در واقع بعد از جنگ جهانی اول نظم جهانی به سود انگلیسیها و سلطه در خاورمیانه رقم خورد و پس از جنگ جهانی دوم نیز که دوره ظهور قدرت آمریکا بود، حرکت به سمت ایجاد رژیم اسرائیل و وادارکردن کشورهای منطقه به شناسایی و بهرسمیت شناختن این رژیم جعلی بود.
اما درست در اوج قدرت آمریکا و دقیقا در زمانی که این کشور در رقم زدن به تحولات خاورمیانه بیرقیب شده بود پیروزی انقلاب مسیر این تحولات را معکوس کرد.
بنابراین آن هویت جدیدی که رهبر معظم انقلاب از آن بهعنوان یکی از بزرگترین اقدامات امام راحل یاد کردند علاوه بر اینکه یک پایگاه محکم و دائمی را از دست استعمار خارج کرد، در کل توانست با استقرار اسلام احساس قدرت آمریکائیان را به ضعف و احساس ناامیدی در میان کشورهای اسلامی را به قدرت تبدیل کند.
اما ما در تجربه نهضت ملی شدن صنعت نفت به این واقعیت رسیدیم که هر زمانی که اسلام تضعیف شد و هرگاه مردم احساس کردند نهضت میتواند جایگاه دینی آنها را تضعیف کند، ترجیح دادند تنها ناظر باشند.
امام خمینی با آگاهی کامل از این مورد، این واقعیت را پاس میداشتند و تأکید میکردند که هویت اسلامی انقلاب باید حفظ شود. ناگفته نماند هرگاه کشوری از زیر سلطه کشورهای بیگانه آزاد شد اگر که جایگزینی برای آن پشتوانه خارجی نداشته باشد ناگزیر به بازگشت به دامن سلطه است.
در نهضتهای انقلابی تنها عاملی که ممانعت میکند از این بازگشت، اتکای نهضت به توده مردم و مردمی بودن آن است. در واقع مردمی بودن یک نهضت و یک نظام لازمه تداوم استقلال یک ملت است.
و خصیصه سوم نظام جمهوری اسلامی که رهبر معظم در بیاناتشان در کنار اسلامیبودن و مردمی بودن بدان اشاره کردند، نو و ابتکاری بودن آن است.
اگر نبود این خصیصه، انقلاب ایران بلافاصله در ادامه راه و در اولین برخورد با مشکلات اجرایی به سوی ایسمهای غربی متمایل میشد. عاملی که ضامن استقلال و عدم روی آوردن ایران به الگوهای سیاسی رایج در جهان شد نوآوری و ابتکار جمهوری اسلامی در جهان بود که الگوی جدیدی را بهلحاظ ساختاری به دنیا ارائه کرد و آنرا از تمام نظامهای سیاسی دیگر متمایز کرد و همان عامل باعث فاصله گرفتن ما از استعمار شد.