انجمنهایی که گاه به اصطلاح تخصصیاند و برای خدمات رسانی به افرادی که معلولیت خاص دارند تشکیل شدهاند و گاه نیز بدون محدودیت به تمامی معلولین خدمات میرسانند.
در وهله نخست اینگونه به نظر میرسد که باید چنین فعالیتهایی را یک حرکت کاملاً روبهرشد و اصلاحی در زمینه معلولین دانست با این استدلال که این امر نشان دهنده افزایش توجه به امور معلولین است و بیانگر آن که معلولین نیز با حرکتهای مدرن اجتماعی آشنا شده و آموختهاند که میتوان در قالب چنین حرکتهایی به خواستها و مطالبات رسید.
اما از آنجایی که نقد در هر زمینهای میتواند موجب رشد و تعالی شود و اصولاً هیچ مسألهای از نقد بینیاز نیست شایسته است نقدی مجمل بر عملکرد سازمانهای غیردولتی در زمینه معلولین داشته باشد چرا که مشاهده میشود در مقطع زمانی حاضر پرداختن به چنین مباحثی ضروری است.
زیرا از طرفی خوشبختانه توجه مسئولین و جامعه به قشر معلول تا حدودی افزایش یافته که این حاصل تلاش خود معلولین است و از سویی سازمانهای غیردولتی معلولین در حال رشد و بلوغ هستند به همین دلیل در کنار کارهای صورت گرفته پرداختن به مباحث تئوریک نیز جزو ضروریات است.
قبل از نقد ضروری است ابتدا با فلسفه وجودی آن آشنا شویم یعنی این که دلیل به وجود آمدن آن را بدانیم و کارکردهای متعارف آن را بشناسیم.سپس کارکردهای متعارف را با کارکردهای موجود مقایسه کنید. نخست باید دید که یک سازمان غیردولتی صرفنظر از اهداف و حوزهای که در آن فعالیت میکند چگونه و چرا به وجود میآید و در مرحله بعد باید به این سؤال پاسخ داد که چه کارکردهای اولیهای را میتوان از آن انتظار داشت.
اما در حوزه معلولین بررسی عملکرد سازمانهای غیردولتی از اینجا آغاز میشود که به چه دلیل این سازمانها ظهور کرده اند؟ و اصولاً آیا این اتفاق میمونی است یا خیر؟ و به همین خاطر گفته شد که نمیتوان این حادثه را بدون نقد جدی ارزیابی کرد.
میدانیم که در جامعه ما سازمانی به نام سازمان بهزیستی متولی امور معلولین است و این سازمان همچون سازمانهای دیگر از سوی دولت وظایف تعریف شدهای دارد. با این همه وقتی شاهد ظهور سازمانهای غیردولتی هستیم که هر کدام به نحوی داعیه دفاع از حقوق معلولین و رسیدگی به آنان را دارند خواه ناخواه باید بپذیریم که کاستیهایی در عملکرد سازمان بهزیستی وجود دارد.
بنابر آنچه گفته شد وظایف سازمانهای غیردولتی نظارت بر سازمانهای دولتی و جبران کاستیهای آنهاست. براین اساس و با توجه به این که سازمان بهزیستی به دلایل عمده از عهده وظایف محوله برنیامده است ظهور سازمانهای غیردولتی را میتوان از یک دیدگاه مثبت ارزیابی کرد.
اگر مشکل عمده معلولان را فرهنگ ناصحیح جامعه بدانیم این سازمانها در جهت فرهنگسازی حرکت خوبی را از خود نشان دادهاند که حاصل این حرکت همانارویکرد نوین و تا حدودی منطقی جامعه و رسانهها به معلولیت و معلولین است اما از آنجایی که هیچ سکه ای یک رو نیست شایسته است روی دوم این سکه را نیز مشاهده کنید.
متأسفانه باید گفت مشکلات سازمانهای غیر دولتی نیز چون بسیاری از مشکلات ما ریشه در فرهنگ دارد. واقعیت آن است که فرهنگ سازمانهای غیردولتی به خوبی در جامعه ما نهادینه نشده است از این رو تعامل این سازمان ها با یکدیگر و همچنین با سازمان بهزیستی دچار مشکل جدی است، چرا که بنیانگذاری بسیاری از سازمانهای غیردولتی معلولین براساس رقابت محض است.
نمیخواهیم بگوییم رقابت سازمانهای غیردولتی اساساً کار ناشایستهای است.یکی از راههای برون رفت از معضلات اجتماعی و اقتصادی رقابت سازمانهای غیردولتی است اما در شرایطی که وحدت معلولان جامعه میتواند راهگشای بسیاری از مسایل باشد چند دستگی این قشر خود میتواند مشکلات را افزایش دهد.بنابر این آنچه امروز سازمانهای غیردولتی ما بدان محتاجند آموختن شیوه تعامل صحیح با یکدیگر است.