقط یک بازیکن بینالمللی داشتیم که بیرون از پرتغال بازی میکرد. بعد از 10 سال بازیکنی نداشتیم که در خود پرتغال بازی کند و همه بازیکنان لژیونر شده بودند. پس من در جواب سوال شما تکرار میکنم که دغدغه اصلی من این است که هنوز بعضی از افراد و مسئولان هستند که مسئولیت خودشان را نمیدانند و فوتبال ایران را با فرانسه مقایسه میکنند. بعضیها میگویند که لیگ انگلیس و اسپانیا فقط 15 روز قبل از جامجهانی تمام میشود حتی لیگ آلمان. من در جواب آنها میگویم که اگر فوتبال ما مثل آنها بود که من هم خوشحال میشدم که لیگ ما هم دو هفته قبل از جام جهانی تمام شود. ولی به خاطر اینکه من سرمربی تیم ملی ایران هستم وظیفهام این است که به اهالی فوتبال و همکاران خودم در لیگ برتر گوشزد کنم که شما بهتر از هرکسی میدانید که من درست میگویم. من از همینجا خالصانه از همه میخواهم که حمایت کنید تا بتوانیم به خوبی برای جامجهانی آماده شویم. من به کمک صادقانه شما احتیاج دارم. اگر چیزی وجود داشته باشد که من بتوانم بعد از 30 سال با شما سهیم شوم، این است که با شرایط سازگار شویم و باید آمادهسازی تیم ملی با جام جهانی با واقعیات فوتبال سازگار کنیم.
حاجرضایی در سخنانی به پیشینه فوتبال پرتغال اشاره کرد و از حضور شخصی مانند کیروش ابراز خوشحالی کرد و گفت سوال من این است که جامجهانی برزیل برای ما ایرانیها دیگر یک مسابقه ساده نیست. فریاد ملتی است که از حلقوم شما و بازیکنان بیرون میآید. همان فریادی که شما بر سر سرمربی کرهجنوبی کشیدید و لذت ما را دو چندان کردید. این ادب کردن یک مربی بینزاکت بود. جامجهانی از نظر ما ایرانیها چنین حال و هوایی دارد. میدانید که مقولهای در فوتبال است آن هم از زبان "شنکلی" که فوتبال مرگ و زندگی نیست چیزی فراتر از این دوست. به نظر شما فراتر از مرگ و زندگی چه میتواند باشد؟
کیروش در پاسخ گفت: از سوال شما تشکر میکنم و از اینکه در قضاوت غرورآمیز من را خطاب قرار دادید، تشکر میکنم. باید بگویم اگر از من امتحان گرفتید و چنین سوالی مطرح میکردید نمیتوانستم قبول شوم؛ چرا که سوال بسیار سختی است. بعد از آشنایی با بازیکنان مختلف جهان به نقاط مختلف جهان سفر کردم. همچنین با بازیکنان یوگسلاوی که هموطن آقای بورا هستند، آشنا شدم. از کار کردن با همین بازیکنان بود که موهای سرم ریخت (کیروش سرش را به حضار نشان میدهد). وقتی شما این سوال را از من پرسیدید، یادم آمد که اسم فوتبال را زمانی سازمان ملل فوتبال گذاشته بودم. فوتبال از هر موضوع دیگر سیاسی و اجتماعی و ... مهمتر است. فوتبال بدون در نظر گرفتن این که افراد از چه کشورهایی میآیند، انجام میشود. افراد مختلف دنیا را که ریشهها و زبان متفاوتی دارند به هم نزدیک میکند. شما از من پرسیدید که فراتر از مرگ و زندگی چیست؟ این همین فوتبال است که از همه چیز فراتر است. اگر شما واقعا این مطلب را حس کنید، به آن اعتقاد پیدا میکنید.
سخنرانی کیروش با تشویق حضار به پایان رسید.