او بیش از 03سال پیش ماشین شیرفروشیاش را کنار یک مدرسه پارک کرد و بازی یک پسر 8 ساله را دید که به یکی از بزرگترین فوتبالیستهای تاریخ تبدیل شد. او در گفتوگو با بیبیسی، درباره بزرگترین کشف زندگیاش صحبت کرده است.
- اولین بار کی رایان نظر تو را جلب کرد؟
من آن روزها شیرفروش بودم و بعد از پخش کردن شیرها، برای دیدن بازیها وقت میگذاشتم و به مدرسهها میرفتم. در مدرسه گراسونور رود یک پسربچه 8ساله را دیدم که مثل یک غزال میدوید و توپ را که میزد، انگار دینامیت منفجر میشد. نام او رایان ویلسون بود. پدر او در ولز بود و من با مادرش صحبت کردم. او هم موافقت کرد که رایان در تیم من بازی کند. وقتی که برای نخستین جلسه تمرین، رایان و برادرش را سر زمین میبردم، میدانستم که چیز خاصی با خودم به زمین میبرم.
- چه چیز در او ویژه بود؟
پدر او راگبیباز بود و رایان سرعت او را به ارث برده بود. او طوری بازیکنان را رد میکرد که فکر میکردی اصلا وجود ندارند.
من نزدیک به 50سال استعدادیاب بودهام و او مستعدترین بازیکنی است که تا حالا دیدهام. او مستعد است، خیلی تکنیکی است، به خوبی حرکت میکند و سرنوشتش این بود که یکی از بزرگترینها بشود. او آن زمان راگبی هم بازی میکرد و چند تیم میخواستند با او قرارداد امضا کنند.
- رابطه تو با او آن زمان چطور بود؟
پدر او در ولز زندگی میکرد و بنابراین گاهی من تنها کسی بودم که به او مشورت میدادم. به او گفته بودم هر وقت که مشکل دارد یا میخواهد با کسی صحبت کند، من میتوانم در کنارش باشم.
من گاهی فکر میکردم مثل پدر او هستم. البته او یک بچه نمونه بود. او شاید خجالتی بهنظر برسد اما کاملا اینطور نیست. وقتی که بحث مربوط به فوتبال باشد یا دیگر علاقهاش که راگبی است، خیلی پرحرف هم میشود. او وقتی که بچه بود، درباره هیچچیز دیگری حرف نمیزد.
- از بازیهای آن زمان او چیز خاصی به یاد داری؟
ما یک سال به فینال زیر شانزدهسالهها رسیدیم. من میدانستم رایان با اینکه 14ساله است، میتواند تیم را برنده کند. او تازه با منچستریونایتد قرارداد امضا کرده بود. من باید از سرالکس فرگوسن رضایتنامه میگرفتم. او اجازه داد و البته گفت که این بار آخر است. رایان بازی کرد. او 3 یا 4 نفر را رد کرد و گل برتری ما را هم زد. یکی از بهترین خاطرات من این است که رایان بعد از این گل، به سمت من دوید و من را بغل کرد.
- تو استعدادیاب منچسترسیتی بودی، پس چطور شد که رایان سر از منچستریونایتد درآورد؟
من میخواستم که او با منچسترسیتی قرارداد ببندد اما باید تا تولد 14سالگی او صبر میکردم. من با 2 کمدین معروف که طرفداران سیتی هم بودند صحبت کردم و آنها توصیه کردند قبل از تولد 14سالگیاش قرارداد امضا کنید. روز تولدش، فهمیدم که الکس فرگوسن بهدنبال او است. من به سیتی هشدار دادم که به خانه او بروند، اما آنها در دفتر منتظر ماندند درحالیکه الکس فرگوسن مستقیما به خانه این پسر رفت. رایان طرفدار منچستریونایتد بود و متأسفانه با آنها قرارداد امضا کرد. من از سیتی خیلی عصبانی شدم و بعد از این اتفاق، ارتباطم را با آنها قطع کردم.
البته فکر کنم او کار درستی کرد چون منچستریونایتد آن زمان، تیم جوانان خیلی خوبی داشت. پل اسکولز، دیوید بکام، نیکی بات، گری و فیل نویل عضو این تیم بودند.
- راز ماندگاری او چیست؟
من همیشه به بازیکنان نوجوان میگویم که باید رایان را الگوی خود قرار دهند. او بهخاطر شرایط ژنتیکاش باید ممنون باشد چون هنوز حتی یک گرم اضافه وزن هم ندارد. اما راز واقعی موفقیت او این است که به شرایط موجود قانع نیست و همیشه تمام تلاشش را میکند. مسئله کار کردن سخت است. او همیشه یک بازیکن هوشمند هم بوده است و هر چه که شرایط فیزیکیاش بدتر میشود، میتواند سریعتر فکر کند و تصمیم بگیرد.
- فکر میکنید این زندگی حرفهای طولانی، چه چیزهایی برای او به همراه خواهد داشت؟
من شکی ندارم که او مربی منچستریونایتد خواهد شد؛ احتمالا بعد از دیوید مویس. هرچند او خیلی بچه آرامی است اما تمام زیر و بمهای فوتبال را میشناسد. او همیشه آرام است، عصبانی نمیشود و بالا و پایینها روی او تأثیر زیادی ندارند.
- آیا ما یک رایان گیگز دیگر خواهیم داشت؟
من فکر نمیکنم. فوتبال در حال تغییر است. او اگر دوران حرفهایاش را الان شروع میکرد، شاید منچستریونایتد با او قرارداد نمیبست و قطعا گیر باشگاههایی مانند بارسلونا و رئال مادرید میافتاد که شبکه بزرگی از استعدادیابها را در سراسر جهان دارند. یونایتد واقعا خوششانس است که او را دارد. من همیشه به این فکر میکنم اگر سیتی او را خریده بود، الان کجای فوتبال انگلیس بود.
- آیا هنوز با رایان در ارتباط هستی؟
هر چند وقت یکبار او را میبینم و یک عضو افتخاری باشگاه من است. عکسهای او در تمام دیوارهای باشگاه قرار دارند و یک الهام برای نسلهای بعد از او هستند.
چند وقت پیش، رایان یک استخر در سوئیندون افتتاح کرد و از من هم درخواست شد تا در کنار او باشم. تنها وقتی که در کنار او هستی میتوانی بفهمی که او واقعا چقدر محبوب است و مردم چقدر او را دوست دارند.
باارزشترین دارایی من هم یک عکس بزرگ از رایان و خودم است که او امضایش کرده. وقتی که او کاپیتان تیمهای مدرسهای انگلیس بود این عکس را گرفتیم. این عکس را در اتاق پذیرایی خانهام آویزان کردهام.