شهلا کاظمیپور در میزگرد ایسنا با عنوان " سیاستهای جمعیتی در بوته نقد و بررسی" که با حضور محزون - مدیرکل آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور و اقلیما یکی از جامعهشاسان برگزار شد، گفت: این مراحل گذرجمعیتی را تمامی کشورهای توسعه یافته نیز تجربه کردهاند و طبیعی است در جامعهای که میزان مرگ و میر کاهش مییابد، پس از یک الی دو دهه میزان باروری آن نیز کاهش مییابد چرا که درگذشته اگر زوجی هشت فرزند به دنیا میآورد پنج فرزند آنها زنده میماند، اما با توجه امکانات بهداشتی همه فرزندان آنها زنده میماند، بتدریج باروری خود را کاهش میدهند.
کاظمیپور با تاکید بر اینکه این روند در همه جوامع رخ داده است، افزود: همچنان که میزان مرگومیر اطفال در ایران نیز به تدریج کاهش یافته است و از عدد 100 در هزار در اوایل انقلاب به 70 در هزار در سال 1365 رسید و اخیرا طبق آمارهایی که اعلام میکنند، این رقم به حدود 18 در هزار کاهش یافته است. لذا این موضوع به نوبه خود یکی از علل کاهش باروری در جامعه محسوب میشود.
وی با گریزی به آمارهای قبل از پیروزی انقلاب نیز میگوید: عوامل دیگری که باعث شد تا باروری در ایران کاهش پیدا کند، اشاعه تحصیلات، توسعه شهرنشینی و بهبود وضعیت اقتصادی بود، ضمن آنکه ملحق شدن ایران به سازمانهای بینالمللی و اعمال سیاستهای تنظیم خانواده باعث شد میزان باروری بیشتر از آنچه که در گذشته بود، کاهش یابد.
این جمعیتشناس در ادامه با بیان اینکه پس ازپیروزی انقلاب، ایران وارد مرحله سوم انتقال جمعیت شد، اظهار کرد: علت افزایش باروری در دهه 60 عوامل برنامهریزی نشده بود و عوامل غیرمستقیمی چون توزیع کوپن ارزاق، جنگ تحمیلی و شهادت جوانان باعث افزایش باروری شد لذا میتوان گفت روند شروع کاهش باروری از سال 67 شکل گرفت.
این استاد دانشگاه ادامه داد: شاخصهای توسعه در ایران نشان میدهد که افزایش میزان باسوادی، اشتغال زنان و شهرشینی بر این روند تاثیر گذاشته است چرا که در سال 1335 درصد جمعیت شهرنشین ایران 30 درصد بود که این رقم در سال 1390 به 72 درصد افزایش یافت. همچنین میزان باسوادی در آن زمان 35 درصد بود که امروز به 85 درصد رسیده است. البته این شاخصهای توسعه را سایر کشورها نیز تجربه کردهاند و ایران نیز در گذرجمعیتی خود آن را تجربه میکند.
نگرانی برخی مسئولان از کاهش جمعیت درست نیست
این جمعیتشناس در عین حال خاطر نشان کرد: اگر ایران میخواهد در راستای توسعه گام بردارد و در میزان باروری خود بازنگری داشته باشد، باید به تقویت زیربناهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی خود بپردازد، بنابراین اگر میخواهیم باروری افزایش یابد، باید زیربناها را اصلاح کنیم تا از سوی دیگر با افزایش بارداریهای ناخواسته و سقط جنین مواجه نشویم، چراکه این عوامل نیز از شاخصهای توسعه نیافتگی است.
کاظمیپور درباره اینکه آیا این شرایط نگرانکننده نیست، به تجربه این روند در سایر کشورها اشاره کرد و گفت: رشد جمعیتی منفی در درازمدت از نظر جمعیتی باعث نابودی آن کشور میشود و بسیاری از کشورهای توسعه یافته نیز پس از رسیدن به رشد منفی سیاستهای افزایش رشد را در چارچوب سیاستهای تشویقی بارداری و سیاستهای مهاجرتی اتخاذ کردهاند ولی درمورد افزایش باروری اکثر آنها ناموفق هستند.
وی ادامه داد: ایران در مقطعی متوجه این موضوع شده که مقطع بسیار خوبی است و نگرانی برخی مسئولان از کاهش جمعیت درست نیست، چرا که ایران با کاهش جمعیت مواجه نیست بلکه کاهش رشد جمعیت دارد به این معنا که طی 10 سال گذشته سالی یک میلیون نفر به تعداد جمعیت کشور افزوده شده است و بررسی آمار جمعیتی ایران از سال 1385 تا 1390 نشان میدهد که جمعیت 70 میلیونی به 75 میلیون تن رسیده است و پیشبینی میشود اکه این رقم در سال 1395 به 80 میلیون نفر برسد، لذا با کاهش جمعیت موجه نیستیم.
کاظمیپور سخنان خود را این گونه ادامه داد که نکته مهم در این باره کاهش میزان باروری کل است که از 6.5 فرزند در سال 1365 به 1.8 فرزند در سال 1390 رسید و به تعبیری به زیر سطح جانشینی رسیده است که اگر این روند ادامه یابد رشد جمعیت کشور تا سال 1420 به صفر رسیده و پس از آن منفی خواهد شد .
به گفته این استاد دانشگاه، تا زمانی که رشد جمعیت مثبت باشد، همچنان با افزایش جمعیت روبرو خواهیم بود و باید تلاش کنیم رشد جمعیتی را بین نیم تا یک درصد حفظ کنیم و از رسیدن آن به حالت منفی جلوگیری کنیم.
کاظمیپور با اشاره به اینکه جمعیت ثروت هر کشوری محسوب میشود، این مساله را مشروط بر فراهم شدن زیرساختها خواند و گفت: باید کشور جمعیتی بالنده و باکیفیت داشته باشد وو اگر چنین نباشد آن کشور نتوانسته در قبال جمعیت خود شرایط را فراهم کند.
این جمعیتشناس در ادامه سخنان خود در میزگرد ایسنا درباره اینکه عنوان میشود شاید اشتغال زنان به موضوع کاهش فرزندآوری دامن میزند، گفت: تنها 17 درصد از زنان در ایران شاغل هستند و اگر این موضوع از این منظر مطرح شود، امنیت شغلی زنان شاغل را به خطر میاندازد، امروز دورانی نیست که زنان را خانهنشین کنیم، بلکه باید تدابیری اتخاذ شود که امنیت شغلی زنان افزایش یابد. مثال روشن که میتوان گفت، افزایش مرخصی زایمان از شش ماه به 9 ماه است که از لحاظ رفاهی برای زنان بسیار عالی است، اما امنیت شغلی آنها را به خطر میاندازد و چون شغل آنها به خطر میافتد، از خیر بچهدار شدن میگذرند.
کاظمیپور تاکید میکند: بحثی که در مساله جمعیت ایجاد شده، چه بسا از عوامل فرهنگی نشات گرفته باشد و ارتباطی به اقتصاد نداشته باشد. چرا که وقتی مسئولان در برنامه اول توسعه تعیین کردند که شش فرزند به چهار فرزند کاهش یابد اصلا کسی فکر نمیکرد که روزی در ایران این تعداد به دو فرزند برسد، چهارفرزند یک برگ برنده بود.
وی با بیان اینکه آگاهی مردم ایران بسیار بالا رفته است اذعان کرد: شعور فرهنگی مردم ایران بالاتر از تمام کشورهای منطقه است. چرا که وقتی سیاستهای جمعیتی در برنامه اول توسعه تدوین میشد، دولت تصور میکرد تعداد فرزندان در سال 1390 به چهار فرزند کاهش یابد در حالی که مردم بسیار جلوتر از این برنامه بودند.
کاظمیپور گفت: استدلال من این است کودکانی که در دهه 60 متولد شدند، 60 سال بعد یعنی در سال 1420 سالخورده میشوند. با توجه به اینکه 17 میلیون کودک متولد شده در دهه 60 در سالهای آتی به سن سالخوردگی میرسند، ضریب سالخوردگی کشور را افزایش میدهند. افزایش میزان باروری میتواند ساختار جمعیتی را تعدیل و از رسیدن رشد جمعیتی کشور به صفر و منفی جلوگیری کند ولی بحث سالخوردگی جمعیت همچنان وجود خواهد داشت بنابراین باید از هماکنون برای آنها برنامه ریزی کنیم.
وی ادامه داد: مسئولین تصمیم گرفتند که جمعیت را به 150 میلیون نفر افزایش دهند و این تصمیم قابل احترام است اما باید برنامهریزی برای آن داشته باشیم چرا که اگر برای متولدین دهه 60 برنامهریزی میکردیم، در حال حاضر با این مشکلات مواجه نبودیم. برخی معتقدند وسعت ایران زیاد است و میتواند جمعیت زیادی را در خود جای دهد، اما من معتقدم جمعیت کشور را با وسعت نمیسنجند، چرا که تراکم زیستی باید محاسبه شود که در مقایسه با بیشتر کشورها، تراکم زیستی ایران پایین است.باید نوع حاصلخیزی زمینها نیز مورد توجه قرار گیرد و مهمترین شاخص عملکرد در هکتار است که میزان بازدهی آن باید پایه محاسبات قرار گیرد.
وی تاکید کرد: اگر کشوری میخواهد وابستگی سیاسی و اقتصادی نداشته باشد، باید از نظر تولیدات خوراکی و استراتژیکی خودکفا باشد، لذا اگر ما کشور خودکفایی هستیم افزایش جمعیت ایرادی ندارد. اما مشکل اصلی در کشور ما پخشایش و توزیع و پراکندگی جمعیت است که نمونه روشن آن پایتخت است که به علت تراکم بیش از حد جمعیت با مشکلات زیست جمعیتی، آلودگی هوا، ترافیک و انواع آسیبها و انحرافات اجتماعی درگیر است.
کاظمیپور ادامه داد: اگر برنامهریزی برای جمعیت صورت نگیرد و همواره سرریز جمعیت روستایی به شهر گسیل شوند، مشکلات فعلی چندین برابر خواهد شد لذا اگر به دنبال افزایش جمعیت هستیم، باید برنامهریزی دقیقی برای آن صورت گیرد چرا که جمعیت از چنان ظرافتی برخوردار است که نمیتوان با یک دستور امروز آن را کاهش و فردا افزایش داد.
وی معتقد است اگر به دنبال افزایش جمعیت هستیم، باید هزینه پرورش افراد را کاهش دهیم، یکی از عوامل کاهش باروری در ایران، توسعه دانشگاههاست. چرا که امروز خانواده روستایی هم به دنبال ادامه تحصیل فرزند خود است و افزایش هزینهها منجر به کاهش باروری میشود.
به گفته این استاد دانشگاه ، مهار تورم و ثابت نگه داشتن قیمتها از دیگر مواردی است که بر فرزندآوری تاثیر میگذارد و تاکید میشود که افزایش حقوق و یا کمکهای نقدی هیچ تاثیری ندارد.
کاظمیپور تصریح کرد: آمار سال 1390 نشان میدهد تعداد موالید کمی افزایش یافته که البته این مساله ناشی از «اینرسی» است، چرا که رسیدن متولدین دهه 1360 به سن باروری باعث افزایش این آمار شده است. اما نکته مهم در این است که تعدادی از زنان 49-15 سال که در سن باروری هستند، بنا به دلایلی دچار تجرد قطعی شدهاند اگر این افراد از دور خارج شوند، با تعدیل جمعیت، احتمال افزایش باروری وجود خواهد داشت.
وی افزود: اگر به دنبال سیاستگذاری هستیم، باید به دنبال فرزندآوری در خانوادههای با شرایط مناسب باشیم، نه خانوادههایی که دسترسی به امکانات بهداشتی و پیشگیری ندارند بنابراین اگر این امر بدون برنامهریزی باشد، کیفیت زندگی تقلیل مییابد.
این جمعیتشناس اظهار کرد: بین باروری و شاخص توسعه رابطه تنگاتنگی وجود دارد لذا استانهایی که توسعه یافتهترند، باروری کمتری دارند. بنابراین در بحث افزایش جمعیت باید استانهای توسعه یافته در اولویت قرار بگیرند.
کاظمیپور با تاکید برای اینکه همواره باید تعدیل ساختار جمعیت در دستور کار دولتمردان باشد، خاطرنشان کرد: در حال حاضر با کمبود آب در کشور مواجه هستیم ، باید در نظر بگیرم که با افزایش جمعیت آیا این مشکل تشدید نخواهد شد؟ لذا باید ابتدا باید برای تامین آب مورد نیاز جمعیت تدابیر لازم اتخاذ شود و سپس برای افزایش جمعیت برنامه ریزی شود.
به گفته این جمعیتشناس، براساس آخرین برآوردها، حداقل میزان باروری کل در استانهای گیلان، مازندان و مرکزی حدود 1.4 فرزند است که این میزان در استان تهران برابر 1.5، هرمزگان 2.5 و سیستان و بلوچستان 3.5 است. هرچند که نسبت به گذشته در استان سیستان و بلوچستان باروری کاهش یافته اما در مقایسه با سایر استانها همچنان بالاست و جهت بازنگری در سیاستهای جمعیتی و باروری باید باتوجه به موقعیتهای فرهنگی و اجتماعی هر منطقه سیاستهای لازم را اتخاذ کرد.
وی ادامه داد: همه دولتها به سمت خصوصی سازی رفتهاند لذا دولت باید یک بدنه قوی کارشناسی داشته باشد تا نظارت کند. کشورهایی که قیمتها ثابت نگه داشتهاند توانستهاند شرایط اقتصادی را بهبود ببخشند چرا در ایران از بازاریها مالیات اخذ نمیشود اما مالیات از حقوق پایین کارمندان کسر میشود لذا اگر کیفیت زندگی بهبود پیدا نکند و زیربناها و زیرساختهای جامعه تقویت نشود با افزایش جمیعت ممکن است بار دیگر مرگ و میر افزایش یابد و اگر نتوانیم مرگ و میر ناشی از کمبود امکانات بهداشتی و درمانی، آلودگی هوا و سوانح رانندگی را اصلاح کنیم افزایش جمعیت چه مفهومی میتواند داشته باشد؟ چون جمعیت متولد می شود اما در جاده بر اثر تصادف جان خود را از دست میدهد، لذا اگر نگران کاهش جمعیت هستیم باید مشکلات را برطرف کنیم.
کاظمیپور سخنانش را به این جمله به پایان میبرد که سالمندی جمعیت در ایران حتمی است اما افزایش موالید هرچند ساختار جمعیت را تغییر میدهد راه حل مساله نیست.