این نقشه اما با مرگ مرد میانسال همراه شد و پلیس را در برابر معمایی جنایی قرار داد.25مردادماه سالجاری مردی نزد پلیس تهران رفت و خبر از ناپدید شدن برادر میانسالش به نام رامین داد. وی به مأموران گفت: برادرم چند وقت پیش از یکی از کشورهای اروپایی به تهران آمد. قرار بود مدتی در تهران بماند و کارهای مالیاش را انجام دهد. برای همین خانهای در شمال پایتخت اجاره کرد و به آنجا رفت.
او ادامه داد: در این مدت گاهی با او تماس میگرفتم و به خانهاش میرفتم تا اینکه شنیدم بهصورت موقت با زنی ازدواج کرده است. من تا چند روز پیش از رامین خبر داشتم اما 2 روز است که هرچه با موبایلش تماس میگیرم، کسی پاسخگو نیست. حتی به خانهاش هم رفتم اما برادرم نبود و احتمال میدهم که حادثهای برایش رخ داده است.
بعد از اظهارات این مرد، تیمی از مأموران پلیس آگاهی با دستور بازپرس جنایی تهران رسیدگی به این پرونده را آغاز کردند. بررسیها نشان میداد که علاوه بر مرد میانسال، همسر صیغهای او هم به طرز مرموزی ناپدید شده است. کارآگاهان برای حل این معما، ردیابیهای تخصصی خود را ادامه دادند تا اینکه توانستند محل زندگی همسر صیغهای رامین را در یکی از شهرهای غربی کشور شناسایی کنند. آنها با دریافت نیابت قضایی راهی این شهر شدند و زن جوان را دستگیر کردند. وی پس از انتقال به اداره آگاهی، خود را بیگناه دانست و گفت: چند وقت پیش با شوهرم درگیر شدم و او مرا از خانهاش بیرون کرد. من هم به شهرستان برگشتم و هیچ خبری از او ندارم.
اما در ادامه بازجویی راز ناپدیدشدن مسافر اروپا را فاش کرد و مدعی شد: چند وقت پیش با رامین آشنا شدم و بهصورت موقت با یکدیگر ازدواج کردیم اما چند روز پیش دچار اختلاف شدیم. آن روز درحالیکه خواهرم نیز در خانه ما مهمان بود رامین به من ناسزا گفت و مرا به باد کتک گرفت. سپس من و خواهرم را از خانه بیرون کرد اما چون ما جایی برای رفتن نداشتیم مجبور شدیم به او التماس کنیم تا اجازه بدهد در خانهاش بمانیم. او هم به ما اجازه داد برای چند روز در آنجا بمانیم تا بعد از پیدا کردن خانهای مناسب برویم.
وی ادامه داد: درحالیکه از دست او بهشدت عصبانی بودم موضوع را به برادرم گفتم و همان روز با همدستی خواهر و برادرم نقشه کشیدیم تا از شوهرم اخاذی کنیم. برای همین دست و پای او را بستیم و تهدیدش کردیم که یک چک میلیونی امضا کند. او حاضر به نوشتن چک نشد و برای همین تصمیم گرفتیم دست و پایش را باز کنیم و بیخیال چک شویم. اما همان شب درحالیکه همه ما خواب بودیم شوهر صیغهایام از پنجره خود را به بیرون پرتاب و خودکشی کرد. زن جوان ادامه داد: صبح وقتی از خواب بیدار شدیم و فهمیدیم که شوهرم جان باخته است، تصمیم گرفتیم جسدش را از بین ببریم. این بود که جسد را به اطراف تهران بردیم و با ریختن بنزین به رویش، آن را آتش زدیم.
بعد از اعترافات این زن، همدستان وی نیز دستگیر شدند اما ادعا کردند که قربانی دست بهخودکشی زده است. با وجود این، متهمان این پرونده در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفتند و تحقیقات از آنها برای روشنشدن زوایای پنهان پرونده همچنان ادامه دارد.