آنها به تصور اینکه ماشین دلخواهشان را زیر قیمت بازار خواهند خرید، 9میلیارد تومان به زندانی فراری پرداخت کردند اما نه از پولشان خبری شد و نه از ماشین مدل بالا.راز کلاهبرداریهای مرد کلاهبردار سوم مهرماه و زمانی فاش شد که مالباختهها با مراجعه به دادسرای ناحیه 5تهران، از او شکایت کردند.
یکی از آنها گفت: چند وقت پیش یکی از بستگانمان به نام مهدی به من گفت که به تازگی با شخصی آشنا شده که نفوذ زیادی در ارگانهای دولتی دارد. او گفت که این فرد میتواند در کمترین زمان خودروی مگان با قیمت دولتی که چند میلیون تومان زیر قیمت بازار است، تهیه کند و در اختیارمان قرار دهد. وقتی حرفهای او را شنیدم، خیلی وسوسه شدم که با مرد بانفوذ آشنا شوم. چند روز بعد موضوع را با تعدادی از اقوام در میان گذاشتم و همگی تصمیم به خرید خودروی مگان گرفتیم. ما مبلغی نزدیک به 700میلیون تومان در اختیار مهدی قرار دادیم تا وی آن را در اختیار دوست بانفوذش قرار بدهد اما بعد از گذشت 2ماه باخبر شدیم که این شخص کلاهبردار بوده و سر مهدی و ما را کلاه گذاشته است.
بعد از این شکایت پروندهای تشکیل و تحقیقات کارآگاهان پایگاه دوم پلیس آگاهی پایتخت برای شناسایی و دستگیری مرد کلاهبردار شروع شد. تیم تحقیق در نخستین اقدام به پرس و جو از مهدی، یعنی همان جوانی پرداخت که مرد بانفوذ را به دوستانش معرفی کرده بود. بررسیها نشان میداد که این مرد مدیرعامل یک شرکت تولیدی در تهران است و مالباختهها بهواسطه اعتماد به وی اقدام به پرداخت پول به مرد کلاهبردار کرده بودند. مهدی در جریان تحقیقات به مأموران گفت:
چندماه پیش از طریق یکی از دوستانم با مردی به نام جعفر آشنا شدم که خود را فردی با نفوذ در سازمانهای دولتی معرفی میکرد. وی با چرب زبانی اعتماد مرا جلب کرد و مدعی شد که به واسطه ارتباط کاری که با یکی از شرکتهای تولیدکننده خودرو پیدا کرده، میتواند اقدام به ترخیص خودروی مگان با قیمت دولتی کند. من حرفهای او را باور کردم و وقتی مهدی مدعی شد که میتواند برای دوستانش این کار را انجام دهد، موضوع را با تعدادی از بستگان نزدیک خودم مطرح کردم و آنها نیز با توجه به شرایط مناسب تحویل خودرو، برای خرید آن اعلام آمادگی کردند.
ما در مجموع 700میلیون تومان جمع کردیم و من این مبلغ را تحویل جعفر دادم. پس از آن جعفر قول داد که خودروها را در کمتر از یکماه به ما تحویل دهد اما بعد از یکماه وقتی برای پیگیری به دفتر کار او در خیابان آیتالله کاشانی رفتم، وی مدعی شد بهخاطر گران شدن خودرو، شرکت تولیدکننده نیز فروش محصولات خود را متوقف کرده و به همینخاطر امکان تحویل خودروها وجود ندارد. به این بهانه او 2فقره چک تحویلم داد تا پول بستگانم را برگردانم اما چند روز بعد وقتی برای وصول چکها به بانک رفتم متوجه شدم که چکها بلامحل هستند. بلافاصله با شماره موبایل جعفر تماس گرفتم اما خاموش بود. بعد از آن به دفتر شرکت او رفتم که با در بسته و تعطیلی آنجا روبهرو شدم.
مجرم سابقهدار
کارآگاهان که حدس میزدند جعفر از مجرمان سابقه دار باشد در ادامه به چهره نگاری از وی و بررسی آلبوم عکس مجرمان سابقهدار پرداختند و موفق به شناسایی این مرد 40ساله شدند. بررسیها حاکی از آن بود که این مرد یکی از مجرمان سابقه دار در زمینه جرائم اقتصادی است که حدود 3سال پیش با وثیقه میلیاردی از زندان مرخصی گرفته و پس از آن متواری شده است. او در سال87به اتهام اخلال در نظام اقتصادی دستگیر و روانه زندان شده بود و به همینخاطر از آن زمان با حکم قاضی ممنوع المعامله شده بود و حق فعالیت دولتی، داشتن حسابهای بانکی و گرفتن دستهچک را نداشته است ، با این حال پس از فرار از زندان، با شگردی کاملا حرفهای دست به کلاهبرداری زده است.
با سرنخهایی که در پرونده او موجود بود، تلاش برای شناسایی مخفیگاهش ادامه یافت اما این مرد مخفیگاههای زیادی داشت و با تغییر آنها ردی از خودش برجا نمیگذاشت. سرانجام جعفر در آخرین مخفیگاهش در خیابان گاندی دستگیر شد.سرهنگ جانپرور، رئیس پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران با اعلام این خبر گفت: با شناسایی تعداد دیگری از مالباختگان و شناسایی متهم از سوی شکات جدید، ارزش مالی این پرونده تاکنون به 9میلیارد تومان رسیده است. با توجه به افزایش شاکیان احتمالی از کسانی که بدین شیوه و شگرد مورد کلاهبرداری قرار گرفتهاند دعوت میشود تا جهت شناسایی متهم و طرح شکایت خود به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.